English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interactional points U نقاط تماس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pitch line U مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
Other Matches
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touches U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point U وسیله تماس نقطه اخذ تماس
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
key points U نقاط حساس
trio U نقاط سه قلو
isodose rate U خط نقاط متحدالدوز
keop soo U نقاط حساس
interactional points U نقاط تلاقی
key points U نقاط مهم
lagrangian points U نقاط لاگرانژی
keop soo U نقاط مرگ
at all points U در همه نقاط
triads U نقاط سه قلو
trios U نقاط سه قلو
triad U نقاط سه قلو
plot U ثبت مسیریا نقاط
plots U ثبت مسیریا نقاط
plotted U ثبت مسیریا نقاط
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
coordinates U طول و عرض نقاط
shoal U نقاط کم عمق دریا
vital points U نقاط حساس بدن
shoals U نقاط کم عمق دریا
isothermal U نقاط هم حرارت اب دریا
kyusho U نقاط حساس بدن
pin point U تعیین دقیق نقاط
dapple U چیزی با نقاط رنگارنگ
coordinate code U رمز مختصات نقاط
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
primary masses U نقاط مادی اولیه
geodetic control U نقاط کنترل ژئودزی
apparent horizon U افق حقیقی نقاط
trig point U نقاط مثلث بندی
contacts U تماس
tangents U تماس
impinging U تماس
contingence U تماس
ding U تماس
contact line U خط تماس
impacts U تماس
impact U تماس
contacting U تماس
tangency U تماس
taction U تماس
contact U تماس
line of contact U خط تماس
tangent U تماس
contacted U تماس
differential leveling U تعیین اختلاف تراز نقاط
plotted U بردن نقاط روی طرح
networks U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
plots U بردن نقاط روی طرح
network U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
graphic U به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
isogrive U خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
plot U بردن نقاط روی طرح
isopleth U نقاط هم ارتفاع موج دریا
interactive U نقاط توقف را تنظیم کند
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
isoclinal U خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
zone of contact U ناحیه تماس
Keep in touch! <idiom> در تماس باش!
finish U تماس انتهایی
contact angle U زاویه تماس
contact area U منطقه تماس
communicator U شخص در تماس
area contact U سطح تماس
contact surface U سطح تماس
contact lost U تماس قطع شد
contact diameter U قطر تماس
contact flange U فلانژ تماس
contact party U گروه تماس
contact patrol U گشتی تماس
contact point U قطب تماس
tuch U تماس دادن با
contact area U سطح تماس
contact pressure U فشار تماس
angle of contact U زاویه تماس
skim U تماس اندک
skimmed U تماس اندک
skims U تماس اندک
point contact U تماس نقطهای
point of contact U نقطه تماس
shock hazard U خطر تماس
finishes U تماس انتهایی
going on U نزدیکی تماس
contact ratio U نسبت تماس
contiguity U برخورد تماس
line to line fault U تماس خطوط
to bring into contact U تماس دادن
to be in rapport U تماس داشتن
to be in contact U تماس داشتن
corps a corps U تماس بدنی
movement to contact U حرکت به تماس
Antipodes U ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
nexus U نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
whistle-stop U در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop U در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
antipole U ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
jabiru U لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
isogonic line U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
multipass overlap U بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
geong gyuk U نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
geodetic control U نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
exact location U تعیین کردن محل دقیق نقاط
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
touch sensitive panel U صفحه حساس به تماس
tuch U سر زدن تماس داشتن
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
grazing point U نقطه تماس با مانع
osculatory U وابسته به بوسه یا تماس
osculation U تماس اشتراک صفات
contact fire U انفجار در اثر تماس
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
contact behavior U رفتار تماس جویانه
movement to contact U حرکت به اخذ تماس
contact backlash U دنده کور تماس
galvanism U تماس برق بابدن
synapse U محل تماس دوعصب
get in touch with someone <idiom> U باکسی تماس گرفتن
touch panel U صفحه حساس به تماس
to keep in touch with any one U باکسی تماس داشتن
contact report U گزارش اخذ تماس
look in on <idiom> U تماس حاصل کردن
contact print U چاپ به طریقه تماس
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
telebrief U تماس مستقیم تلفنی
contacted U تماس یافتن تماسی
break off U قطع تماس با دشمن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
contacts U تماس یافتن تماسی
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
contact U تماس یافتن تماسی
flat U تماس دو لبه اسکیت
flattest U تماس دو لبه اسکیت
phone U پاسخ به تماس در تلفن
contacting U تماس یافتن تماسی
isogrive U خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
radial line plot U روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
radiolocation U تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
irredentism U سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
vital point U حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
contact report U گزارش تماس با هواپیمای دشمن
osculate U تماس نزدیک حاصل کردن
ground U تماس دادن توپ با زمین
faded U تماس باهدف از بین رفت
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
contact fire U انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact U محل اتصال تماس گرفتن
contacting U محل اتصال تماس گرفتن
contact with the net U خطای تماس با تور والیبال
To establish( make) contact. U تماس دایر ( برقرار ) کردن
contacted U محل اتصال تماس گرفتن
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
contacts U محل اتصال تماس گرفتن
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
isogonal U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall U تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
contacted U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
lose track of <idiom> U ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
Where can I contact Mr …. ? U کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
ground stroke U ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
whooshes U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshing U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshed U صدای تماس جسم سریع با هوا
contact U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
whoosh U صدای تماس جسم سریع با هوا
contacts U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
touch U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com