English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pavement marking U نشانه گذاری راه
road marking U نشانه گذاری راه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
mathematical notation U نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
Other Matches
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
cursor U نشانه گر
portents U نشانه
signal U نشانه
portent U نشانه
emblems U نشانه
emblem U نشانه
signalled U نشانه
symptomless U بی نشانه
cursors U نشانه گر
cues U نشانه
sacrament U نشانه
sacraments U نشانه
cue U نشانه
one address U با یک نشانه
indications U نشانه ها
symbol U نشانه
bench mark U نشانه
attribute U نشانه
attributes U نشانه
attributing U نشانه
emblematic U نشانه
indicative U نشانه
symptom U نشانه
symptoms U نشانه
reminiscences U نشانه
traces U نشانه
traced U نشانه
trace U نشانه
mark U نشانه
marks U نشانه
icon U نشانه
icons U نشانه
ikons U نشانه
presage U نشانه
presaged U نشانه
presages U نشانه
presaging U نشانه
omen U نشانه
omens U نشانه
reminiscence U نشانه
marker U نشانه
signaled U نشانه
markers U نشانه
tokens U نشانه
token U نشانه
cockshy U نشانه روی
cue learning U نشانه اموزی
levels U نشانه گرفتن
levelled U نشانه گرفتن
leveled U نشانه گرفتن
sighting U نشانه رفتن
level U نشانه گرفتن
sightings U نشانه رفتن
cockshot U نشانه روی
proof of laziness U نشانه تنبلی
bench mark U نشانه مبنا
markers U علامت نشانه
symptomatology U نشانه شناسی
code U نشانه قراردادی
marker U علامت نشانه
sem U نشانه شناسی
indication U اشعار نشانه
aiming U نشانه روی
line of sight U خط نشانه روی
symptomatic U نشانه بیماری
badge reader U نشانه خوان
prodrome U پیش نشانه
dan buoy U بویه نشانه
veto U نشانه مخالفت
indicator U علامت خط نشانه
frequency mark U نشانه فرکانس
bode U نشانه بودن
go ahead U نشانه ترقی
minimal cue U نشانه کمینه
merit badge U نشانه هنر
allegories U نشانه علامت
allegory U نشانه علامت
indicium U نشانه ویژه
targetting U تیر نشانه
targetted U تیر نشانه
targets U تیر نشانه
targeting U تیر نشانه
target U تیر نشانه
cairns U سنگ نشانه
vetoed U نشانه مخالفت
vetoes U نشانه مخالفت
vetoing U نشانه مخالفت
pivot point U نقطه نشانه
marksman U نشانه گیر
marksmen U نشانه گیر
direction peg U میخ نشانه
aim U نشانه گرفتن .
aimed U نشانه گرفتن .
aims U نشانه گرفتن .
discriminandum U نشانه افتراق
emblematical U حاوی نشانه
cairn U سنگ نشانه
targeted U تیر نشانه
signalled U علامت نشانه
proofs U نشانه مدرک
trains U نشانه رفتن
token passing U گذراندن نشانه
trained U نشانه رفتن
signaled U علامت نشانه
asterisk U 1-نشانه گرافیکی
train U نشانه رفتن
typology U نشانه شناسی
asterisks U 1-نشانه گرافیکی
traffic signal U نشانه روشن
proof U نشانه مدرک
signal U علامت نشانه
indention U تو گذاری
coding U کد گذاری
lineation U خط گذاری
carried U نشانه وقوع وام
toxic symptom U نشانه زهراگینی یامسمومیت
sighting U نشانه روی کردن
impresa U نشانه جمله شعاری
sightings U نشانه روی کردن
caduceus U نشانه علم پزشکی
negative voice U منع نشانه مخالفت
reciprocal laying U نشانه روی متقابله
hallmark U انگ نشانه عیار
sight U الت نشانه روی
hallmarks U انگ نشانه عیار
sights U دوربین نشانه روی
fine sight U تنظیم خط نشانه دقیق
extend U گرافیک و نشانه ها است
peep sight U دریچه نشانه روی
gunner U نشانه رو توپ ساز
directing point U نقطه نشانه روی
plot U نشانه میان چهارراه
plots U نشانه میان چهارراه
sights U الت نشانه روی
sight U دوربین نشانه روی
point U نشانه روی کردن
gun sight U دستگاه نشانه روی
extending U گرافیک و نشانه ها است
gunners U نشانه رو توپ ساز
homage U نشانه ی تکریم و وفاداری
plotted U نشانه میان چهارراه
leading point U نقطه نشانه روی
to present arms U نشانه روی کردن
marks U علامت نشانه هدف
crossbones U نشانه مرگ وخطر
sighting device U وسیله نشانه روی
semicolon U نشانه چاپ شده
it bobes evil U نشانه بدی است
it is an indication of lazines U نشانه تنبلی است
it is indicative of bad luck U نشانه بدبختی است
mark U نشانه کردن حریف
mark U علامت نشانه هدف
term symbol U نشانه جمله طیفی
sight scale U طبله نشانه روی
marks U نشانه کردن حریف
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
carrying U نشانه وقوع وام
k U نشانه بیان یک هزار
aiming stake U دستک نشانه روی
sight scale U مقیاس نشانه روی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
carry U نشانه وقوع وام
carries U نشانه وقوع وام
aiming post U شاخصهای نشانه روی
aiming light U چراغ نشانه روی
extends U گرافیک و نشانه ها است
edging U لبه گذاری
indentations U دندانه گذاری
marking U علامت گذاری
exposures U درمعرض گذاری
trapping U تله گذاری
edgings U لبه گذاری
invest U سرمایه گذاری
investing U سرمایه گذاری
insertion U جوف گذاری
loads U فشنگ گذاری
spacing U فاصله گذاری
piping U لوله گذاری
coding U کد گذاری چیزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com