English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ratline U نردبان طنابی کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rope ladders U نردبان طنابی
rope ladder U نردبان طنابی
ladders U نردبان بکار بردن نردبان ساختن
ladder U نردبان بکار بردن نردبان ساختن
restiform U طنابی
stringed U طنابی
cringle U حلقه طنابی
manrope U دستگیر طنابی
jacob's ladder U پله طنابی
marline tie U گره طنابی
ropy U طنابی شکل
ratlin U پله طنابی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
the strain on a rope U فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
buntline U طنابی که بپای بادبان بسته میشود
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
paracelling U کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
ladder U نردبان
companionways U نردبان
ladders U نردبان
stair U نردبان
stairwell U نردبان
step ladder U نردبان
stile U نردبان
stiles U نردبان
stairwells U نردبان
escalade U نردبان
companionway U نردبان
lad der U نردبان
ladder scaffold U نردبان
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
fire escapes U نردبان نجات
mobile turnable ladder U نردبان متحرک
suspension ladder U نردبان اویزان
fire escape U نردبان نجات
folding ladder U نردبان تاشو
roof ladder U نردبان سقف
round of ladder U پله نردبان
stave U میله نردبان
rundle U پله نردبان
stepladders U نردبان متحرک
stepladder U نردبان متحرک
rung پله نردبان
jacob's ladder U نردبان جنگی ناو
footboard U تخته پله نردبان
scaffold's ladder U نردبان چوب بست
scaling ladder U نردبان اتش نشانی
traps U نردبان قابل حمل
range ladder U تنظیم با نردبان بردی
pompier ladder U نردبان اتش نشانی
scaling ladder U نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
To climb down. U پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
ladder dredge U لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
aerial ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
turntable ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
puppis U کشتی دم
by water U با کشتی
flattest U پل کشتی
board U کشتی
foreship U سر کشتی
sail ho! U کشتی !کشتی !
wrestling U کشتی
vessel U کشتی
boarded U کشتی
flat U پل کشتی
ship کشتی
hulk U کشتی
carinae U کشتی
carina U کشتی
on board a ship U در کشتی
on shipboard U در کشتی
ships U کشتی
hulks U کشتی
on the sea U در کشتی
on the water U در کشتی
bilge U اب ته کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U کشتی مس
argo U کشتی
afloat U در کشتی
vessels U کشتی
deck U پل کشتی
aft U در پس کشتی
decked U پل کشتی
ark U کشتی
catch U کشتی کج
ship haven U یک کش کشتی
bottoms U کشتی
collier U کشتی
bottom U کشتی
decks U پل کشتی
sternest U عقب کشتی
battleship U کشتی جنگی
patrols U کشتی اکتشافی
cutwater U دماغه کشتی
bosuns U افسر کشتی
wrecking U کشتی شکستگی
commondo ship U کشتی نیروبر
cook house U اشپزخانه کشتی
bosun U افسر کشتی
coxswain U مباشر کشتی
bos'n U افسر کشتی
cuddy U اطاقک کشتی
wrecks U کشتی شکستگی
battleships U کشتی جنگی
deadman U مهاربند کشتی
exs U تحویل از کشتی
stern U عقب کشتی
flagship U کشتی دریادار
ferry boat U کشتی گذاره
fire ship U کشتی اتش زن
boats U کشتی کوچک
boat U کشتی کوچک
flagships U کشتی دریادار
flag ship U کشتی پیشرو
tonnage U فرفیت کشتی
sterns U عقب کشتی
bulkhead U تیغه در کشتی
bulkheads U تیغه در کشتی
patrol U کشتی اکتشافی
patrolled U کشتی اکتشافی
deck gang U ملوان پل کشتی
deck plan U صفحه پل کشتی
deck plan U افق پل کشتی
bige water U گنداب کشتی
patrolling U کشتی اکتشافی
deck seamanship U ملوان پل کشتی
doutful category U کشتی مشکوک
bo's'n U افسر کشتی
dressing ship U تزیین کشتی
flying dutchman U شبح کشتی
commercial marine U کشتی تجاری
auxiliary ship U کشتی تدارکاتی
bill of loading U جواز کشتی
aport U بطرف چپ کشتی
wrestling U کشتی گیری
amidships U درمیان کشتی
amid ships U درمیان کشتی
alee U پناهگاه کشتی
air ship U کشتی هوایی
afterdeck U عقب کشتی
affreightment U اجاره کشتی
caboose U اشپزخانه کشتی
bill of loading U بارنامه کشتی
shipwreck U کشتی شکستگی
at the fore U در جلوی کشتی
argosy U کشتی تجاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com