Perdic | نقاط حساس بدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	kyusho U	نقاط حساس بدن
	vital points U	نقاط حساس بدن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	keop soo U	نقاط حساس
	key points U	نقاط حساس
	sense probe U	مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
	vital point U	حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
Other Matches

	vertical control U	کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
	gridding U	محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
	tentacle U	شاخک حساس ریشه حساس
	tentacles U	شاخک حساس ریشه حساس
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	sensitive to corrosion U	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	key points U	نقاط مهم
	triad U	نقاط سه قلو
	triads U	نقاط سه قلو
	at all points U	در همه نقاط
	trio U	نقاط سه قلو
	isodose rate U	خط نقاط متحدالدوز
	lagrangian points U	نقاط لاگرانژی
	interactional points U	نقاط تماس
	interactional points U	نقاط تلاقی
	keop soo U	نقاط مرگ
	trios U	نقاط سه قلو
	delicate U	حساس
	sensitive U	حساس
	sharp nosed U	حساس
	feisty U	حساس
	key <adj.> U	حساس
	elastic demand U	حساس
	vigilant U	حساس
	sensitive clay U	رس حساس
	elastic U	حساس
	prominent U	حساس
	ticklish U	حساس
	passible U	حساس
	sentimental U	حساس
	tender U	حساس
	thin skinned U	حساس
	techy U	حساس
	susceptive U	حساس
	tendered U	حساس
	tenderest U	حساس
	activator U	حساس گر
	acute U	حساس
	exquisite U	حساس
	tendering U	حساس
	sensate U	حساس
	sensor U	حساس
	supersensitive U	حساس
	alive U	حساس
	critical U	حساس
	plot U	ثبت مسیریا نقاط
	apparent horizon U	افق حقیقی نقاط
	coordinates U	طول و عرض نقاط
	geodetic control U	نقاط کنترل ژئودزی
	coordinate code U	رمز مختصات نقاط
	shoals U	نقاط کم عمق دریا
	shoal U	نقاط کم عمق دریا
	plotted U	ثبت مسیریا نقاط
	plots U	ثبت مسیریا نقاط
	dapple U	چیزی با نقاط رنگارنگ
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	pin point U	تعیین دقیق نقاط
	trig point U	نقاط مثلث بندی
	form line U	خط بین نقاط هم ارتفاع
	primary masses U	نقاط مادی اولیه
	isothermal U	نقاط هم حرارت اب دریا
	sensitizing U	حساس کردن
	sensitizing U	حساس شدن
	tenderised U	حساس کردن
	tenderises U	حساس کردن
	tenderising U	حساس کردن
	tenderize U	حساس کردن
	vibrissa U	موی حساس
	tenderized U	حساس کردن
	tenderizes U	حساس کردن
	supersensitive U	فوق حساس
	sensitizes U	حساس شدن
	sensitises U	حساس کردن
	sensitises U	حساس شدن
	sensitising U	حساس کردن
	sensitising U	حساس شدن
	sensitize U	حساس کردن
	sensitize U	حساس شدن
	sensitized U	حساس کردن
	a sensitive subject [topic] U	موضوعی حساس
	sensitized U	حساس شدن
	sensitizes U	حساس کردن
	tenderizing U	حساس کردن
	supersensitive U	حساس شده
	critical position U	پوزیسیون حساس
	key terrain U	زمین حساس
	palpi U	شاخک حساس
	elastic supply U	عرضه حساس
	feelingly U	بطور حساس
	mimosa U	گیاه حساس
	kittle U	هوشیار حساس
	overstrung U	خیلی حساس
	gleg U	حساس باهوش
	key position U	شغل حساس
	hyperaesthetic U	زیاده از حد حساس
	critical mass U	توده حساس
	pixilated U	خیلی حساس
	critical item U	اماد حساس
	skinless U	خیلی حساس
	sensory nerves U	پیهای حساس
	sensitizer U	حساس کننده
	sensitization U	حساس شدن
	sensitization U	حساس کردن
	sensitization U	حساس سازی
	sensitive zone U	منطقه حساس
	sensitive plant U	گیاه حساس
	high strung U	بسیار حساس
	senseful U	خیلی حساس
	critical facility U	تاسیسات حساس
	it touched him on the raw U	بنقطه حساس
	sensitised U	حساس شدن
	tender U	حساس بودن
	perceptive U	حساس و باهوش
	jumpy U	بیقرار حساس
	tendered U	حساس بودن
	insensitive U	غیر حساس
