English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delivery terms U نحوه تحویل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
Other Matches
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment U کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
dealing arrangments U نحوه توزیع
usage U نحوه استعمال
usages U نحوه استعمال
procedure U نحوه عمل
line of duty U نحوه انجام وفیفه
operations U نحوه استفاده ازدستگاهها
rating U نحوه عملکرد مجاز
syntax checker U مقابله نحوه گری
ratings U نحوه عملکرد مجاز
structure U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structuring U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
scenarios U طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو]
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
specific performance U نحوه اجرای معین در قرارداد
functional U مربوط به نحوه کار چیزی
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
planning U سازماندهی نحوه انجام کاری
performance U نحوه کار کسی یا چیزی
fitness report U گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
scenario U طرح [نحوه رفتار] [سناریو]
performances U نحوه کار کسی یا چیزی
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
instruct U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrates U نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrating U نشان دادن نحوه کار چیزی
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
demonstrated U نشان دادن نحوه کار چیزی
to tick U کار کردن به نحوه ویژه یا درست
format U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
formats U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
instructed U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructs U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrate U نشان دادن نحوه کار چیزی
instructing U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demo U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
demonstration U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrations U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
direction U دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
manual U کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
consumer research U تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
The way he eats his food disgusts [revolts] [repulses] me. U به نحوه ای که او [مرد] غذا می خورد حال من را بهم می زند.
manual U کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
packages U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
maps U شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
map U شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
MAPI U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
packaged U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
liveries U تحویل
livery U تحویل
process U تحویل
transter U تحویل
processes U تحویل
solstice U تحویل
prehension U تحویل
bailment U تحویل
delivery U تحویل
free U تحویل
freed U تحویل
freeing U تحویل
utilization U تحویل
frees U تحویل
landing, storage, delivery U تحویل
devolvement U تحویل
deliveries U تحویل
liquidated damages U خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
XMS U قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
manual U متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
users U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
user U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
communication U پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
unliquidated damages U خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
compact U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
compacted U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compacting U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compacts U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
hand over U تحویل دادن
free docks U تحویل در بارانداز
ex factory U تحویل در کارخانه
irreducibility U تحویل ناپذیری
ex mill U تحویل در کارخانه
exq U تحویل در بارانداز
exs U تحویل از کشتی
delivering U تحویل تسلیم
transferring U واگذاری تحویل
transfer U واگذاری تحویل
free on quay U تحویل دراسکله
delivered U تحویل شده
forward delivery U تحویل دراینده
forward delivery U تحویل به وعده
transfers U واگذاری تحویل
acceptance tests آزمایشهای تحویل
prompt delivery U تحویل فوری
delivery date U تاریخ تحویل
delivery terms U شرایط تحویل
delivery table U میز تحویل
delivery speed U سرعت تحویل
delivery side U سمت تحویل
delivery order U حواله تحویل
delivery notice U اعلامیه تحویل
delivery note U حواله تحویل
deliverable U قابل تحویل
deliverer U تحویل دهنده
period of delivery U دوره تحویل
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
delivered at frontier U تحویل در مرز
polytropic U تحویل برزخ
shortchange U کم تحویل دادن
delivery free U تحویل رایگان
transferee U تحویل گیرنده
to take over U تحویل گرفتن
to hand over U تحویل دادن
bailee U تحویل گیرنده
bailment U تحویل جنس
to deliver over U تحویل دادن
theft, pilferage, non delivery U عدم تحویل
terminal price U قیمت تحویل
cargo delivery U تحویل بار
catcher's side U سوی تحویل
take over U تحویل گرفتن
take delivery of U تحویل گرفتن
demand satisfaction U تحویل درخواستها
delivery valve U سوپاپ تحویل
delivery to the home U تحویل در خانه
deliverable state U در حالت تحویل
supplying U تحویل دادن
supply U تحویل دادن
supplied U تحویل ذخیره
delivered <adj.> <past-p.> U تحویل شده
committed <adj.> <past-p.> U تحویل شده
delivers U تحویل دادن
supply U تحویل ذخیره
supplying U تحویل ذخیره
takeovers U تحویل گیری
deliver U تحویل دادن
takeover U تحویل گیری
supplied U تحویل دادن
smooth delivery U تحویل بی اشکال
surrendered U تحویل دادن
surrenders U تحویل دادن
rendered U تحویل دادن
render U تحویل دادن
delivering U تحویل دادن
rendition U پرداخت تحویل
renditions U پرداخت تحویل
fob U تحویل کشتی
recorded delivery U تحویل سفارشی
renders U تحویل دادن
surrender U تحویل دادن
forwarded <adj.> <past-p.> U تحویل شده
LSD U نگهداری تحویل
transference U تحویل حواله
cash dispensers U تحویل دارخودکار
cash dispenser U تحویل دارخودکار
consigned <adj.> <past-p.> U تحویل شده
doctrine U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
ISO/OSI model U معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
storage U نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
enhance U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
IFF U استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
break clause U عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
CD audio U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
enhancing U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
CD DA U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
unformatted U 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
Internet U بخشی از استاندارد TCP/IP که نحوه ارسال داده روی شبکه را بیان میکند
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
deliveries U تحویل کالا دادن
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
named place of delivery at frontier U تحویل در مرز مشخص
goods intake U کالاهای درحال تحویل
ex warehouse U تحویل در کنار انبار
fot U تحویل روی کامیون
ex ship U تحویل در کنار کشتی
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
franco alongside ship U تحویل کنار کشتی
ex quay U تحویل در بندر مقصد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com