English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
free exchange rates U نرخهای ارز ازاد
price current U صورت نرخهای معمول
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
sundry U متفرقه
sundries U متفرقه
miscellaneous U متفرقه
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
miscellaneous U امور متفرقه
sundry items U اقلام متفرقه
sundry items U موضوعات متفرقه
sundry items U وسایل متفرقه
sundry funds U اعتبارات متفرقه
miscellaneous time U زمان متفرقه
miscellaneous provisions U مواد متفرقه
general cargo U بار متفرقه
oddment U چیزهای متفرقه
an odd volume U جلد تکی یا متفرقه
tramping U حمل با کشتی متفرقه
sundry funds U اعتبار اموررفاهی متفرقه
gcp U نرخ بار متفرقه
sundry U اقلام متفرقه گوناگون
general cargo rate U نرخ محل بار متفرقه
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
constant U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
purpose made U کالاهای خاص
goods on consignment U کالاهای امانی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
fancy goods U کالاهای تجملی
public goods U کالاهای عمومی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
durables U کالاهای بادوام
durable goods U کالاهای بادوام
social good U کالاهای اجتماعی
social good U کالاهای عمومی
differentiated products U کالاهای ناهمگن
differentiated products U کالاهای متفاوت
soft goods U کالاهای بی دوام
spot goods U کالاهای موجود
goods in transit U کالاهای عبوری
goods intake U کالاهای دریافتی
nondurable goods U کالاهای بی دوام
mixed goods U کالاهای مختلط
merit goods U کالاهای ایده ال
merit goods U کالاهای مطلوب
labor intensive goods U کالاهای کاربر
inwards goods U کالاهای وارداتی
investment goods U کالاهای سرمایهای
producer goods U کالاهای تولیدی
intermediate goods U کالاهای واسطه
intermediate goods U کالاهای واسطهای
heavy goods U کالاهای سنگین
hazardous goods U کالاهای خطرناک
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer's goods U کالاهای مولد
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای دریافتی
consumption goods U کالاهای مصرفی
necessities U کالاهای ضروری
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
commercial items U کالاهای تجارتی
supporting goods U کالاهای حمایتی
imports U کالاهای وارداتی
collective goods U کالاهای جمعی
capital goods U کالاهای سرمایهای
visibles U کالاهای مرئی
available goods U کالاهای موجود
attractive goods U کالاهای جذاب
exports U کالاهای صادراتی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
consumer goods U کالاهای مصرفی
luxury goods U کالاهای تجملی
complementary goods U کالاهای مکمل
substitute goods U کالاهای جانشین
consumables U کالاهای مصرفی
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
visibles U کالاهای قابل رویت
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
stock accounting U حساب کالاهای موجود
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
stock market U بورس کالاهای مختلف
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
man made goods U کالاهای ساخت بشر
spot goods U کالاهای اماده تحویل
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
secondhand goods U کالاهای دست دوم
fabrication U کالاهای ساخته شده
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
free list U صورت کالاهای بی گمرک
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
finished goods U کالاهای ساخته شده
service stock U اماد و کالاهای جنگی
prohibited goods U کالاهای منع شده
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
finished goods U کالاهای اماده فروش
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
stock markets U بورس کالاهای مختلف
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
cifax U رمز کردن سیگنالهای متفرقه سیگنالهای رمز شده مختلف
flag discrimination U مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com