English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
azimuth U نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
center ice spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center face off spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
center of quarter circles U مرکز یک چهارم دایره ها
the power of a point with respect to a circle U قوت یک نقطه نسبت به یک دایره [ریاضی]
power of a point U قوت یک نقطه نسبت به یک دایره [ریاضی]
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
midpoints U نقطه میانی یا نزدیک مرکز
midpoint U نقطه میانی یا نزدیک مرکز
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
verticality U قائمی
bald eagle U نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
bald eagles U نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
lunitidal interval U فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
round U آنچه در دایره حرکت میکند
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delaying U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delays U یچ بسته به دیگری عبور میکند
channel capacity U حداکثر جریانی که از یک کانال عبور میکند بدون لبریز شدن
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
northing U عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
corona U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
coronas U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
photo nadir U مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
central U ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
telecommuting U که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
north-west U شمال غربی در شمال غرب
north north east U میان شمال و شمال خاور
northeast U شمال شرقی شمال شرق
north east U شمال شرق شمال شرقی
northwest U شمال غرب شمال غربی
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
north west U شمال غرب شمال غربی
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
holarctic U وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal U با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
whole blood center U مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
north <adj.> U شمال
north U در شمال
north U شمال
northerly U شمال
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
compass north U شمال مغناطیسی
north U باد شمال
northerly U به سمت شمال
north east U در شمال خاور
grid north U شمال شبکه
north-eastern U رو به شمال شرق
north west U شمال باختر
north wind U باد شمال
North Pole U قطب شمال
arctic U قطب شمال
compass rose U شمال نما
northerner U اهل شمال
north western U شمال غربی
north-east U شمال شرق
magnetic north U شمال مغناطیسی
north-western U شمال غربی
northern U ساکن شمال
northwestern U شمال غربی
Libya U شمال افریقا
north east U شمال خاور
north-eastern U از شمال خاوری
northbound U عازم شمال
northerners U اهل شمال
northwest U شمال باختری
arcturus U نگهبان شمال
ina northerly direction U سوی شمال
north-easterly U شمال شرقی
the north pole U قطب شمال
NW U شمال غربی
north easterly U شمال شرقی
northeastward U شمال شرقی
north-westerly U شمال غربی
north westerly U در شمال باختر
north westerly U شمال غربی
epsilon bootis U رایت شمال
northwardly U سوی شمال
northeastern U شمال شرقی
true north U شمال حقیقی
true north U شمال جغرافیایی
true north U شمال واقعی
north U روبه شمال
north-west U شمال غرب
northeast U شمال خاوری
north-westerly U در شمال باختر
north-eastern U به سوی شمال شرق
northwestwards U بطرف شمال غربی
north wester U باد شمال باختر
norther U بیشتر بطرف شمال
northwards U بسوی شمال شمالا
upstater U اهل شمال استان
NW U مخفف شمال غرب
Arctic Circle U مدار قطب شمال
magnetic north pole U قطب شمال مغناطیسی
northwester U طوفان شمال غربی
northwester U باد شمال غربی
ice foot U دیواره یخ درنواحی شمال
northernmost U دورترین محل در شمال
northwardly U بطرف شمال شمالی
northeastward U بطرف شمال شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
Flemish Mannerism U انقلاب شمال اروپا
north easter U باد شمال خاور
Nordic U وابسته به شمال اروپا
northward U بسوی شمال شمالا
northeaster U نسیم شمال شرقی
northeaster U باد شمال خاوری
north light roof U بام شمال نور
ina northerly direction U بطرف شمال شمالا
celestial north pole U قطب شمال عالم
compass north U شمال قطب نما
smew U مرغابی شمال اروپاواسیا
rubicon U رودی در شمال ایتالیا
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com