Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knowledge
U
نرم افزاری که دانش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
expert
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
Other Matches
enhancements
U
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
straight "A " student
U
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
crashes
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic
U
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashed
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic
U
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
troubleshooter
U
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooters
U
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
diagnostic
U
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
assembles
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assemble
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error
U
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
diagnostics
U
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
processor
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
tunes
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
vendors
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disks
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
general
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
generals
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppy
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
OS
U
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment
U
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
diagnoses
U
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnosis
U
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
language
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
Intel
U
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
hard failure
U
نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
understanding
U
دانش
know how
U
دانش
wisdom
U
دانش
gramarye
U
دانش
science
U
دانش
sciences
U
دانش
scholarships
U
دانش
realising
[British]
U
دانش
know-how
U
دانش
scholarship
U
دانش
gramarey
U
دانش
kenning
U
دانش
knowledge
U
دانش
realizing
U
دانش
cognisance
[British]
U
دانش
cognition
U
دانش
gramary
U
دانش
knowledge
U
دانش
scholar
U
دانش پژوه
educate
U
دانش اموختن
learning
U
دانش یادگیری
educates
U
دانش اموختن
letters
U
معرفت دانش
treatise
U
دانش نویسه
scholars
U
دانش پژوه
knowledge representation
U
بازنمود دانش
pupils
U
دانش اموز
pupil
U
دانش اموز
letter
U
معرفت دانش
erudition
U
فضل و دانش
educating
U
دانش اموختن
in ken
U
د رحدود دانش
schooling
U
کسب دانش
teacher's college
U
دانش سرا
organum
U
وسیله دانش
pansophism
U
دانش مطلق
patrons of learning
U
دانش پروران
philomath
U
دانش پرست
polymathy
U
دانش زیاد
polyhistor
U
دانش بسیار
postgraduate
U
دانش اموخته
postgraduates
U
دانش اموخته
photology
U
دانش روشنایی
knowing faculty
U
قوه دانش
omniscience
U
دانش بی پایان
treatises
U
دانش نویسه
aeronautics
U
دانش هوانوردی
thermodynamics
U
دانش دماپویایی
smattering
U
دانش سطحی
normal school
U
دانش سرا
schoolfellow
U
کسب دانش
maieutic
U
دانش مامایی
ominscience
U
دانش بی پایان
knowlege representation
U
نمایش دانش
knowledge engineer
U
مهندسی دانش
knowledge domain
U
قلمرو دانش
knowledge base
U
پایگاه دانش
kith
U
دانش و معرفت
knowledge representation
U
نمایش دانش
alumnus
U
دانش اموخته
physical science
U
دانش مادی
life sciences
U
دانش زیستی
life science
U
دانش زیستی
schoolboys
U
دانش اموز
schoolboy
U
دانش اموز
architectonic
U
دانش معماری
striker
U
دانش اموز
strikers
U
دانش اموز
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
an encourouges of science
U
دانش پرور
witting
U
معلومات دانش
onomastics
U
دانش نام
academies
U
انجمن دانش
grader
U
دانش اموز
to reach for knowledge
U
دانش کوشیدن
students
U
دانش اموز
to a knowledge
U
دانش اندوختن
student
U
دانش اموز
technical know how
U
دانش فنی
academy
U
انجمن دانش
statics
U
دانش پایداری نیروها
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
aeronautic
U
مربوط به دانش هوانوردی
phonics
U
دانش صدا وپژواک
logic
U
دانش تفکرات و دلایل
academician
U
عضو انجمن دانش
paleology
U
دانش چیزهای کهنه
metaphsics
U
نسبت بهشتی و دانش
superficiality
U
دانش سطحی بیمایگی
nonrated man
U
دانش اموز دریایی
gynecology
U
دانش امراض زنانه
liturgiology
U
دانش ایین نمازliturgist
domain knowledge
U
دانش محیط کاربرد
cardiology
U
دانش قلب شناسی
geology
U
دانش زمین شناسی
metaphsics
U
دانش ماورای طبیعت
summa
U
اثار دانش بشری
aeronautical
U
مربوط به دانش هوانوردی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
old boys
U
دانش آموز پیشین
old boy
U
دانش آموز پیشین
psychologt
U
دانش قواوکارهای ذهنی
technology
U
دانش فنی تکنولوژی
reservoir of knowledge
U
مخزن یا گنج دانش
he is a prodigy of learning
U
اعجوبه ایست در دانش
technologies
U
دانش فنی تکنولوژی
savoir vivre
U
دانش اداب ومعاشرت
geogeny
U
دانش زمین پیدایی
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
geogony
U
دانش زمین پیدایی
To acquire knowledge.
U
دانش فرا گرفتن
podiatry
U
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
encyclopaedias
U
دایره العلوم دانش جنگ
encyclopedia
U
دایره العلوم دانش جنگ
encyclopedias
U
دایره العلوم دانش جنگ
macrobiotics
U
دانش طولانی کردن عمر
phonology
U
دانش دگرگونی صدا در زبان
seaman recruit
U
دانش اموز ملوانی دریایی
sophy
U
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
psychics
U
دانش قوا وکارهای ذهنی
His knowledge has no limits.
U
دانش اوحد واندازه ای ندارد
gnosis
U
دانش رازهای روحانی عرفان
acadmist
U
عضو انجمن دانش یافرهنگستان
extracurricular
U
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
acodemian
U
عضوانجمن دانش عضوفرهنگستان عضودانشگاه یادانشکده
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
old school tie
U
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
Ekistics
U
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
academical
U
ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
caddying
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
misology
U
بیزاری از علم ودانش وخرد دانش گریزی
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
informatics
U
دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
caddie
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
lore
U
دانش مجموعه معارف وفرهنگ یک قوم ونژاد
There is no royal road to learning .
<proverb>
U
مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
learning curve
U
نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
knowledge
U
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
c
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
cbt
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
academically
U
چنانچه شایسته انجمن دانش یا فرهنگستانی باشد ادیبانه
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
opto electronics
U
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to make a p of one's learing
U
دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
No less than half the students failed the test.
U
کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
intellectualist
U
کسکیه اهمیت بسیار بقوه تعقل میدهدو انرامطلقاسرچشمه دانش میداند
information
U
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
egg bound
U
صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
c
U
استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
implemental
U
افزاری
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
U
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com