Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reciprocal laying
U
نشانه روی متقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
back sight method
U
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
Other Matches
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
reciprocal
U
متقابله
counter attraction
U
جاذبه متقابله
reciprocation
U
معامله متقابله
counter charge
U
تهمت متقابله
counter-attacks
U
حمله متقابله
counter attack
U
حمله متقابله
counter approach
U
استحکامات متقابله
reciprocal treatment
U
معامله متقابله
countercharge
U
تهمت متقابله
counter-attack
U
حمله متقابله
counterenarge
U
تهمت متقابله
mutual
U
متقابل یا متقابله
reciprocate
U
معامله متقابله کردن
reciprocates
U
معامله متقابله کردن
reciprocated
U
معامله متقابله کردن
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
counter
U
ضربت متقابله معامله به مثل
countered
U
ضربت متقابله معامله به مثل
countering
U
ضربت متقابله معامله به مثل
second strike
U
اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
attributes
U
نشانه
signaled
U
نشانه
emblem
U
نشانه
signal
U
نشانه
indications
U
نشانه ها
cursors
U
نشانه گر
attribute
U
نشانه
emblems
U
نشانه
emblematic
U
نشانه
attributing
U
نشانه
cursor
U
نشانه گر
symptoms
U
نشانه
signalled
U
نشانه
sacrament
U
نشانه
sacraments
U
نشانه
portent
U
نشانه
bench mark
U
نشانه
cues
U
نشانه
cue
U
نشانه
portents
U
نشانه
reminiscence
U
نشانه
reminiscences
U
نشانه
symptom
U
نشانه
indicative
U
نشانه
presaged
U
نشانه
presaging
U
نشانه
omen
U
نشانه
omens
U
نشانه
trace
U
نشانه
token
U
نشانه
tokens
U
نشانه
traced
U
نشانه
presages
U
نشانه
presage
U
نشانه
ikons
U
نشانه
marker
U
نشانه
mark
U
نشانه
marks
U
نشانه
icon
U
نشانه
icons
U
نشانه
traces
U
نشانه
symptomless
U
بی نشانه
markers
U
نشانه
one address
U
با یک نشانه
symbol
U
نشانه
targeted
U
تیر نشانه
aim
U
نشانه گرفتن .
aimed
U
نشانه گرفتن .
aims
U
نشانه گرفتن .
levels
U
نشانه گرفتن
targetting
U
تیر نشانه
targetted
U
تیر نشانه
proof
U
نشانه مدرک
proofs
U
نشانه مدرک
targets
U
تیر نشانه
targeting
U
تیر نشانه
levelled
U
نشانه گرفتن
level
U
نشانه گرفتن
cairn
U
سنگ نشانه
vetoed
U
نشانه مخالفت
sighting
U
نشانه رفتن
vetoes
U
نشانه مخالفت
vetoing
U
نشانه مخالفت
indicator
U
علامت خط نشانه
leveled
U
نشانه گرفتن
symptomatic
U
نشانه بیماری
sightings
U
نشانه رفتن
target
U
تیر نشانه
cairns
U
سنگ نشانه
veto
U
نشانه مخالفت
allegory
U
نشانه علامت
bode
U
نشانه بودن
marksman
U
نشانه گیر
marksmen
U
نشانه گیر
direction peg
U
میخ نشانه
markers
U
علامت نشانه
pivot point
U
نقطه نشانه
minimal cue
U
نشانه کمینه
merit badge
U
نشانه هنر
indicium
U
نشانه ویژه
go ahead
U
نشانه ترقی
train
U
نشانه رفتن
trained
U
نشانه رفتن
trains
U
نشانه رفتن
prodrome
U
پیش نشانه
proof of laziness
U
نشانه تنبلی
typology
U
نشانه شناسی
traffic signal
U
نشانه روشن
marker
U
علامت نشانه
token passing
U
گذراندن نشانه
allegories
U
نشانه علامت
symptomatology
U
نشانه شناسی
sem
U
نشانه شناسی
frequency mark
U
نشانه فرکانس
signalled
U
علامت نشانه
line of sight
U
خط نشانه روی
code
U
نشانه قراردادی
cockshy
U
نشانه روی
cockshot
U
نشانه روی
discriminandum
U
نشانه افتراق
aiming
U
نشانه روی
indication
U
اشعار نشانه
bench mark
U
نشانه مبنا
signaled
U
علامت نشانه
asterisks
U
1-نشانه گرافیکی
badge reader
U
نشانه خوان
dan buoy
U
بویه نشانه
asterisk
U
1-نشانه گرافیکی
signal
U
علامت نشانه
cue learning
U
نشانه اموزی
emblematical
U
حاوی نشانه
sights
U
الت نشانه روی
sights
U
دوربین نشانه روی
sight
U
الت نشانه روی
sight
U
دوربین نشانه روی
toxic symptom
U
نشانه زهراگینی یامسمومیت
to present arms
U
نشانه روی کردن
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
mark
U
علامت نشانه هدف
aiming post
U
شاخصهای نشانه روی
mark
U
نشانه کردن حریف
marks
U
علامت نشانه هدف
aiming stake
U
دستک نشانه روی
marks
U
نشانه کردن حریف
homage
U
نشانه ی تکریم و وفاداری
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
aiming light
U
چراغ نشانه روی
term symbol
U
نشانه جمله طیفی
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
k
U
نشانه بیان یک هزار
token ring network
U
شبکه نشانه حلقهای
it is indicative of bad luck
U
نشانه بدبختی است
it is an indication of lazines
U
نشانه تنبلی است
it bobes evil
U
نشانه بدی است
impresa
U
نشانه جمله شعاری
gun sight
U
دستگاه نشانه روی
directing point
U
نقطه نشانه روی
caduceus
U
نشانه علم پزشکی
leading point
U
نقطه نشانه روی
sightings
U
نشانه روی کردن
sighting
U
نشانه روی کردن
symptom substitution theory
U
نظریه جانشینی نشانه ها
sighting device
U
وسیله نشانه روی
sight scale
U
مقیاس نشانه روی
sight scale
U
طبله نشانه روی
semicolon
U
نشانه چاپ شده
road marking
U
نشانه گذاری راه
peep sight
U
دریچه نشانه روی
pavement marking
U
نشانه گذاری راه
negative voice
U
منع نشانه مخالفت
point
U
نشانه روی کردن
fine sight
U
تنظیم خط نشانه دقیق
plot
U
نشانه میان چهارراه
extend
U
گرافیک و نشانه ها است
plotted
U
نشانه میان چهارراه
hallmarks
U
انگ نشانه عیار
plots
U
نشانه میان چهارراه
carrying
U
نشانه وقوع وام
gunners
U
نشانه رو توپ ساز
gunner
U
نشانه رو توپ ساز
carries
U
نشانه وقوع وام
hallmark
U
انگ نشانه عیار
carry
U
نشانه وقوع وام
crossbones
U
نشانه مرگ وخطر
extending
U
گرافیک و نشانه ها است
carried
U
نشانه وقوع وام
extends
U
گرافیک و نشانه ها است
lay
U
نشانه رفتن قرار دادن
caret
U
نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com