Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
close in
U
نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
trompement
U
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
hits
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hit
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
out of distance
U
دور بودن شمشیرباز از حریف
near all
U
نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
stances
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
opposition
U
حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
off target hit
U
ضربه بی ارزش شمشیرباز
time hit
U
ضربه شمشیرباز در ضد حمله
hit not valid
U
ضربه بی ارزش شمشیرباز
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
deciding
U
نزدیک به دروازه حریف
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
power forward
U
مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
headman
U
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen
U
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
hear footsteps
U
عدم توجه به وفیفه درنتیجه نزدیک شدن حریف
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinders
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinder
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
nears
U
نزدیک به ضربه
neared
U
نزدیک به ضربه
near-
U
نزدیک به ضربه
nearest
U
نزدیک به ضربه
nearing
U
نزدیک به ضربه
nearer
U
نزدیک به ضربه
near
U
نزدیک به ضربه
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hacked
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
pinning position
U
نزدیک به ضربه شدن
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
spearing
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
put away
U
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
spear
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle
U
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
spears
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
under arm net shot
U
ضربه کوتاه از نزدیک تور
dab shot
U
ضربه ناگهانی از نزدیک تور
gimme
U
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick
U
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
high
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highs
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
clothesline
U
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
highest
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
icing
U
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockout
U
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts
U
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
approaches
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
pop up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
half volley
U
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
take croquet
U
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
appel
U
پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
dribbled
U
رد کردن توپ از حریف
mark
U
نشانه کردن حریف
dribbles
U
رد کردن توپ از حریف
marks
U
نشانه کردن حریف
clinches
U
بغل کردن حریف
dribbling
U
رد کردن توپ از حریف
clinched
U
بغل کردن حریف
clinch
U
بغل کردن حریف
clinching
U
بغل کردن حریف
put the ball on the floor
U
رد کردن توپ از حریف
dribble
U
رد کردن توپ از حریف
simple leg ride
U
شگک خراب کردن حریف
parried
U
دفع کردن حمله حریف
parry
U
دفع کردن حمله حریف
hooking
U
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
parrying
U
دفع کردن حمله حریف
squeezing
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
parries
U
دفع کردن حمله حریف
interference
U
سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
overplays
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
sweat out
U
بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
change of engagement
U
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
kneeing
U
خطای سد کردن راه حریف بازانو
overplaying
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
triple team
U
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
overplay
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
causeway
U
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeways
U
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
approximate
U
نزدیک کردن
approximated
U
نزدیک کردن
approximates
U
نزدیک کردن
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
backsword man
U
شمشیرباز
fencer
U
شمشیرباز
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker
U
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengage
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengaging
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
aperture
U
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
By an inconceivable trick( trickery) .
U
با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
wrongshipped
U
محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
apertures
U
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
To turn into cash.
U
به پول نزدیک کردن
adduct
U
بمرکز نزدیک کردن
to trun to a
U
بصرفه نزدیک کردن
transverse adduction
U
نزدیک کردن افقی
clippings
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
spearing
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to turn the tables on any one
U
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spear
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
clips
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spears
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
line of attack
U
سینه شمشیرباز
foilist
U
شمشیرباز فویل
epeeist
U
شمشیرباز اپه
assault
U
یورش شمشیرباز
fencing position
U
گارد شمشیرباز
foilsman
U
شمشیرباز فویل
sabreur
U
شمشیرباز سابر
assaulted
U
یورش شمشیرباز
assaults
U
یورش شمشیرباز
penstock
U
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
blanket policy
U
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com