English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
campaign clasp U نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
privateering U شرکت کشتیهای غیر نظامی درجنگ دریایی piracy
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
pistol clasp U قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
strangle U گم شدن درجنگ
belligerent U جنگجو داخل درجنگ
belligerently U جنگجو داخل درجنگ
belligerents U جنگجو داخل درجنگ
with one's back to the w U درتنگناعاجزشده تک مانده درجنگ
zero hour <idiom> U لحظه دقیق حمله درجنگ
with one's back to the walking U درتنگنا عاجز شده تک مانده درجنگ
roll of honour U صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
The soldier had been blinded in the war . U چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
rolls of honour U صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
hush ship U کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
worldwide U جهانی
ecumenical U جهانی
globally U جهانی
planetary U جهانی
other-worldly U آن جهانی
global U جهانی
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
universal U جهانی دنیایی
epidemic U عالمگیر جهانی
universal U جامع جهانی
universal time U ساعت جهانی
world wars U جنگ جهانی
fleshly U جهانی دنیوی
epidemics U عالمگیر جهانی
premundane U پیش از جهانی
oecumenicity U شهرت جهانی
mundane U این جهانی
universalize U جهانی کردن
sublunar U این جهانی
earthliness U جهانی بودن
Univ U به طور جهانی
sublunary U این جهانی
world bank U بانک جهانی
world war U جنگ جهانی
cosmopolite U سرتاسر جهانی
world power U قدرت جهانی
universal set U مجموعه جهانی
world simulation U همانندسازی جهانی
international coulomb U کولن جهانی
world liquidity U نقدینگی جهانی
antemundane U پیش از جهانی
Univ U مخفف جهانی
inframundane U زیر جهانی
worldly U این جهانی
cosmopolite U شخصیت جهانی
world-class U در سطح جهانی
world class U در سطح جهانی
continental code U مورس جهانی
world cup U جام جهانی
international morse code U مورس جهانی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
golf world cup U جام جهانی گلف
time zone U منطقه ساعتی جهانی
great power U قدرت بزرگ جهانی
ski world cup U جام جهانی اسکی
atlas grid U شبکه بندی جهانی
world war i U جنگ جهانی اول
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
universal character set U مجموعه کاراکترهای جهانی
international units U واحدهای جهانی برق
Internet U شبکه جهانی اینترنت
world record holder U دارنده رکورد جهانی
terrestrial U این جهانی دنیوی
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
world war ii U جنگ جهانی دوم
time zones U منطقه ساعتی جهانی
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
avco cup U جام جهانی انجمن هاکی
universal transverse mercator U سیستم تصویر جهانی مرکاتور
world federation of trade unions U فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
Italian stucco is world famous . U گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
wcce U کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
post war consumption functions U توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
grid U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
markings U نشان دار سازی نشان
malism U عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
Where shall we be if another world war breaks out ? U اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
letter de chancellerie U نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
security council U یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
cold war U عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
cladding U اب فلزی
metal rule U خط کش فلزی
metallic U فلزی
metalloid U فلزی
bimetallic U دو فلزی
monometallism U یک فلزی
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
try square U گونیای فلزی
metallic electrode U الکترود فلزی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
metal industries U صنایع فلزی
pannikin U فنجان فلزی
ladder scaffold U داربست فلزی
ribbons U نوار فلزی
metal lamp U لامپ فلزی
tip staff U عصای سر فلزی
lapping head U سمبه فلزی
strap U تسمه فلزی
straps U تسمه فلزی
metals U فلزی کردن
metal U فلزی کردن
wire mesh U شبکه فلزی
metal جسم فلزی
buckle U تسمه فلزی
marlinspike U پاروی فلزی
metals U جسم فلزی
buckled U تسمه فلزی
buckles U تسمه فلزی
metal coat U روکش فلزی
thimble eye U چشمی فلزی
metal lath U شبکه فلزی
metal ornament پولک فلزی
metallic packing U لایی فلزی
clasped U گره فلزی
metallic packing U پوشش فلزی
clasping U گره فلزی
metallic paints U رنگهای فلزی
clasps U گره فلزی
metallic soap U صابون فلزی
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
metal rod میله فلزی
metallizo U فلزی کردن
minted money U پول فلزی
non metallic U غیر فلزی
nonmetallic U غیر فلزی
titanium U عنصر فلزی
shim U لایی فلزی
sheet piling U سپر فلزی
clasp U گره فلزی
ribbon U نوار فلزی
stave U نوار فلزی
metal spraying تزریق فلزی
metal ware آلات فلزی
metal ware ضرف فلزی
metallic arc U قوس فلزی
galvanizes U اب فلزی دادن
galvanize U اب فلزی دادن
galvanising U اب فلزی دادن
galvanises U اب فلزی دادن
galvanised U اب فلزی دادن
metallic bond U پیوند فلزی
metallic circuit U مدار فلزی
metallic conduction U رسانش فلزی
metallic currency U پول فلزی
metallic filament U افروزه فلزی
metallic luster U جلای فلزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com