English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
working plan U نقشه اجرا راهنمای کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
run manual U راهنمای اجرا
location diagram U راهنمای اتصال نقشه
photo index map U نقشه راهنمای عکسهای هوائی
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide U راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
training manual U راهنمای اموزشی
card guide U راهنمای کارت
piston guide U راهنمای پیستون
pilots U راهنمای ناوبری
telephone books U راهنمای تلفن
manual U راهنمای کار
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
saint bernard U سگ راهنمای کوهستان
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
radar beacon U راهنمای رادار
push rod U راهنمای سوپاپ
wage price guideline U راهنمای مزد
piloted U راهنمای ناوبری
pilot U راهنمای ناوبری
dock master U راهنمای حوض
icons U راهنمای انتخاب
ikons U راهنمای انتخاب
buoys U راهنمای شناور در اب
double vee guide U راهنمای وی دوبل
buoying U راهنمای شناور در اب
guide book U راهنمای مسافران
floor walker U راهنمای مغازه
buoyed U راهنمای شناور در اب
buoy U راهنمای شناور در اب
shopwalker U راهنمای مغازه
icon U راهنمای انتخاب
harbor master U راهنمای بندر
column ways U راهنمای ستون
telephone book U راهنمای تلفن
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
file directory U فهرست یا راهنمای فایل
guidebook U کتاب راهنمای مسافران
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
systems manual U کتاب راهنمای سیستم
telephone directory U کتابچه راهنمای تلفن
soldier's manual U کتاب راهنمای سرباز
damage control book U راهنمای کنترل خسارات
refernce manual U کتاب راهنمای مرجع
telephone directories U کتابچه راهنمای تلفن
index U نما راهنمای موضوعات
indexed U نما راهنمای موضوعات
indexes U نما راهنمای موضوعات
sheave U ریل راهنمای هواپیما
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
leader U فشنگ راهنمای پیچی
postal directory U دفتر راهنمای پست
data directory U فهرست راهنمای داده ها
guidebooks U کتاب راهنمای مسافران
schedules U فهرست راهنمای قانون
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
signalled U علامت راهنمای خودرو
signaled U علامت راهنمای خودرو
light buoy U راهنمای شناور چراغدار
phone books U کتاب راهنمای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
schedule U فهرست راهنمای قانون
signal U علامت راهنمای خودرو
scheduled U فهرست راهنمای قانون
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
pilots U راهنمای ناو راهنمایی کردن
basic planning guide U راهنمای اولیه طرح ریزی
piloted U راهنمای ناو راهنمایی کردن
pilot U راهنمای ناو راهنمایی کردن
waybill U خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
watertight closure log U دفتر راهنمای اب بندی ناو
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمایی
directives U راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive U راهنمای انجام کار دستورالعمل
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
pilot's trace U کالک راهنمای خلبان هواپیما
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
manual U دستورالعمل راهنمای انجام کار
finger post U تیرپنجه دار راهنمای جاده
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
soldier's manual U ائین نامه راهنمای سربازان
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
pathfinder U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
pace car U اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinders U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
sailing directions U راهنمای دریایی book pilot : syn
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
blinker U چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
computerize U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizing U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
computerised U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizes U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerises U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
fingerpost U راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike U راهنمای سیم دستک سیم کشی
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum U واسطه فکر راهنمای فکر
design U نقشه
draughtsman U نقشه کش
draftsmen U نقشه کش
draughtsmen U نقشه کش
cartograph U نقشه
designs U نقشه
designer U نقشه کش
designers U نقشه کش
charting U نقشه
outlined U نقشه
outline U نقشه
plans U نقشه
drawings U نقشه
drawing U نقشه
plan U نقشه کف
tracers U نقشه کش
outlines U نقشه
outlining U نقشه
chart U نقشه
charted U نقشه
planners U نقشه کش
planner U نقشه کش
plans U نقشه کف
draftsman U نقشه کش
planless U بی نقشه
map U نقشه
plots U نقشه
cartographer U نقشه کش
mounted map U نقشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com