English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parentheses free nataton U نشان گذار بدون پرانتز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marker U نشان گذار
mark sense U نشان گذار
markers U نشان گذار
demonstrations U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstration U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo U نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
bracket [British E] U پرانتز
parenthesis [American E] U پرانتز
parentheses U پرانتز ها
in parentheses [American E] U در پرانتز
round bracket U پرانتز
bracket U پرانتز
in brackets [British E] U در پرانتز
parenthesis U پرانتز
right parenthesis ) U پرانتز بسته
angle bracket U پرانتز شکسته
to appear in [within] brackets U در پرانتز بودن
chevron U پرانتز شکسته
to be given in [within] brackets U در پرانتز بودن
bracket U علامت پرانتز
pointed bracket U پرانتز شکسته
left round bracket U پرانتز باز
dog-eared U دارای پرانتز
dog eared U دارای پرانتز
left parenthesis ( U پرانتز باز
right round bracket U پرانتز بسته
bracket U طاقچه سگدست پرانتز
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
transitions U گذار
transition U گذار
over U گذار
over- U گذار
impressionistic U برداشت گذار
legislator U قانون گذار
trend-setter U بدعت گذار
nomographer U قانون گذار
bypassing U کنار گذار
bypasses U کنار گذار
bypassed U کنار گذار
bypass U کنار گذار
legislators U قانون گذار
legislative U قانون گذار
salver U مرهم گذار
transition period U دوره گذار
coder U رمز گذار
transition state U حالت گذار
punctuator U نقطه گذار
dotter U نقطه گذار
outdoor recreation U گشت و گذار
oviparous U تخم گذار
tapper U توپی گذار
crossing site U محل گذار
salvers U مرهم گذار
blazer U علامت گذار
blazers U علامت گذار
transit time U زمان گذار
tracklayer U ریل گذار
tracked layer U ریل گذار
trend-setters U بدعت گذار
accomodating U منت گذار
marker pen علامت گذار
encoder U رمز گذار
racers U مسابقه گذار
racer U مسابقه گذار
insured U بیمه گذار
mortgagor U رهن گذار
investors U سرمایه گذار
investor U سرمایه گذار
swindler U کلاه گذار
swindlers U کلاه گذار
assessor U خراج گذار
auctioneers U حراج گذار
contributory U خراج گذار
innovators U بدعت گذار
legator U میراث گذار
legiskative U قانون گذار
legislatress U قانون گذار زن
legislatrix U قانون گذار زن
lienee U وثیقه گذار
lowpass U پایین گذار
instaurator U بنیاد گذار
auctioneer U حراج گذار
bailor U امانت گذار
founder U بنیان گذار
bailer U امانت گذار
grader U نمره گذار
graduator U درجه گذار
grounder U کار گذار
foundered U بنیان گذار
foundering U بنیان گذار
founders U بنیان گذار
insurant U بیمه گذار
zoogenic U بچه گذار
grounder U پایه گذار
innovator U بدعت گذار
shelver U در قفسه گذار
prizer U قیمت گذار
pracitcable U گذار کردنی
pledgor U وثیقه گذار
differentiator U فرق گذار
heretic U بدعت گذار
shelver U در تاقچه گذار
depositor U امانت گذار
deepositor U ودیعه گذار
space bar U فاصله گذار
pricer U قیمت گذار
discriminator U فرق گذار
spotter U خال گذار
valuers U قیمت گذار
valuer U قیمت گذار
heretics U بدعت گذار
pledgor U رهن گذار
handler U دسته گذار
handlers U دسته گذار
pawnor U رهن گذار
demographic transition U گذار جمعیت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
depositor U ودیعه گذار مودع
buoy tender U ناو بویه گذار
minelayer U ناو مین گذار
dan runner U کشتی بویه گذار
dan layers U شناوه بویه گذار
free capital U سرمایه گذار پولی
burst gate U لامپ پیام گذار
uniparous U هر باریک تخم گذار
miscreant U بدعت گذار خبیث
net laying ship U کشتی تور گذار
position control U پیچ مرکز گذار
buoy tender U کشتی بویه گذار
truster U ودیعه گذار اعتباردهنده
testator U شاهد میراث گذار
dot generator U مولد خال گذار
subcaliber U تفنگ اثر گذار
mine layer U کشتی مین گذار
minelayer U کشتی مین گذار
spacebar U کلید فاصله گذار
money lender U پول به بهره گذار
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
markings U نشان دار سازی نشان
marking U نشان دار سازی نشان
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
pathfinders U هواپیمای علامت گذار مسیر
You are not pulling my leg , are you ? U نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
spademan U نفر خرج گذار توپ
pathfinder U هواپیمای علامت گذار مسیر
truster U باور کننده امانت گذار
to mince matters U از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder U تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
loader U خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt U تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks U نشان کردن نشان
mark U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
sentinel U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winters U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winter U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
depositor U صاحب سپرده سپرده گذار
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
zoogenous U بچه زا بچه گذار
but U بدون
obtrusively U بدون حق
and no mistake U بدون شک
indubitable U بدون شک
without U بدون
sans U بدون
goalless U بدون گل
undoubtedly U بدون شک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com