Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sensitivity ratio
U
نسبت حساسیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
allergies
U
حساسیت نسبت بچیزی
allergy
U
حساسیت نسبت بچیزی
class conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
diathesis
U
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
hyperalgesis
U
حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
hyposensitize
U
کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
photosensitive
U
دارای حساسیت نسبت به نور
sensibility to praise
U
حساسیت نسبت به ستایش
stenotopic
U
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
allergy
U
حساسیت نسبت به چیزی
[پزشکی]
Other Matches
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
sensitivity
U
حساسیت
allergies
U
حساسیت
allergy
U
حساسیت
friction
U
حساسیت
liking
U
حساسیت
frictions
U
حساسیت
elasticity
U
حساسیت
sensitiveness
U
حساسیت
sensitometer
U
حساسیت
sinsitivity
U
حساسیت
susceptivity
U
حساسیت
impressibility
U
حساسیت
sensibilities
U
حساسیت
sensitivities
U
حساسیت
sensibility
U
حساسیت
photosensitivity
U
حساسیت به نور
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
price elasticity
U
حساسیت قیمت
hyperaesthesia
U
ازدیاد حساسیت
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
hyperesthesia
U
فزونی حساسیت
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
coloring sensitive
U
حساسیت رنگ
coefficient of elasticity
U
ضریب حساسیت
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
stress testing
U
تست حساسیت
allergic
U
وابسته به حساسیت
allergic
U
دارای حساسیت به
hyperesthesia
U
ازدیاد حساسیت
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
hyposensitize
U
عدم حساسیت
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
sensitivities
U
میزان حساسیت
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
desensitization
U
حساسیت زدایی
sentience
U
حساسیت جسمانی
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
inelasticity
U
عدم حساسیت
sensitivity
U
میزان حساسیت
keenness
U
ذکاوت حساسیت
light sensitive
U
با حساسیت نوری
sensitive
U
دارای حساسیت
static sensitivity
U
حساسیت استاتیک
terminal sensitivity
U
حد بیشینه حساسیت
responsively
U
با تاثر یا حساسیت
impassibility
U
عدم حساسیت
t group
U
گروه حساسیت اموزی
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
mouses
U
مقابل حساسیت Mouse
mouse
U
مقابل حساسیت Mouse
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
somesthesis
U
حساسیت به حسهای بدنی
spectral sensitivity characteristic
U
مشخصه حساسیت مرئی
neurasthenia
U
سر درد و حساسیت بی مورد
measuring sensitivity
U
حساسیت اندازه گیری
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hayfever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollinosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
allergic rhinitis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollenosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
jumpiness
U
حالت بیقراری حساسیت
hay fever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
k tungsten sensitivity
U
حساسیت تنگستن در 4582کلوین
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
gravimeter
U
حساسیت سنج وزن
exquisiteness
U
حساسیت نازکی طبع
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
coarse mine
U
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
esthesia
U
فرفیت احساس و ادراک حساسیت
sensitometry
U
اندازه گیری حساسیت چشم
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
hyperesthesia
U
حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
notche sensitivity index
U
ضریب حساسیت در مقابل شیار
looked
U
زمان حساسیت مدار مین
look
U
زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
allergen
U
مادهای که باعث حساسیت میشود
looks
U
زمان حساسیت مدار مین
actinautographic
U
دارای حساسیت در مقابل نور
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
sensitivity analysis
U
تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
photosensitize
U
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
hyperirritability
U
حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
hypersensitive
U
دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
adaptation
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
kinship
U
نسبت
as compared to
U
نسبت به
in respect of
U
به نسبت
apropos of
U
نسبت به
ratios
U
نسبت
cognation
U
نسبت
in relation to
U
نسبت به
in respect of
U
نسبت به
in regard to
U
نسبت به
in regard of
U
نسبت به
in proprotion to
U
نسبت به
in the ratio of
U
به نسبت
proportional
U
به نسبت
in connexion with
U
نسبت به
relational
U
نسبت
In what proportion ?
U
به چه نسبت ؟
relation
U
نسبت
with respect to
U
نسبت به
rapport
U
نسبت
towards
U
نسبت به
rates
U
نسبت
uncross
U
نسبت
the rat of to
U
نسبت دو به سه
rate
U
نسبت
respects
U
نسبت
than
U
نسبت به
In the ration lf one to ten .
U
به نسبت یک به ده
to
U
تا نسبت به
quotient
U
نسبت
quotients
U
نسبت
respect
U
نسبت
t ratio
U
نسبت تی
proportions
U
نسبت
bearing
U
نسبت
ratio
U
نسبت
format
U
نسبت
formats
U
نسبت
proportion
U
نسبت
weight ratio
U
نسبت وزن
compression ratio
U
نسبت تراکم
liquidity ratio
U
نسبت نقدینگی
progenitorship
U
نسبت جدی
progressive ratio
U
نسبت تصاعدی
current ratio
U
نسبت جاری
concentration ratio
U
نسبت تمرکز
contact ratio
U
نسبت تماس
control ratio
U
نسبت فرمان
correlation ratio
U
نسبت همبستگی
cost benefit ratio
U
نسبت فایده
lay to
U
نسبت دادن به
price ratio
U
نسبت قیمت
baud rate
U
نسبت باود
one's complement
U
متمم نسبت به یک
operating ratio
U
نسبت عملیاتی
void ratio
U
نسبت منفذها
viscosity ratio
U
نسبت گرانروی
blood
U
نسبت خویشاوندی
velocity ratio
U
نسبت سرعت
porosity
U
نسبت روزنه ها
bypass ratio
U
نسبت کنارگذاری
nines complement
U
متمم نسبت به 9
water cement ratio
U
نسبت اب و سیمان
two's complement
U
متمم نسبت به دو
magnetogyric ratio
U
نسبت ژیرومغناطیس
voltage ratio
U
نسبت ولتاژ
mobility ratio
U
نسبت تحرک
mole ratio
U
نسبت مولی
cash ratio
U
نسبت نقدینگی
correspondingly
U
بهمان نسبت
bear on
U
نسبت داشتن
hit ratio
U
نسبت اصابت
imputable
U
نسبت دادنی
imputation
U
نسبت دادن
impluse ratio
U
نسبت ضربه
fineness ratio
U
نسبت فرافت
impluse ratio
U
نسبت ایمپولز
feedback ratio
U
نسبت پس خوراند
feedback ratio
U
نسبت فیدبک
credit
U
نسبت دادن
impedance ratio
U
نسبت امپدانس
rates
U
اندازه نسبت
connection
U
بستگی نسبت
connexions
U
بستگی نسبت
he is faithful to me
U
نسبت به من باوفاست
gyromagnetic ratio
U
نسبت ژیرومغناطیسی
glide ratio
U
نسبت سریدن
rate
U
اندازه نسبت
image ratio
U
نسبت تصویر
factor proportion
U
نسبت عوامل
credited
U
نسبت دادن
crediting
U
نسبت دادن
deposit ratio
U
نسبت سپرده
abundance ratio
U
نسبت فراوانی
inverse ratio or proportion
U
نسبت معکوس
inverse ratio
U
نسبت معکوس
ionic ratio
U
نسبت یونی
percentage
U
نسبت یا درصد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com