English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
site plan U نقشه جایگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
positioned U جایگاه
position U جایگاه
stations U جایگاه
house U جایگاه جا
housed U جایگاه جا
houses U جایگاه جا
place U جایگاه
station U جایگاه
placing U جایگاه
places U جایگاه
stationed U جایگاه
limb top U جایگاه
cabin U جایگاه
toll house U جایگاه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
seated U جایگاه نشاندن
operating room U جایگاه عمل
band-stand U جایگاه ارکستر
picture palace U جایگاه سینما
seat U جایگاه نشاندن
picture theatre U جایگاه سینما
picturedrome U جایگاه سینما
telephone station U جایگاه تلفن
grandstands U جایگاه سرپوشیده
booth U جایگاه رژه
booths U جایگاه رژه
pumping ststion U جایگاه تلمبه
grandstand U جایگاه سرپوشیده
seats U جایگاه نشاندن
operating rooms U جایگاه عمل
home range U جایگاه حیوانات
stalling U لژ جایگاه ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
hibernaculum U جایگاه زمستانی
galleries U جایگاه تماشاگران
gallery U جایگاه تماشاگران
expanse of ruins U جایگاه خرابیها
flash house U جایگاه دزدان
expanse of rubble U جایگاه خرابیها
scene of destruction U جایگاه خرابیها
lattice site U جایگاه شبکه
banstand U جایگاه ارکست
sanctuary U جایگاه مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
engine house U جایگاه لوکوموتیو
stands U جایگاه تماشاگران
ordinal position U جایگاه ترتیبی
parking place U جایگاه توقف
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
docks U جایگاه متهم در دادگاه
podium U بالکن جایگاه مخصوص
platform U کف راه جایگاه خطابه
dram shop U جایگاه نوشابه فروشی
stand U جایگاه گواه در دادگاه
bar U جایگاه متهمین در دادگاه
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
news stand U جایگاه فروش روزنامه
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
malt house U جایگاه مالت سازی
oarlock U جایگاه فلزی پارو
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
fire post U جایگاه اتش نشانی
menagerie U جایگاه دام ودد
sail loft U جایگاه بادبان سازی
sanctum U قدس جایگاه مقدس
menageries U جایگاه دام ودد
platforms U کف راه جایگاه خطابه
far turn U پیچ سمت جایگاه
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
press box U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
stone work U جایگاه سنگ تراشی
press boxes U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
bars U جایگاه متهمین در دادگاه
swinery U پرورشگاه یا جایگاه خوکان
docked U جایگاه متهم در دادگاه
stand one's ground <idiom> U حمایت از جایگاه شخص
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
choir-wall U [دیواره ی جداکننده جایگاه]
dock U جایگاه متهم در دادگاه
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
location U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
locations U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
orchestras U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestra U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
witness box U جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
choir-loft U [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perches U جایگاه بلند جای امن
perched U جایگاه بلند جای امن
perch U جایگاه بلند جای امن
perching U جایگاه بلند جای امن
haras U جایگاه تخم کشی اسب
witness box U جایگاه شهود گواه جای
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
choir-aisle U [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
lubritorium U جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
fore U [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
tap room U جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
antechoir U جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
clubhouse U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house U جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
feretory U تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
charts U نقشه
charting U نقشه
schemes U نقشه
chart U نقشه
mounted map U نقشه
charted U نقشه
tracers U نقشه کش
outlined U نقشه
draftsman U نقشه کش
outlines U نقشه
cartographer U نقشه کش
programs U نقشه
program U نقشه
planners U نقشه کش
planner U نقشه کش
cartographers U نقشه کش
outlining U نقشه
map maker U نقشه کش
project U نقشه
schemed U نقشه
projects U نقشه
outline U نقشه
projected U نقشه
scheme U نقشه
rambling U بی نقشه
designer U نقشه کش
draftsmen U نقشه کش
draughtsman U نقشه کش
models U نقشه
modelled U نقشه
modeled U نقشه
model U نقشه
plot U نقشه
designs U نقشه
designers U نقشه کش
tracer U نقشه کش
visual aid U نقشه
plan U نقشه
plan U نقشه کف
plans U نقشه
plans U نقشه کف
design U نقشه
drawings U نقشه
plan view U نقشه کف
planless U بی نقشه
map U نقشه
cartograph U نقشه
drawing U نقشه
draughtsmen U نقشه کش
plat U نقشه
plotless U بی نقشه
plots U نقشه
plotted U نقشه
maps U نقشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com