Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
first hand
U
نخستین بازی کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
Other Matches
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
initials
U
نخستین
first
U
نخستین
primal
<adj.>
U
نخستین
premier
U
نخستین
premiers
U
نخستین
our first parents adam and eva
U
نخستین ما
initial
U
نخستین
premiering
U
نخستین
premieres
U
نخستین
premiered
U
نخستین
premiere
U
نخستین
primary
U
نخستین
incipient
U
نخستین
proto
U
نخستین
initialled
U
نخستین
initialed
U
نخستین
quadrages ima
U
نخستین
initialing
U
نخستین
first detector
U
نخستین
initialling
U
نخستین
mixers
U
نخستین
mixer
U
نخستین
initial stage
U
طبقه نخستین
hexateuch
U
نخستین توریه
his opening remarks
U
نخستین گفتههای وی
initial expenses
U
هزینه نخستین
crossover
U
تمرکز نخستین
primary
U
مقدماتی نخستین
the opening chapter
U
نخستین فصل
prototypes
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نخستین بشر
incipincy
U
حالت نخستین
trivium
U
دوره نخستین
proenomen
U
نام نخستین
protomartyr
U
نخستین شهید
prototype
U
نخستین بشر
prototype
U
نمونه نخستین
primordial
U
اصل نخستین
initial movement
U
نخستین اقدام
as a first step
<adv.>
U
نخستین
[اولا]
menarche
U
نخستین قاعدگی
incipience
U
حالت نخستین
in the egg
U
در مرحله نخستین
octateuch
U
نخستین عهدعتیق
incunabula
U
نخستین دوره
prime coat
U
روکش نخستین
by return of post
U
با نخستین پست
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
primary processes
U
فرایندهای نخستین
book one
U
جلد نخستین
primary personality
U
شخصیت نخستین
primary needs
U
نیازهای نخستین
primary motivation
U
انگیزش نخستین
springer stone
U
نخستین رگ پاطاق
primary treatment
U
تصفیه نخستین
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
first aids
U
کمکهای نخستین
first rate
U
نخستین درجه
rough coat
U
نخستین اندود
prime
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
primes
U
نخستین اولیه
first impression
U
برداشت نخستین
primary zones
U
نواحی نخستین
primary group
U
گروه نخستین
primary drive
U
سائق نخستین
at the first blush
U
در نخستین وهله
the first day
U
نخستین رور
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
primary colors
U
رنگهای نخستین
the first of all
U
نخستین همه
at the first onset
U
در نخستین وهله
at first push
U
در نخستین وهله
initiate
U
نخستین قدم رابرداشتن
the first person
U
نخستین شخص متکلم
initiated
U
نخستین قدم رابرداشتن
primordial
U
عنصر نخستین اساسی
initiates
U
نخستین قدم رابرداشتن
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
recoil
U
بحال نخستین برگشتن
prodelision
U
حذف نخستین حرفCanis
recoils
U
بحال نخستین برگشتن
recoiled
U
بحال نخستین برگشتن
initiating
U
نخستین قدم رابرداشتن
recoiling
U
بحال نخستین برگشتن
fifteen
U
نخستین امتیاز گیم
first fruits
U
نخستین دستاوردهای هر چیز
opener
U
نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
primary mental abilities
U
تواناییهای عقلی نخستین
protoplast
U
نخستین ادم افریده
net primary production
U
تولید خالص نخستین
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
maiden speech
U
نخستین نطق شخص
maiden speeches
U
نخستین نطق شخص
on the first occasion
U
در نخستین وهله یا فرصت
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
primary reinforcer
U
تقویت کننده نخستین
primary process thinking
U
اندیشیدن در فرایند نخستین
primary sensory area
U
ناحیه حسی نخستین
primary amentia
U
نقص عقل نخستین
incipient stages
U
مراحل نخستین یا ابتدائی
hexateuchal
U
شش کتاب نخستین از تورات
at the earliest p moment
U
در نخستین وهله امکان
firstling
U
نوبر نخستین نتیجه
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
foal tooth
U
نخستین دندان اسب
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
acrospire
U
نخستین جوانهء دانه
relapses
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsing
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
primate
U
راسته پستانداران نخستین پایه
original sin
U
نخستین گناه ادم ابوالبشر
primary mental deficiency
U
عقب ماندگی ذهنی نخستین
fleshment
U
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
prototype
U
اصل ماده نخستین افریده
retranslate
U
دوباره بزبان نخستین دراوردن
prototypes
U
اصل ماده نخستین افریده
relapse
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
heptateuch
U
هفت کتاب نخستین توریه
hetaerism
U
ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
plough monday
U
نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
imfancy
U
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
premier
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
sixth man
U
نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
ground
U
بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
premiering
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
stars and bars
U
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
premiered
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
first reading
U
طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
break shot
U
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
previous examination
U
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
revalorization
U
اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
to nip or crush in the bud
U
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
restorationism
U
عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
the great exhibition
U
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
pelasgic
U
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
mural crown
U
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
romulus
U
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
debutant
U
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
broaches
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
notochord
U
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
broached
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broach
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaching
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
initialed
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialled
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initials
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
rough wrought
U
طرح شده تنهادرمراحل نخستین درست شده
initialling
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
play
U
بازی
solitaire
U
تک بازی
patulousness
U
بازی
gaming
U
بازی
played
U
بازی
dibasic
U
دو بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
watermanship
U
اب بازی
partie
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com