English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
extra special U مخصوص
vest pocket U مخصوص
favorites U مخصوص
favourite U مخصوص
franchise U حق مخصوص
specific U مخصوص
special U مخصوص
specifics U مخصوص
favourites U مخصوص
particulars U مخصوص
francs U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
franchises U حق مخصوص
especial U مخصوص
particular U مخصوص
special services U خدمات مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
unit weight U وزن مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
densities U جرم مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
general U معمولی و نه مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
favorite U مخصوص سوگلی
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
specific U مخصوص معین
density U جرم مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specifics U مخصوص معین
favourite or vor U ویژه مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
marque U مدل مخصوص
marque U علامت مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
specially U مخصوص خاص
bluck density U وزن مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
built in jack U جک مخصوص نصب
special U مخصوص خاص
specific gravity U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
idiosyncrasy U حال مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
g man U بازرس مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
chorea U تشنج مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
lecterns U میز مخصوص قرائت
oil color U روغن مخصوص نقاشی
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
special area U منطقه پرواز مخصوص
lectern U میز مخصوص قرائت
dump box U فرف مخصوص زباله
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
roughshod U دارای میخ مخصوص
podium U بالکن جایگاه مخصوص
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
dry density U وزن مخصوص خشک
klister U واکس مخصوص کف اسکی
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
weightless U دارای وزن مخصوص کم
finishing limes U اهک مخصوص اندود
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
freestone U سنگ مخصوص تراش
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
blower U ماشین مخصوص دمیدن
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
processor U پردازنده جانبی مخصوص
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
holler U صدای مخصوص هر حیوان
commando U افراد نیروی مخصوص
commandos U افراد نیروی مخصوص
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
opiumden U محل مخصوص تریاکها
pack saddle U زین مخصوص بار
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
particle density U وزن مخصوص حقیقی
handrails U نرده مخصوص دستگیره
handrail U نرده مخصوص دستگیره
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
pricket U شمع مخصوص شمعدان
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
registers U 1-محل مخصوص درCPU
registering U 1-محل مخصوص درCPU
register U 1-محل مخصوص درCPU
spuds U تیشه مخصوص کندن یخ
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
towline U طناب مخصوص صیدبالن
tramline U خط مخصوص واگن برقی
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
gasket U نوعی ابزار مخصوص
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
significance U معنای مخصوص دارد
a special menu U صورت غذای مخصوص
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
armlet U زرهء مخصوص دست
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
sign language U زبان مخصوص کرها
sign languages U زبان مخصوص کرها
canalboat U قایق مخصوص کانال
built up edge U لبه مخصوص نصب
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
spitton U فرف مخصوص تف کردن
harpoon U زوبین مخصوص صیدنهنگ
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
special weapons U جنگ افزار مخصوص
specific permeability U قابلیت نفوذ مخصوص
harpoons U زوبین مخصوص صیدنهنگ
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
chancels U جای مخصوص کشیش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com