Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
point bland
U
نزدیک به دهانه لوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
choke
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
Other Matches
muzzling
U
دهانه لوله
muzzle
U
دهانه لوله
beak
U
دهانه لوله
beaks
U
دهانه لوله
point bland
U
از دهانه لوله
muzzled
U
دهانه لوله
muzzles
U
دهانه لوله
tuyere
U
دهانه لوله
tompion
U
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
muzzling
U
دهانه لوله اسلحه
muzzles
U
دهانه لوله اسلحه
muzzled
U
دهانه لوله اسلحه
muzzle
U
دهانه لوله اسلحه
muzzle end
U
دهانه لوله توپ یا تفنگ
gun wave
U
موج دهانه لوله توپ
gun wave
U
موج ضربت دهانه لوله
cutting nozzle
دهانه لوله برش
[ابزار]
origins
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
muzzle compensator
U
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
barrel offtake regulator
U
دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
muzzle wave
U
موج ضربتی دهانه لوله توپ
muzzle bell
U
دافع دهانه شیپوری لوله توپ
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
waterway
U
دهانه
mouthpieces
U
دهانه
muzzle
U
دهانه
opening
U
دهانه
muzzled
U
دهانه
triforium
U
سه دهانه
head
U
دهانه
nozzle
U
دهانه
nozzles
U
دهانه
mouthpiece
U
دهانه
waterways
U
دهانه
port
U
دهانه
openings
U
دهانه
span
U
دهانه
yoke
U
دهانه
spouts
U
دهانه
spouting
U
دهانه
spouted
U
دهانه
spanned
U
دهانه
outfall
U
دهانه
orifice of the stomack
U
دهانه
mouthless
U
بی دهانه
spans
U
دهانه
spanning
U
دهانه
spout
U
دهانه
bay
U
دهانه
branching bay
U
دهانه
orifices
U
دهانه
orifice
U
دهانه
mouths
U
دهانه
mouthing
U
دهانه
mouthed
U
دهانه
baying
U
دهانه
jet
U
دهانه
drowned river mouth
U
دهانه
bayed
U
دهانه
jetting
U
دهانه
jetted
U
دهانه
jets
U
دهانه
noses
U
دهانه
nose
U
دهانه
mouth
U
دهانه
bays
U
دهانه
muzzles
U
دهانه
inlets
U
دهانه
firth
U
دهانه
inlet
U
دهانه
muzzling
U
دهانه
drift loading
U
دهانه
estuaries
U
دهانه
throats
U
دهانه
throat
U
دهانه
embouchure
U
دهانه
estuary
U
دهانه
outlet
U
دهانه ابگیر
adjacent span
U
دهانه متصل
safety gap
U
دهانه حفافت
bay
U
دهانه انتن
river mouth
U
دهانه رودخانه
outlets
U
دهانه ابگیر
turnout
U
دهانه ابگیر
craters
U
دهانه اتشفشانی
baying
U
دهانه انتن
crater
U
دهانه اتشفشانی
bays
U
دهانه انتن
theoretical span
U
دهانه نظری
arch span
U
دهانه طاق
three necked flask
U
بالن سه دهانه
surface water gully
U
دهانه پاکین
surface water gully
U
دهانه گندابرو
tuyere
U
دهانه دم اهنگری
spark gap
U
دهانه جرقه
turnouts
U
دهانه ابگیر
two necked flask
U
بالن دو دهانه
sluiceway
U
دهانه تخلیه
the span of a bridge
U
چشمه یا دهانه پل
insets
U
دهانه وصله
inset
U
دهانه وصله
bayed
U
دهانه انتن
scupper
U
دهانه فاضلاب رو
joint opening
U
دهانه یک درز
orifices
U
دهانه تنگ
interior span
U
دهانه داخلی
orifice
U
دهانه تنگ
span
U
دهانه نظری
muzzled
U
دهانه توپ
spanned
U
دهانه نظری
spanning
U
دهانه نظری
drop manhole
U
دهانه ریزش
spans
U
دهانه نظری
effective span
U
دهانه موثر
goal mouth
U
دهانه دروازه
shutter
U
دهانه بند
shutters
U
دهانه بند
muzzle
U
دهانه توپ
muzzling
U
دهانه توپ
mouth of the furnace
U
دهانه کوره
scuppered
U
دهانه فاضلاب رو
multi span bridge
U
پل چند دهانه
outward opening
U
دهانه خارجی
outfall
U
دهانه خروجی
interrupter gap
U
دهانه پلاتین
bottleneck
U
دهانه بطری
bottlenecks
U
دهانه بطری
ostium
U
مدخل دهانه
ostiary
U
دهانه رودخانه
carburetor jet
U
دهانه کاربراتور
central angle of arch
U
دهانه کمان
muzzle velocity
U
سرعت دهانه
included angle of arch
U
دهانه کمان
clear span
U
دهانه ازاد
clear span
U
دهانه موثر
muzzle brake
U
دافع دهانه
scuppers
U
دهانه فاضلاب رو
scuppering
U
دهانه فاضلاب رو
muzzles
U
دهانه توپ
intake
U
دهانه ابگیر
cups
U
دهانه اتشفشان
cupped
U
دهانه اتشفشان
adjacent span
U
دهانه متصل
intakes
U
دهانه ابگیر
cup
U
دهانه اتشفشان
aperture
U
دهانه یا سوراخ
apertures
U
دهانه یا سوراخ
craters
U
دهانه کوههای ماه
neck of the womb
[Cervix uteri]
U
دهانه رحم
[کالبدشناسی]
uterine neck
[Cervix uteri]
U
دهانه رحم
[کالبدشناسی]
craters
U
دهانه اتشفشان فرورفتگی
block ship
U
سد کردن دهانه کانال
uterine cervix
[Cervix uteri]
U
دهانه رحم
[کالبدشناسی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com