Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychomotor
U
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thoughtless
U
لاقید ناشی از بی فکری
dialectic
U
البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability
U
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
look ahead
U
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
windbound
U
متوقف دراثر باد
By a happy coincidence.
U
دراثر حسن تصادف
to fog off
U
دراثر رطوبت پوسیدن
ether extract
U
ماده الی محلول دراثر
electrocution
U
کشتن یا مرگ دراثر برق
to d. in one's bed
U
دراثر پیری یا بیماری مردن
companionate
U
بهم پیوسته دراثر اتحادواشتراک
muscled
U
عضلانی
muscular
U
عضلانی
sarcous
U
عضلانی
frost hoil
U
ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
meathead
U
آدم عضلانی
beefcake
U
آدم عضلانی
muscleman
U
آدم عضلانی
muscular dystrophy
U
تحلیل عضلانی
brawniness
U
عضلانی بودن
stiffness
U
کوفتگی عضلانی
intramuscular
U
درون عضلانی
asynergia
U
ناهماهنگی عضلانی
tethanus
U
گرفت عضلانی
thews
U
نیروی عضلانی
cramp
U
گرفتگی عضلانی
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
myasthenia
U
ضعف عضلانی
muscularity
U
عضلانی بودن
myoclonus
U
گرفتگی عضلانی
muscles
U
نیروی عضلانی
muscle
U
نیروی عضلانی
dystrophy
U
پلاسیدگی عضلانی
myoneural
U
عضلانی وعصبی
clonus
U
تشنج عضلانی
musculature
U
نظام عضلانی
muscular spindle
U
دوک عضلانی
muscular fatigue
U
خستگی عضلانی
cramps
U
گرفتگی عضلانی
muscular endurance
U
استقامت عضلانی
photoglyph
U
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
lunitidal
U
وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
suntan
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
cacogenesis
U
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
suntans
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
neuromuscular coordination
U
هماهنگی عصبی- عضلانی
brawn
U
نیرو نیروی عضلانی
fine miscle movement
U
حرکت فریف عضلانی
myokinetic test
U
ازمون جنبش عضلانی
muscular dystrophy
U
تحلیل وفاسد عضلانی
muscle tonus
U
کشیدگی طبیعی عضلانی
moton
U
طرح عمل عضلانی
hypertonicity
U
فزونی تونوس عضلانی
sbend distortion
U
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
windage
U
کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
moraine
U
سنگ وخاکی که دراثر توده یخ غلتان جابجاوانباشته شود
boggle
U
دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
catalysts
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
catalyst
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
broken fibres
U
تار عضلانی پاره شده
fibrillation
U
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
dystonia
U
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paretic
U
دچار فلج ناقص یا عضلانی
paresis
U
فلج خفیف ضعف عضلانی
downwash
U
زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
form utility
U
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
neuromuscular
U
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle up
U
بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
musculature
U
وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
charley horse
U
کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
fasciculus
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle
U
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
hydrofoils
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
movements
U
حرکات
incogitancy
U
بی فکری
incogitance
U
بی فکری
intellectual
U
فکری
excogitative
U
فکری
irreflection
U
بی فکری
inconsiderateness
U
بی فکری
braininess
U
فکری
intellectuals
U
فکری
mental
U
فکری
cerebral
U
فکری
reflectional
U
فکری
conceptual
U
فکری
notional
U
فکری
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
air movements
U
حرکات هوایی
school figures
U
حرکات اسب
cadence
U
موزونی حرکات
eurythmics
U
تناسب حرکات
puerilism
U
حرکات کودکانه
gestures
U
حرکات بیانگر
calisthenics
U
حرکات سوئدی
retrograde movement
U
حرکات به عقب
movements
U
حرکات یکانها
rings
U
حرکات دارحلقه
optional
U
حرکات اختیاری
play marking
U
حرکات تهاجمی
peristalsis
U
حرکات حلقوی
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
pump
U
حرکات فریبنده
compulsory
U
حرکات اجباری
pumped
U
حرکات فریبنده
calisthenics
U
حرکات نرمشی
pumps
U
حرکات فریبنده
cadences
U
موزونی حرکات
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
eye movements
U
حرکات چشم
motion analysis
U
تحلیل حرکات
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
perspicuity
U
روش فکری
narrow minddedness
U
کوتع فکری
obsessive rumination
U
نشخوار فکری
prudery
U
کوته فکری
notion
U
ادراک فکری
notions
U
ادراک فکری
fanaticism
U
کوته فکری
provinciality
U
کوته فکری
provincialism
U
کوته فکری
perspectives
U
جنبه فکری
perspective
U
جنبه فکری
reflective
U
فکری بازتابی
mental work
U
کار فکری
ideological war
U
جنگ فکری
brain work
U
کار فکری
infantilism of thought
U
کوته فکری
insularism
U
کوته فکری
intellectual capital
U
سرمایه فکری
heartsease
U
اسایش فکری
captivity
U
گفتاری فکری
visualization
U
تجسم فکری
sentience
U
زندگی فکری
ideo motor
U
فکری- حرکتی
dyslogia
U
گفتارپریشی فکری
enlightenment
U
روشن فکری
obsession
U
وسواس فکری
obsessions
U
وسواس فکری
caprice
U
تمایل فکری
mechanical
U
غیر فکری
ideational shield
U
سپر فکری
head work
U
کار فکری
indoctrination
U
تلقین فکری
caprices
U
تمایل فکری
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
surge
U
حرکات افقی اب دریا
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
lunes
U
حرکات جنون امیز
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
surges
U
حرکات افقی اب دریا
surged
U
حرکات افقی اب دریا
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
road movement
U
حرکات روی جاده
he thought out a plan
U
فکری بنظرش رسید
equanimity
U
تعادل فکری انصاف
He is an inconderate person .
U
آدم بی فکری است
brainstorm
U
اشفتگی فکری موقتی
intellectualize
U
بصورت فکری در اوردن
brainstorms
U
اشفتگی فکری موقتی
absolute
آزاد از قیود فکری
habiliment
U
جامه استعداد فکری
psychopathy
U
اختلالات فکری وروانی
that is a good idea
U
خوب فکری است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com