English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
horsemint U نعناع وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brutify U وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
minting U نعناع
minted U نعناع
mints U نعناع
mentha spicata U نعناع
spearmint U نعناع
mint U نعناع
spearmints U نعناع
ferae naturae U وحشی ذاتا وحشی
peppermints U نعناع بیابانی
mentha U جنس نعناع
peppermint U قرص نعناع
peppermint U نعناع بیابانی
mentholated U نعناع دار
pepperwort U نعناع ابی
mentha piperita U نعناع بیابانی
mentha piperita U نعناع صحرایی
peppermint drop U قرص نعناع
patchouli U نعناع هندی
patchouly U نعناع هندی
peppermint lozenge U قرص نعناع
peppermints U قرص نعناع
minting U شیرینی معطر با نعناع
mint U شیرینی معطر با نعناع
minted U شیرینی معطر با نعناع
peppermint camphor U جوهر نعناع خشک
mints U شیرینی معطر با نعناع
menthol U جوهر نعناع خشک
sylvatic U وحشی
savage U وحشی
unshaped U وحشی
ruffians U وحشی
ruffian U وحشی
barbaric U وحشی
ruttish U وحشی
unshapen U وحشی
ungovernable U وحشی
unmannerly U وحشی
feral U وحشی
anthropophagus U وحشی
hare brained U وحشی
rambunctious U وحشی
ferine U وحشی
Gothic U وحشی
savaging U وحشی
boarish U وحشی
gris U وحشی
savages U وحشی
savaged U وحشی
undaunted U وحشی
wildest U وحشی
ferocious U وحشی
truculent U وحشی
barbarous U وحشی
uncivilized U وحشی
wilds U وحشی
wild U وحشی
brutalizes U وحشی شدن
barbarize U وحشی کردن
barbarise U وحشی کردن
grossing U وحشی توده
headache U خشخاش وحشی
wildlife U حیوانات وحشی
savaging U وحشی کردن
savaged U وحشی کردن
mallard U اردک وحشی
bestiality U وحشی گری
savages U وحشی شدن
savages U وحشی کردن
savaging U وحشی شدن
grossest U وحشی توده
grosses U وحشی توده
gothicism U وحشی گری
uncivilly U وحشی بی ادب
imbrute U وحشی شدن
uncivil U وحشی بی ادب
manlike U جنس نر وحشی
mustang U اسب وحشی
grossed U وحشی توده
grosser U وحشی توده
gross U وحشی توده
onion grass U یکجور جو وحشی
onion couch U یکجور جو وحشی
on the same p as the savages U درترازو وحشی ها
farouche U وحشی صفت
fellness U وحشی گری
feral child U کودک وحشی
charlock U خردل وحشی
savaged U وحشی شدن
brutalised U وحشی شدن
Wild West U غرب وحشی
wildcats U گربه وحشی
brutalises U وحشی شدن
toadflax U کتان وحشی
wildfowl U اردک وحشی
wildcat U گربه وحشی
brutalising U وحشی شدن
wildness U وحشی گری
brutalize U وحشی شدن
wild rice U برنج وحشی
brutalizing U وحشی شدن
buffalo U گاو وحشی
buffaloes U گاو وحشی
brutalized U وحشی شدن
wildling U حیوان وحشی
bullock U گوساله وحشی
bullocks U گوساله وحشی
tiger cat U گربه وحشی
headaches U خشخاش وحشی
mallards U اردک وحشی
saracen U کافر وحشی
cheetahs U یوزپلنگ وحشی
cheetah U یوزپلنگ وحشی
savage U وحشی شدن
parsnip U هویج وحشی
parsnip U زردک وحشی
parsnips U هویج وحشی
parsnips U زردک وحشی
savage U وحشی کردن
semi barbarian U نیم وحشی
wild parsley U انواع هویج وحشی
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
sheldrake U اردک وحشی دریایی
perfection of savagery U کمال وحشی گری
perfection of savagery U نهایت وحشی گری
wildfowler U شکارچی غاز وحشی
troglodyte U انسانهای غارنشین وحشی
ruffianly U گردن کلفت وحشی
styrax U بوته وحشی جاوی
the african savages وحشی های آفریقا
leopards U پلنگ گربه وحشی
buff U گاو وحشی زردنخودی
barbarize U بیگانه یا وحشی شدن
barbarise U وحشی گری کردن
ferocity U وحشی گری سبعیت
mallard U نوعی مرغابی وحشی
buffs U گاو وحشی زردنخودی
madcap U ادم بی پروا و وحشی
brutal U حیوان صفت وحشی
leopard U پلنگ گربه وحشی
mallards U نوعی مرغابی وحشی
brent U یکجورغاز وحشی کوچک
caprifig U درخت انجیر وحشی
barbarians U ادم وحشی یابربری
feral U حیوان شکاری وحشی
barbarian U ادم وحشی یابربری
marihuana U تنباکوی وحشی بیابانی
marijuana U تنباکوی وحشی بیابانی
greylag U غاز وحشی اروپایی
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
wilding U گیاه یا میوه خودرو وحشی
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
wild eyed U دارای چشمان وحشی وخیره
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
masterwort U سنبل ختایی جاوه وحشی
passenger pigeon U کبوتر وحشی امریکای شمالی
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
catamountain U ادم پس کوهی و وحشی صفت
catamount U ادم پس کوهی و وحشی صفت
reclaim animal U حیوانات وحشی تربیت شده
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
diana U الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
cougar U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougars U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
passanger U شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
roughrider U سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
kheda U کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
bareback riding U سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors U امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
pigsticking U شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
succory U کاسنی تلخ کاسنی وحشی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com