	insensitivity U	غیر حساس
	tenderest U	حساس بودن
	insensible U	غیر حساس
	starkly U	حساس سفت
	sensitised U	حساس کردن
	hygrosensitive U	حساس به رطوبت
	stark U	حساس سفت
	starker U	حساس سفت
	sensitively U	بطور حساس
	tendering U	حساس بودن
	starkest U	حساس سفت
	network U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	isogrive U	خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
	plot U	بردن نقاط روی طرح
	plots U	بردن نقاط روی طرح
	isopleth U	نقاط هم ارتفاع موج دریا
	isodose rate U	خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
	isoclinal U	خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
	graphic U	به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
	floating mark U	نقاط مواج عکس هوایی
	floating mark U	نقاط ایستگاه برجسته بینی
	differential leveling U	تعیین اختلاف تراز نقاط
	plotted U	بردن نقاط روی طرح
	networks U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	infield U	نقاط توپگیری در زمین کریکت
	interactive U	نقاط توقف را تنظیم کند
	palpus U	شاخک حساس سبیل
	pressure sensitive pen U	قلم حساس به فشار
	key terrain features U	عوارض حساس زمین
	laminitis U	اماس لایههای حساس
	key position U	موضع حساس و مهم
	susceptible U	حساس مستعد پذیرش
	inelastic demand U	تقاضای غیر حساس
	context sensitive U	حساس نسبت به متن
	context sensitive help U	کمک حساس به قرینه
	hypergolic fuel U	سوخت فوق حساس
	detecting circuit U	مدار حساس مین
	dipneedle circuit U	مدار حساس مغناطیسی
	electrosensitive paper U	کاغذ حساس الکترونیکی
	soft boiled U	نیم بند حساس
	tender minded U	دارای فکر حساس
	supersensitive U	فوق العاده حساس
	susceptible to pain U	حساس نسبت بدرد
	tentacular U	دارای شاخک حساس
	touchier U	نازک نارنجی حساس
	touchiest U	نازک نارنجی حساس
	touchy U	نازک نارنجی حساس
	touch panel U	صفحه حساس به تماس
	touch sensitive panel U	صفحه حساس به تماس
	youch sensitive screen U	صفحه حساس به تماس
	touch sensitive tablet U	تابلو حساس به تماس
	sentient U	حساس دستخوش احساسات
	sensitivities U	حساس بودن به چیزی
	sensitive to light U	حساس نسبت به روشنایی
	tentacle U	موی حساس جانور
	tentacles U	موی حساس جانور
	sensitivity U	حساس بودن به چیزی
	tentacular U	شبیه شاخک حساس
	matrixes U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	geodetic control U	نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
	Antipodes U	ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
	infill U	نقاط کشیده شده روی نقشه
	geong gyuk U	نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
	isobars U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	isobar U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	isobare U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	multipass overlap U	بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
	nexus U	نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
	antipole U	ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
	jabiru U	لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
	zenith U	اوج محور قائم بر افق نقاط
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	exact location U	تعیین کردن محل دقیق نقاط
	whistle-stop U	در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
	isogonic line U	خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
	whistle stop U	در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
	light sensitive layer U	لایه یا قشر حساس در برابرنور
	fluxgate U	وسیله حساس به مین مغناطیسی
	pressure sensitive keyboard U	صفحه کلید حساس به فشار
	otocyst U	عضو حساس شنوایی بی مهرگان
	light sensitive cell U	سلول حساس در برابر نور