Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
octave
U
نتهای هشتگانه موسیقی
octaves
U
نتهای هشتگانه موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
melodies
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
sheet music
U
نتهای موسیقی که روی صفحات جدا از هم چاپ شده است
octet
U
هشتگانه
octachord
U
نتهای هشت گانه
triple tongue
U
نتهای سه تایی را بسرعت باساز نایی زدن
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something
U
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
umbrella
U
طرح چتر
[یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
treble staff
U
موسیقی
treble clef
U
موسیقی
music
U
موسیقی
ear for music
U
موسیقی
ragtime
U
در موسیقی
concertos
U
قطعه موسیقی
ambient music
U
موسیقی متن
music hall
U
سالن موسیقی
background music
U
موسیقی متن
music halls
U
سالن موسیقی
play music
U
موسیقی ساختن
concerto
U
قطعه موسیقی
opuses
U
قطعه موسیقی
opus
U
قطعه موسیقی
make music
U
موسیقی ساختن
background sound
U
موسیقی متن
carillon
U
زنگهای موسیقی
carillons
U
زنگهای موسیقی
quire
U
گروه کر
[موسیقی]
musical instruments
U
الت موسیقی
background sound
U
موسیقی پس زمینه
musical instrument
U
الت موسیقی
background music
U
موسیقی پس زمینه
ambient music
U
موسیقی پس زمینه
ragtime
U
موسیقی ضربی
musician
U
موسیقی دان
musicians
U
موسیقی دان
instrumentally
U
با الت موسیقی
unvocal
U
بدون موسیقی
musicalness
U
برابری با موسیقی
music synthesizer
U
ایجادکننده موسیقی
music therapy
U
موسیقی درمانی
musical ability
U
توانش موسیقی
subdominant
U
نت چهارم موسیقی
musical language
U
زبان موسیقی
musicality
U
برابری با موسیقی
musicality
U
ذوق موسیقی
musicalness
U
ذوق موسیقی
musicologist
U
موسیقی شناس
musicology
U
موسیقی شناسی
noteless
U
غیر موسیقی
instructor of music
U
مشاق موسیقی
boleros
U
موسیقی بولرو
boogie
U
موسیقی راک
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
devotion to music
U
دلبستگی به موسیقی
disco
U
موسیقی دیسکو
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
chamber music
U
موسیقی مجلسی
boogies
U
موسیقی بوگی
euterpe
U
الهه موسیقی
fa
U
چهارمین نت موسیقی
boogies
U
موسیقی راک
boogieing
U
موسیقی بوگی
boogieing
U
موسیقی راک
boogied
U
موسیقی بوگی
boogied
U
موسیقی راک
boogie
U
موسیقی بوگی
philharmonic
U
عاشق موسیقی
discos
U
موسیقی دیسکو
beat
U
ضربت موسیقی
beats
U
ضربت موسیقی
jazz
U
موسیقی جاز
pricking
U
نقطه نت موسیقی
forte
U
موسیقی بلند
pricked
U
نقطه نت موسیقی
fortes
U
موسیقی بلند
prick
U
نقطه نت موسیقی
pricks
U
نقطه نت موسیقی
note
U
نت موسیقی نوشتن
notes
U
نت موسیقی نوشتن
noting
U
نت موسیقی نوشتن
kettledrums
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
Beautiful music ( weather ) .
U
موسیقی ( هوای ) قشنگ
to play
[the]
harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
to harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
postlude
U
قطعه موسیقی پایان
timpani
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
talent for musics
U
استعداد یا ذوق موسیقی
tin pan alley
U
جماعت موسیقی دانان
timpani
U
کوسها
[ساز موسیقی]
kettledrums
U
کوسها
[ساز موسیقی]
timpano
U
کوس
[ساز موسیقی]
timpano
U
دهل
[ساز موسیقی]
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack
U
موسیقی ضبط شده
soundtracks
U
موسیقی ضبط شده
anvil
U
سندان
[آلت موسیقی]
stroke
[guitar]
U
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
medleys
U
قطعه موسیقی مختلط
glockenspiel
U
نوعی الت موسیقی
dulcet
U
نوعی الت موسیقی
melody
U
صدای موسیقی نوا
chiming
U
ترتیب زنگهای موسیقی
immusical
U
خارج ازقواعد موسیقی
castanet
U
یک نوع الت موسیقی
intermezzo
U
قطعه موسیقی کوتاه
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
bands
U
دستهء موسیقی اتحاد
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
gavotte
U
موسیقی این رقص
gavote
U
موسیقی این رقص
bandsman
U
عضو دستهء موسیقی
noting
U
اهنگ صدا نت موسیقی
medley
U
قطعه موسیقی مختلط
note
U
اهنگ صدا نت موسیقی
chimed
U
ترتیب زنگهای موسیقی
plainsong
U
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
musically
U
مطابق اصول موسیقی
banstand
U
محل دستهء موسیقی
bandsmen
U
عضو دستهء موسیقی
notes
U
اهنگ صدا نت موسیقی
euphonium
U
یکجورالت موسیقی بادی
chimes
U
ترتیب زنگهای موسیقی
etude
U
قطعهء موسیقی کوتاه
marches
U
موسیقی نظامی یا مارش
marched
U
موسیقی نظامی یا مارش
melodies
U
صدای موسیقی نوا
march
U
موسیقی نظامی یا مارش
chime
U
ترتیب زنگهای موسیقی
lyrical
U
غزلی موسیقی یا شعربزمی
symphony
U
قطعه طولانی موسیقی
symphonies
U
قطعه طولانی موسیقی
reed
U
الت موسیقی بادی
played
U
الت موسیقی نواختن
marching
U
موسیقی نظامی یا مارش
play
U
الت موسیقی نواختن
band
U
دستهء موسیقی اتحاد
serenaded
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenading
U
قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
duet
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
plays
U
الت موسیقی نواختن
playing
U
الت موسیقی نواختن
serenades
U
قطعه موسیقی عاشقانه
fugue
U
نوعی الت بادی موسیقی
fugues
U
نوعی الت بادی موسیقی
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
saxophone
U
نوعی الت موسیقی بادی
preattunement
U
کوک از قبل
[آلت موسیقی]
rhapsodies
U
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
glee
U
ساز و نواز اسباب موسیقی
rhapsody
U
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
offbeat
U
قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
go-go
U
وابسته به رقص با موسیقی راک
cithara
U
یکنوع الت موسیقی قدیمی
orpheus
U
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
combos
U
دسته کوچک موسیقی جاز
combo
U
دسته کوچک موسیقی جاز
nocturnes
U
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
saxophones
U
نوعی الت موسیقی بادی
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
range of music
U
حدود یا میدان علم موسیقی
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
go-go
U
وابسته به رقصگر موسیقی راک
harmonica
U
الت موسیقی شبیه سنتور
harmonicas
U
الت موسیقی شبیه سنتور
He is a mediocre musician .
U
موسیقی دان پرمایه یی نیست
reed organ
U
یکنوع الت موسیقی بادی
sext
U
یک ششم نوعی الت موسیقی
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
nocturne
U
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
composer
U
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
set pieces
U
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
High Mass
U
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
suites
U
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suite
U
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
theme song
U
ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
mi
U
سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
woodwind
U
موسیقی برای سازهای بادی چوبی
apollo
U
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
schmaltz
U
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
audiophile
U
شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
schmaltzy
U
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com