Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
elsewhere
U
نقطه دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
metastasize
U
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
Other Matches
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
spotter
U
نقطه نقطه
spot
U
نقطه
punctation
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
ice point
U
نقطه یخ
ice melting point
U
نقطه یخ
punchation
U
نقطه
speckle
U
نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
punctum
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
full stops
U
نقطه
full stop
U
نقطه
jotted
U
نقطه
jots
U
نقطه
jot
U
نقطه
spots
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
pricks
U
نقطه
pricked
U
نقطه
point
U
نقطه
period
U
نقطه
speck
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
dotty
U
نقطه نقطه
dotting
U
نقطه
tittle
U
نقطه
specks
U
نقطه
periods
U
نقطه
pricking
U
نقطه
prick
U
نقطه
dot
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
stpular
U
نقطه نقطه
cold spot
U
نقطه سرماگیر
pointing
U
نقطه گذاری
pricks
U
نقطه نت موسیقی
peaking
U
نقطه ماکزیمم
peaks
U
نقطه ماکزیمم
quiescent point
U
نقطه استراحت
boiling points
U
نقطه جوش
boiling point
U
نقطه غلیان
boiling point
U
نقطه جوش
aces
U
نقطه درشرف
peaks
U
نقطه اوج
ace
U
نقطه درشرف
boiling points
U
نقطه غلیان
radix point
U
نقطه ممیز
choice point
U
نقطه گزینش
decimal points
U
نقطه اعشار
critical point
U
نقطه بحرانی
firing point
U
نقطه اشتعال
burning point
U
نقطه اشتعال
blind spot
U
نقطه کور
blind spot
U
نقطه ضعف
blind spots
U
نقطه کور
blind spots
U
نقطه ضعف
prick
U
نقطه نت موسیقی
decimal point
U
نقطه اعشار
pricking
U
نقطه نت موسیقی
checkout point
U
نقطه وارسی
check point
U
نقطه ازمایش
release point
U
نقطه رهایی
check point
U
نقطه مقابله
check point
U
نقطه بازرسی
reentry point
U
نقطه بازگشت
reference point
U
نقطه مبنا
pricked
U
نقطه نت موسیقی
center
U
نقطه گره
apex
U
نقطه اوج
apexes
U
نقطه اوج
curie point
U
نقطه کوری
punctation
U
نقطه سازی
weak point
U
نقطه ضعیف
equinox
U
نقطه اعتدالین
dotted
U
نقطه دار
dotted
U
خط نقطه چین
dots
U
نقطه چین
whither
U
بکدام نقطه
weak square
U
نقطه ضعف
spit
U
یک نقطه از خشکی
spits
U
یک نقطه از خشکی
whole hog
U
تادورترین نقطه
hot spots
U
نقطه داغ
water point
U
نقطه تقسیم اب
transition point
U
نقطه فراگذری
triple point
U
نقطه سه گانه
umbra
U
نقطه تاریک
topnotch
U
اخرین نقطه
vanishing point
U
نقطه تلاقی
vernal equinox
U
نقطه اعتدالین
warm spot
U
نقطه گرماگیر
point
U
نقطه نوک
cross over point
U
نقطه همگذری
punctate
U
مثل نقطه
punctual
U
ثابت در یک نقطه
point plotting
U
رسم نقطه
origin
U
نقطه شروع
turn-offs
U
نقطه انحراف
sagged
U
نقطه گود
sagged
U
نقطه پست
sags
U
نقطه گود
turn-offs
U
نقطه تحول
turn-off
U
نقطه انحراف
sags
U
نقطه پست
turn-off
U
نقطه تحول
turn off
U
نقطه تحول
peak
U
نقطه اوج
peak
U
نقطه ماکزیمم
compensation point
U
نقطه موازنه
sag
U
نقطه پست
origins
U
نقطه شروع
punctuation
U
نقطه گذاری
thermal critical point
U
نقطه توقف
puncuation
U
نقطه گذاری
yeild point
U
نقطه تسلیم
yellow spot
U
نقطه زرد
stayed
U
نقطه اتکاء
setting point
U
نقطه انجماد
congealing point
U
نقطه انجماد
radix point
U
نقطه مبنا
sag
U
نقطه گود
peaking
U
نقطه اوج
aiming point
U
نقطه نشانی
breaks
U
نقطه فرودپرنده
hot spot
U
نقطه داغ
solstitial point
U
نقطه انقلاب
abscissa
U
طول نقطه
foible
U
نقطه ضعف
foibles
U
نقطه ضعف
counterpoint
U
نقطه مقابل
dotting
U
نقطه گذاشتن
fleck
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
fleck
U
نقطه خال
flecks
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
break
U
نقطه فرودپرنده
access point
U
نقطه دستیابی
access point
U
نقطه دسترس
marks
U
پایه نقطه
agreed point
U
نقطه قراردادی
turn off
U
نقطه انحراف
adjusting point
U
نقطه تنظیم
mark
U
پایه نقطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com