English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compressive yield point U نقطه لهیدگی فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
yeild U لهیدگی
grippling U لهیدگی
crippling test U ازمایش لهیدگی
web crippling U لهیدگی جان تیر
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
komi U فشاری
compressive U فشاری
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
hard board U تخته فشاری
pushes U ضربه فشاری
push U ضربه فشاری
pressboard U تخته فشاری
pression pipe U لوله فشاری
filterpress U پالونه فشاری
filter press U صافی فشاری
pressure butt welding U جوشکاری لب به لب فشاری
pressure fraction U کسر فشاری
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
pressure device U ماسوره فشاری
die cast U ریختن فشاری
push button switch U تکمه فشاری
head U ارتفاع فشاری
press key تکمه فشاری
head pressure U ارتفاع فشاری
force pump U تلمبه فشاری
push key تکمه فشاری
force feed oiler U روغندان فشاری
push shot U ضربه فشاری
pressure welding U جوشکاری فشاری
pressure welding U جوش فشاری
pressure sweeping U روبیدن فشاری
pushed U ضربه فشاری
compression stress U تنش فشاری
compression wave U موج فشاری
compression strength U مقاومت فشاری
compression strength U استحکام فشاری
compression strength U تاب فشاری
compression strength U توان فشاری
thrust bolt U پیچ فشاری
compression spring U فنر فشاری
compression molding U قالبگیری فشاری
compression flange U عضو فشاری
achi komi U دفاع فشاری
snap fastener U دکمه فشاری
compressive load application U بار فشاری
thumbs U دگمه فشاری
data compaction U داده فشاری
compression flange U سپر فشاری
constrictor knot U گره فشاری
thumbed U دگمه فشاری
compressive yield point U حدجهمندگی فشاری
push button U دکمه فشاری
compressive stress U خستگی فشاری
thumb U دگمه فشاری
compressive stress U تنش فشاری
thumbing U دگمه فشاری
push button U کلید فشاری
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
pressure weldable U قابل جوشکاری فشاری
compression riveter U دستگاه پرچ فشاری
compression molding U ریخته گری فشاری
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
press casting U ریخته گری فشاری
cold pressure welding U جوشکاری فشاری سرد
centralized oil shot system U روغنکاری متمرکز فشاری
pressure lubrication U دستگاه روغنکاری فشاری
resistance pressure welding U جوشکاری فشاری مقاومتی
pressure device U عامل فشاری مین
pressure weld U جوش دادن فشاری
thrust hardness U درجه سختی فشاری
net push U ضربه فشاری از لب تور
fumikumi U لگد فشاری به پایین
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
mae west U جلیقه نجات فشاری
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
press cutting برش دهنده فشاری
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
cold pressed forging U اهنگری فشاری سرد
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
alumino thermit pressure welding U جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
drag in <idiom> U پا فشاری روی موضوع دیگری
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری حرارتی
pitometer log U سرعت سنج فشاری پیتومتری
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
tobi komi U ضربه فشاری پا در حال پرش
molten metal pressure welding U روش جوشکاری ذوبی-فشاری
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
bend U خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
drill press U متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
full stops U نقطه
periods U نقطه
speck U نقطه
neel point U نقطه نل
punctum U نقطه
punctulate U نقطه نقطه
punctation U نقطه
specks U نقطه
point U نقطه
punctate U نقطه نقطه
punchation U نقطه
two dots one dash line U خط دو نقطه یک خط
dotty U نقطه نقطه
pricks U نقطه
full stop U نقطه
prick U نقطه
jotted U نقطه
jots U نقطه
jot U نقطه
pricked U نقطه
point to point line U خط نقطه به نقطه
tittle U نقطه
point to point U نقطه به نقطه
dotting U نقطه
dot U نقطه
pricking U نقطه
period U نقطه
ice melting point U نقطه یخ
ice point U نقطه یخ
speckle U نقطه
spotter U نقطه نقطه
stpular U نقطه نقطه
spot U نقطه
ellipsis U سه نقطه [...]
spots U نقطه
semicolon U واوک و نقطه
break off position U نقطه رهایی
cross over point U نقطه همگذری
solidifying point U نقطه انجماد
saddle point U نقطه زینی
curie point U نقطه کوری
scotoma U نقطه کور
point of loading U نقطه بارگیری
break point U نقطه توقف
seperation point U نقطه جدایی
critical point U نقطه بحرانی
breakpoint U نقطه انفصال
penalty kick mark U نقطه پنالتی
point of intersection U نقطه تلاقی
break even point U نقطه عطف
optic disk U نقطه کور
operating point U نقطه کار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com