Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
geometry of numbers
U
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
theory of numbers
U
نظریه اعداد
theory of numbers
U
نظریه اعداد
[ریاضی]
analytic number theory
U
نظریه تحلیلی اعداد
[ریاضی]
diagrammatic
U
وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife
U
طرح شیروان
[این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
complementation
U
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix
U
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number
U
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
algebra
U
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
hex
U
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation
U
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
rashwan medallion
U
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
arabic notation
U
هندسی
geometric
U
هندسی
geometrical
U
هندسی
diagrams
U
خط هندسی
diagram
U
خط هندسی
geometric pitch
U
گام هندسی
geometric progression
U
تصاعد هندسی
mean proportional
U
واسطه هندسی
numerals
U
هندسی رقومی
geometric series
U
سریهای هندسی
geometric similarity
U
تشابه هندسی
diagrammatically
U
بشکل هندسی
graphically
U
با نمایش هندسی
diagrams
U
شکل هندسی
geometric mean
U
میانگین هندسی
diagram
U
شکل هندسی
numeral
U
هندسی رقومی
geometric growth
U
رشد هندسی
diagrammatically
U
باخطوط هندسی
geometric twist
U
پیچش هندسی
graph
U
نمایش هندسی
graphs
U
نمایش هندسی
loci
U
مکان هندسی
locus
U
مکان هندسی
geometrical figures
U
اشکال هندسی
geometrical isomer
U
ایزومر هندسی
geometrical isomerism
U
همپاری هندسی
geometrical isomerism
U
ایزومری هندسی
geometric shapes
U
اشکال هندسی
locus of centres
U
مکان هندسی مرکزها
locus
U
مکان هندسی مرکزها
graphs
U
نقشه هندسی گرافیک
graph
U
نقشه هندسی گرافیک
geometric illusion
U
خطای ادراکی هندسی
chinese fret
U
[زنجیره ی هندسی چینی]
geometrical progression
U
فرایازی یا تصاعد هندسی
geodesic dome
U
گنبد متشکل ازسطوح هندسی
geometrize
U
با قواعد هندسی درست کردن
axonometric projection
U
طرح های هندسی
[معماری]
geometrize
U
از روی قواعد هندسی کارکردن
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
topographic maps
U
نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
Boldaji rug
U
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
geoid
U
جسم هندسی شبیه به شبه کره
aberration
عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
geometrid
U
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
model geometric
U
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
card-cut
U
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
planimeter
U
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
pitch speed
U
حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
pectinated line
U
[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
fractal
<adv.>
<noun>
O
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
numerics
U
اعداد
octal notation
U
یا اعداد 0 تا 7
views
U
نظریه
thebe
U
نظریه
lookouts
U
نظریه
lookout
U
نظریه
commenting
U
نظریه
theory
U
نظریه
positioned
U
نظریه
position
U
نظریه
in the light of
U
نظریه
viewing
U
نظریه
viewed
U
نظریه
theories
U
نظریه
viewpoints
U
نظریه
viewpoint
U
نظریه
queing theory
U
نظریه صف
theorem
U
نظریه
theorems
U
نظریه
view
U
نظریه
suggestion
U
نظریه
suggestions
U
نظریه
outlook
U
نظریه
queuing theory
U
نظریه صف
notion
U
نظریه
opinion
U
نظریه
recommendation
U
نظریه
commented
U
نظریه
opinions
U
نظریه
notions
U
نظریه
comment
U
نظریه
recommendations
U
نظریه
two cents worth
<idiom>
U
نظریه
points of view
U
نظریه
point of view
U
نظریه
even
U
اعداد جفت
numerary
U
وابسته به اعداد
numerical
U
مربوط به اعداد
ordinal numbers
U
اعداد ترتیبی
rational numbers
U
اعداد منطقی
Roman numeral
U
اعداد رومی
round numbers
U
اعداد سرراست
real numbers
U
اعداد واقعی
real numbers
U
اعداد حقیقی
cardinals
U
اعداد اصلی
arabic numeral
U
اعداد انگلیسی
arithmomania
U
وسواس اعداد
rational numbers
U
اعداد گویا
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
complex number
U
اعداد مختلط
harmonic mean
U
اعداد متقابل
matrixes
U
جدول اعداد
cardinal
U
اعداد اصلی
number range
U
محدوده اعداد
odd numbers
U
اعداد فرد
binary numbers
U
اعداد دودوئی
odd numbers
U
اعداد فرد
matrix
U
جدول اعداد
congrunet numbers
U
اعداد هم نهشت
random numbers
U
اعداد تصادفی
graph theory
U
نظریه گرافها
probability theory
U
نظریه احتمال
group theory
U
نظریه گروهها
local theory
U
نظریه اختصاصی
group theory
U
نظریه گروهی
learning theory
U
نظریه یادگیری
hartree theory
U
نظریه هارتری
information theory
U
نظریه اطلاعات
heam yoei vooly
U
نظریه نیرو
innovation theory
U
نظریه نواوری
information theory
U
نظریه خبر
information theory
U
نظریه اگاهی
reading
U
نظریه شور
game theory
U
نظریه بازی
logic theory
U
نظریه منطقی
game theory
U
نظریه بازیها
consumption theory
U
نظریه مصرف
continuity theory
U
نظریه پیوستگی
noncontinuity theory
U
نظریه ناپیوستگی
network theory
U
نظریه شبکه
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
dust cloud theory
U
نظریه غباری
economic theory
U
نظریه اقتصادی
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
molecular theory
U
نظریه مولکولی
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
facet theory
U
نظریه رویه ها
communication theory
U
نظریه ارتباط
general theory
U
نظریه عمومی
queuing theory
U
نظریه صف بندی
readings
U
نظریه شور
maxwellian view
U
نظریه ماکسولی
quantum theory
U
نظریه کوانتومی
probability theory
U
نظریه احتمالات
price theory
U
نظریه قیمت
poetics
U
نظریه شاعرانه
attensity
U
در نظریه تیچز
automata theory
U
نظریه ماشینها
balance theory
U
نظریه توازن
perturbation theory
U
نظریه اختلال
one factor theory
U
نظریه یک عاملی
capital theory
U
نظریه سرمایه
classical theory
U
نظریه کلاسیک
communication theory
U
نظریه ارتباطات
field theory
U
نظریه میدانی
transformational theory
U
نظریه تطور
theorem proving
U
اثبات نظریه
tetrachromatic theory
U
نظریه چهاررنگی
theorist
U
نظریه پرداز
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
refute
U
رد کردن نظریه
refuted
U
رد کردن نظریه
refutes
U
رد کردن نظریه
refuting
U
رد کردن نظریه
theorization
U
نظریه پردازی
theorists
U
نظریه پرداز
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
value theory
U
نظریه ارزش
theory of value
U
نظریه ارزش
transformism
U
نظریه تطور
theory of saving
U
نظریه پس انداز
theory of rent
U
نظریه اجاره
theory of relativity
U
نظریه نسبیت
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
theory of accumulation
U
نظریه انباشته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com