Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
palimpsest
U
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
U
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
shoots
U
رویش انشعابی رویش شاخه
shoot
U
رویش انشعابی رویش شاخه
destructive addition
U
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
incriptional
U
نوشتهای
ref
U
Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
refs
U
Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
colony
U
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
copying
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
germination
U
رویش
excrescences
U
رویش ناهنجار
extroversion
U
رویش برونی
excrescence
U
رویش ناهنجار
excrescency
U
رویش ناهنجارنسوج
ingrowth
U
رویش درونی
mushroom growth
U
رویش تند
vegetive
U
رویش کننده
intergrowth
U
رویش توام
gigas
U
رویش بلند تر
ovular growth
U
رویش تخمک
growing point
U
نقطه رویش
orthotropism
U
رویش عمودی
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
extrovert
U
دارای رویش برونی
extroverts
U
دارای رویش برونی
cockle
U
رویش زگیل مانند
herbicide
U
مواد ضد رویش گیاه
pubescence
U
رویش مو درپشت زهار
cockles
U
رویش زگیل مانند
She is on familiar (intimate) terms with me.
U
با من رویش باز است
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
vegetative
U
روینده رویش کننده
germinative
U
وابسته به رویش تخم
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
endomorphism
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox
U
رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
You can bank on it!
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can take it to the bank.
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
monomorphic or phous
U
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
arrays
U
می باشند
array
U
می باشند
the like of you
U
باشند
ontogeny
U
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
perscription
U
نسخه
triplicate
U
در سه نسخه
induplicate
U
در دو نسخه
copying
U
نسخه
copy
U
نسخه
prescription
U
نسخه
exemplar
U
نسخه
exemplars
U
نسخه
copies
U
نسخه
versions
U
نسخه
copied
U
نسخه
version
U
نسخه
prescriptions
U
نسخه
shearling
U
چیده باشند
implication
U
B درست باشند
implications
U
B درست باشند
inclusion
U
B درست باشند
duplicate
U
دو نسخه کردن
manuscript
U
نسخه خطی
hard copy
U
نسخه چاپی
network version
U
نسخه شبکه
handwriting
U
نسخه خطی
codex
U
نسخه قدیمی
hand writing
U
نسخه خطی
chirograph
U
نسخه خطی
dispensers
U
نسخه پیچ
manifold copies
U
چند نسخه
manifold copies
U
چندین نسخه
duplication
U
نسخه برداری
fill
U
نسخه پیچیدن
fills
U
نسخه پیچیدن
prescriptions
U
نسخه نویسی
manifoldly
U
درچندین نسخه
prescription
U
نسخه نویسی
face the music
<idiom>
U
پذیرش نسخه
dispenser
U
نسخه پیچ
originals
U
نسخه اولیه
presentation copy
U
نسخه قدیمی
copies
U
نسخه برداری
copied
U
نسخه برداری
duplicating
U
دو نسخه کردن
reduplicate
U
نسخه دوم
backup copy
U
نسخه پشتیبان
duplicating
U
نسخه برداری
originals
U
نسخه اصلی
original
U
نسخه اولیه
original
U
نسخه اصلی
fair copies
U
نسخه درست
fair copy
U
نسخه درست
copying
U
نسخه برداری
copy
U
نسخه برداری
replicas
U
نسخه عین
duplicates
U
نسخه برداری
manuscripts
U
نسخه خطی
triplicity
U
تهیه در سه نسخه
duplicate
U
نسخه برداری
triplicity
U
سه نسخه سای
release version
U
نسخه نشر
triplication
U
تهیه در سه نسخه
manuscript
U
نسخه خطی
versions
U
تفسیر نسخه
duplicates
U
دو نسخه کردن
transcript
U
نسخه رونوشت
transcripts
U
نسخه رونوشت
replica
U
نسخه عین
duplicated
U
دو نسخه کردن
duplicated
U
نسخه برداری
version
U
تفسیر نسخه
sarcoid
U
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
to be of the opinion that ...
U
به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel
U
کانالی را گرفته باشند
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
dump
U
انباشت نسخه برداری
paleograph
U
نسخه خطی باستانی
triplication
U
سه نسخه سای تثلیث
copying test
U
ازمون نسخه برداری
examined copy
U
نسخه بررسی شده
duplicators
U
ماشین نسخه برداری
duplicator
U
ماشین نسخه برداری
carbon copies
U
کپی نسخه غیراصل
carbon copy
U
کپی نسخه غیراصل
memorial
U
نسخه استنساخ شده
memorials
U
نسخه استنساخ شده
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
positive
U
نسخه اصلی عکس
run time version
U
نسخه حین- اجرا
pirated edition
U
نسخه سرقت شده
dynamic dump
U
نسخه برداری پویا
prompt book
U
نسخه سخن رسان
transcription
U
نسخه برداری سواد
duplicating
U
تکثیر کردن نسخه ها
transcriptions
U
نسخه برداری سواد
pirate copy
U
نسخه سرقت شده
first of exchange
U
نسخه اصلی برات
hard-copy output
U
نسخه
[خروجی]
چاپی
duplicates
U
تکثیر کردن نسخه ها
triplicate
U
در سه نسخه تهیه کردن
pirate disc
U
نسخه سرقت شده
soft copy
U
نسخه غیر چاپی
disk duplication
U
نسخه برداری از دیسک
duplicate
U
تکثیر کردن نسخه ها
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
soft copy
U
نسخه غیر ملموس
duplicated
U
تکثیر کردن نسخه ها
disk copying
U
نسخه برداری از دیسک
corporation
U
که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporations
U
که دارای شخصیت حقوقی باشند
silver inwrought with gold
U
سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
cradle scythe
U
داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
beer on draught
U
ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
draught beer
U
ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
they are t of their doctrines
U
موافب اصول خودمی باشند
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
telecopying
U
نسخه برداری از راه دور
back issue
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
duplicated
U
نسخه دوم دو برابر المثنی
duplicate
U
نسخه دوم دو برابر المثنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com