English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
check point U نقطه ازمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flash point tester U ازمایش کننده نقطه اشتعال
Other Matches
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
experiment U ازمایش
testing U ازمایش
experimented U ازمایش
examen U ازمایش
experiments U ازمایش
g U ازمایش
experimenting U ازمایش
assays U ازمایش
assay U ازمایش
trial U ازمایش
shied U ازمایش
shies U ازمایش
shy U ازمایش
shyer U ازمایش
shyest U ازمایش
shying U ازمایش
tests U ازمایش
trials U ازمایش
vetting U ازمایش
tested U ازمایش
screening U ازمایش
experimentation U ازمایش
checking U ازمایش
examine U ازمایش کردن
automatic check U ازمایش خودکار
test tube U لوله ازمایش
automatic testing U ازمایش خودکار
test tubes U لوله ازمایش
try U سنجیدن ازمایش
tries U سنجیدن ازمایش
experience U تجربه ازمایش
test cases U قضیه در ازمایش
test case U قضیه در ازمایش
load test U ازمایش بار
beta test U ازمایش بتا
temptations U ازمایش امتحان
examined U ازمایش کردن
temptation U ازمایش امتحان
division check U ازمایش تقسیم
line tester U ازمایش کننده خط
approving U ازمایش کردن
approves U ازمایش کردن
experimentally U از راه ازمایش
furnace U بوته ازمایش
furnaces U بوته ازمایش
absorption test U ازمایش جذب
alpha testing U ازمایش الفا
approve U ازمایش کردن
examining U ازمایش کردن
experiencing U تجربه ازمایش
examines U ازمایش کردن
examination U امتحان ازمایش
examinations U امتحان ازمایش
lucas test U ازمایش لوکاس
beta testing U ازمایش بتا
consolidation test U ازمایش تحکیم
deep drawing test U ازمایش کاسگری
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
doubling test U ازمایش تا شویی
drift test U ازمایش رانش
gaff U ازمایش سخت
experiences U تجربه ازمایش
drop test U ازمایش سقوطی
drop test U ازمایش ضربهای
evaluation score U نمره ازمایش
buzzer test U ازمایش بیرز
quizzes U ازمایش کردن
gauge U ازمایش کردن
compressive test U ازمایش تحکیم
comparison test U ازمایش مقایسهای
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
crippling test U ازمایش لهیدگی
cupping test U ازمایش فنجانی
cup test U ازمایش قاشقی
gauges U ازمایش کردن
gauged U ازمایش کردن
quiz U ازمایش کردن
examination of the soil U ازمایش خاک
gage U ازمایش کردن
hammer test U ازمایش سقوطی
hanging test U ازمایش کشش
tension test U ازمایش کشش
hardness test U ازمایش سختی
image test U ازمایش تصویر
impact test U ازمایش ضربه
inspection test U ازمایش کار
insulation voltage U فشار ازمایش
intelligence test U ازمایش هوش
blank experiment U ازمایش مچ گیری
break proof U ازمایش شکست
buckling test U ازمایش خمشی
experimental design U طرح ازمایش
experimentalist U اهل ازمایش
explosion proof U ازمایش- انفجار
factorial design U ازمایش فاکتوریل
fatigue test U ازمایش خستگی
final test U ازمایش نهائی
burn in U ازمایش روشن
bulging test U ازمایش برامدگی
cadmium test U ازمایش با کادمیم
flattening test U ازمایش توزیعی
izod test U ازمایش ایزود
torsion test U ازمایش پیچش
tested U ازمایش کردن
tests U ازمایش کردن
stripping test U ازمایش زدودگی
system testing U ازمایش سیستم
tally plate U برچسب ازمایش
teasthole U گمانه ازمایش
assays U ازمایش سنجش
assay U ازمایش سنجش
testing of materials U ازمایش مواد
testing of materials U ازمایش مصالح
spot test U ازمایش فوری
test U ازمایش کردن
retrials U ازمایش مجدد
to bring to the proof U ازمایش کردن
retrial U ازمایش مجدد
trial U ازمایش امتحان
trials U ازمایش امتحان
shear test U ازمایش برشی
shop test U ازمایش کارگاهی
testing time U زمان ازمایش
testing stand U میز ازمایش
testing stand U سکوی ازمایش
testing load U بار ازمایش
tensile test U ازمایش کششی
tester U دستگاه ازمایش
test element U وسیله ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test equipment U وسایل ازمایش
test hole U چاه ازمایش
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایش
test plan U طرح ازمایش
probation U ازمایش امتحان
test room U اطاق ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
tensile test U ازمایش کشش
tester U ازمایش کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com