Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truster
U
نسیه دهنده توکل کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
assignor
U
واگذار کننده انتقال دهنده
mover
U
پیشنهاد کننده تکان دهنده
promoters
U
ترقی دهنده ترویج کننده
tractarian
U
چاپ کننده ویاانتشار دهنده
admissive
U
داخل کننده اجازه دهنده
sanative
U
علاج کننده بهبودی دهنده
promoter
U
ترقی دهنده ترویج کننده
assigner
U
واگذار کننده انتقال دهنده
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
assentient
U
قبول کننده رضایت دهنده
consummative
U
تکمیل کننده انجام دهنده
prolonger
U
تاخیر دهنده طولانی کننده
polarizer
U
متضاد کننده قطبش دهنده
adulterant
U
پست تر کننده استحاله دهنده
sanatory
U
علاج کننده بهبودی دهنده
indicative
U
خبر دهنده اشاره کننده
incorporator
U
تشکیل دهنده ترکیب کننده
intoxicating
U
کیف دهنده ازخودبیخود کننده
improver
U
ترقی کننده بهبودی دهنده
developers
U
فاهر کننده عکس توسعه دهنده
multiplier
U
افزایش دهنده چند برابر کننده
developer
U
فاهر کننده عکس توسعه دهنده
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
intercurrent
U
مداخله کننده درمیان چیزهای دیگر رخ دهنده
deictic
U
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
laborsaving
U
تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
trusted
U
توکل
trust
U
توکل
trusts
U
توکل
reliance
U
توکل
my reliance is upon god
U
توکل
faintness
U
عدم توکل
depends
U
توکل کردن
depended
U
توکل کردن
depend
U
توکل کردن
enterprisingly
U
ازروی توکل
dependence
U
توکل تبعیت
resignedly
U
با توکل متوکلانه
dependability
U
توکل پذیری
to rest in god
U
بخدا توکل کردن
rest in god
U
بخدا توکل کردن
trust in god
U
اعتماد یا توکل به خدا
dependable
U
قابل اعتماد توکل پذیر
trut
U
اطمینان داشتن توکل کردن
credit
U
نسیه
credited
U
نسیه
crediting
U
نسیه
on trust
U
نسیه
credits
U
نسیه
on credit
U
نسیه
on tick
U
نسیه
credit sale
U
بیع نسیه
sell on credit
U
نسیه فروختن
forward sale
U
نسیه فروختن
sales for the account
U
فروش نسیه
credit sale
U
نسیه فروختن
credit purchase
U
خرید نسیه
credit sale
U
فروش نسیه
crediting
U
ستون بستانکار نسیه
credited
U
ستون بستانکار نسیه
credits
U
ستون بستانکار نسیه
A bird in the hand is worth two in the bush.
<proverb>
نقد رو بچسب تا نسیه.
credit
U
ستون بستانکار نسیه
ticks
U
چوبخط زدن نسیه بردن
A bird in the hand is worth two in the bush.
<proverb>
سیلی نقد به از حلوای نسیه.
tick
U
چوبخط زدن نسیه بردن
ticked
U
چوبخط زدن نسیه بردن
credit cards
U
کارت یاورقه خرید نسیه
credit card
U
کارت یاورقه خرید نسیه
colminator
U
تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
settling rounds
U
گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
to t. a cusomer for goods
U
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
shover
U
هل دهنده
transferor
U
دهنده
donor
U
دهنده
pusher
U
هل دهنده
donors
U
دهنده
donar
U
دهنده
jogger
U
هل دهنده
giver
U
دهنده
pushers
U
هل دهنده
trimestr
U
رخ دهنده
joggers
U
هل دهنده
irriguous
U
اب دهنده
tickler
U
غلغلک دهنده
preferrer
U
ترجیح دهنده
aerator
U
هوا دهنده
prelusive
U
خبر دهنده
organizers
U
تشکیل دهنده
adjurer
U
سوگند دهنده
tipper
U
انعام دهنده
yielder
U
پاداش دهنده
modifier
U
تغییر دهنده
distinguishing
U
تشخیص دهنده
decreer
U
حکم دهنده
transmitter
U
انتقال دهنده
modifiers
U
تغییر دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com