English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
price current U صورت نرخهای معمول
free exchange rates U نرخهای ارز ازاد
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
one shot U یک بارهای
amphibious pack U بارهای اب خاکی
door bundle U بارهای دستی
moving loads U بارهای متحرک
air cargo U بارهای محمول هوایی
unbalanced rolling masses U بارهای غلطان نامتعادل
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
safe loads tables U جداول بارهای مجاز
block storing U انبار کردن بارهای قوال
backpacks U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpack U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
n channel mos U مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
nmos U مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
constant U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
marine U دریایی
salty U دریایی
maritime U دریایی
benthic U ته دریایی
sharks U سگ دریایی
sea pier U سد دریایی
naval U دریایی
dogfish U سگ دریایی
thalassic U دریایی
marines U دریایی
sea born U دریایی
nautical U دریایی
saltier U دریایی
thalaesic U دریایی
saltiest U دریایی
shark U سگ دریایی
seas U دریایی
sea U دریایی
pelagian U دریایی
medusa U ستاره دریایی
marooner U دزد دریایی
naval war U جنگ دریایی
marines U تفنگدار دریایی
mark sensing U نشان دریایی
maritime trade U تجارت دریایی
marine U تکاور دریایی
naval stores U کالای دریایی
nautical twilight U شفق دریایی
nautical terms U اصطلاحات دریایی
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
nautical chart U نقشه دریایی
naval forces U نیروهای دریایی
nautical almanac U زیج دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval port U بندر دریایی
maritime lien U امتیاز دریایی
marines U تکاور دریایی
sills U برامدگی دریایی
sea elephant U فیل دریایی
sea duty U ماموریت دریایی
sea dog U گاو دریایی
acaleph U گزنه دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
sea dog U خوک دریایی
sill U برامدگی دریایی
sea flower U شقایق دریایی
sea frontiers U مرزهای دریایی
maritime lien U برتری دریایی
maritime law U قوانین دریایی
maritime law U حقوق دریایی
sea mail U پست دریایی
sea locust U ملخ دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
marine U تفنگدار دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
naval U نیروی دریایی
naval station U پایگاه دریایی
sea power U کشور دریایی
naval campaign U جنگ دریایی
sea rover U دزد دریایی
gunnery U توپخانه دریایی
seaplanes U هواپیمای دریایی
seaplane U هواپیمای دریایی
naval campaign U نبرد دریایی
naval district U ناحیه دریایی
hurricane lamps U چراغ دریایی
hurricane lamp U چراغ دریایی
naval establishment U تاسیسات دریایی
seaweeds U سبزال دریایی
naval base U پایگاه دریایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
jellyfish عروس دریایی
naval activity U یکان دریایی
naval attache U وابسته دریایی
sea marks U علامات دریایی
naval support U پشتیبانی دریایی
sea monster U هیولای دریایی
sea nymph U حوری دریایی
navy U ناوگان دریایی
navy U نیروی دریایی
navies U ناوگان دریایی
navies U نیروی دریایی
sea nymph U پری دریایی
seaweeds U علف دریایی
flag officer U افسر دریایی
gribble U موریانه دریایی
geographical mile U میل دریایی
eagle fisher U عقاب دریایی
echinus U خارپوست دریایی
pelagian U جانور دریایی
echinus U بلوط دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
erne U دال دریایی
paravane U اژدرمخرب دریایی
data mile U میل دریایی
hydro aeroplane U هواپیمای دریایی
osprey U عقاب دریایی
holothurian U حلزون دریایی
holothurian U راب دریایی
hogfish U گراز دریایی
d.j.'s locker U گودی دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
daphne U حوری دریایی
erne U عقال دریایی
fucus U کتانجک خس دریایی
fanal U فانوس دریایی
finger fish U ستاره دریایی
floatplane U هواپیمای دریایی
sea pad U ستاره دریایی
floating trade U تجارت دریایی
pharos U فانوس دریایی
pigboat U زیر دریایی
fish hawk U دال دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
evening naval twilight U غروب دریایی
fairy bird U پرستوک دریایی
fairy bird U چلچله دریایی
salangane U پرستوک دریایی
salangane U چلچله دریایی
scray U پرستوک دریایی
scray U چلچله دریایی
hydrographic chart U نقشه دریایی
on shore winds U باد دریایی
sea bass U گرگ دریایی
asteroidea U ستارههای دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com