English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scotomization U نادیده گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unseen U نادیده
unobserved U نادیده
dissembling U نادیده گرفتن
ignoring U نادیده پنداشتن
disregarded U نادیده گرفتن
towink at U نادیده پنداشتن
disregard U نادیده گرفتن
disregarding U نادیده گرفتن
ignores U نادیده پنداشتن
disregards U نادیده گرفتن
to slip off or away U نادیده رفتن
ignore U نادیده پنداشتن
overslaugh U نادیده گذشتن
the invisible U خدای نادیده
pass off U نادیده گرفتن
dissemble U نادیده گرفتن
dissembled U نادیده گرفتن
dissembles U نادیده گرفتن
ignored U نادیده پنداشتن
to skips over U نادیده گذستن از
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
To turn a blind eye to something. To overlook something. U چیزی را نادیده گرفتن
unheeded U بیاهمیت نادیده بیتفاوت
to pass over U نادیده رد شدن ازپهلو
contralateral neglect U نادیده انگاری دگرسو
to turn a blind eye to something U چیزی را نادیده گرفتن
to let something slip U چیزی را نادیده گرفتن
To overlook. To turn a blind eye. U چشم پوشیدن (نادیده گرفتن )
overleap U جستن از روی نادیده گذشتن از
blink U نادیده گرفته نگاه مختصر
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
blinks U نادیده گرفته نگاه مختصر
ignoring U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignore U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignored U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignores U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
blinked U نادیده گرفته نگاه مختصر
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
pass by U از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
disabling U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disables U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disable U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
rem U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
interrupting U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biases U سو گیری
recapture U پس گیری
recaptured U پس گیری
bias U سو گیری
skim U کف گیری
retractaion U پس گیری
skimmed U کف گیری
skims U کف گیری
recature U پس گیری
catch U بل گیری
monogyny U یک زن گیری
scorification U کف گیری
exorcisms U جن گیری
luting U گل گیری
dewatering U اب گیری
lutation U گل گیری
resumption U از سر گیری
recaptures U پس گیری
exorcism U جن گیری
recapturing U پس گیری
bailment U امانت گیری
modeling U سرمشق گیری
integration U انتگرال گیری
backing up U پشتیبان گیری
recruitment U توان گیری
sternly U با سخت گیری
interpolations U درون گیری
amphimixis U جفت گیری
against time U تایم گیری
acceleration lane U خط سرعت گیری
ablactation U از شیر گیری
interpolation U درون گیری
creel U تورماهی گیری
creels U تورماهی گیری
blank experiment U ازمایش مچ گیری
calk U درز گیری
coring U مغزه گیری
crabber U خرچنگ گیری
criticalness U خرده گیری
damage control U اسیب گیری
decalcification U کلسیم گیری
decision making U تصمیم گیری
coring U نمونه گیری
corf U سبدماهی گیری
cased U قالب گیری
censoriousness U خرده گیری
chronicity U دامن گیری
recruitment U سرباز گیری
collier U ذغال گیری
commensurateness U اندازه گیری
complementation U متمم گیری
decarburization U کربن گیری
coppering U مس گیری لوله
catch trial U کوشش مچ گیری
measurement U اندازه گیری
paralysis U زمین گیری
conscription U سرباز گیری
crackdowns U سخت گیری
crackdown U سخت گیری
fueling U سوخت گیری
moulding U قالب گیری
stamping U قالب گیری
extrapolation U قیاس گیری
extrapolations U قیاس گیری
churning U کره گیری
abdication U کناره گیری
voting U رای گیری
derivation U مشتق گیری
permissiveness U اسان گیری
derivations U مشتق گیری
gauging U اندازه گیری
vendettas U انتقام گیری
vendetta U انتقام گیری
forming U شکل گیری
dialing U شماره گیری
wrestling U کشتی گیری
cavils U خرده گیری
stricture U سخت گیری
strictures U سخت گیری
measurements U اندازه گیری
cavilled U خرده گیری
sampling U نمونه گیری
modules U اندازه گیری
renunciation U کناره گیری
attrition U کناره گیری
palsy U زمین گیری
cavil U خرده گیری
caviled U خرده گیری
caviling U خرده گیری
module U اندازه گیری
samplery U نمونه گیری
stake-outs U زیرنظر گیری
sewed up <idiom> U تصمیم گیری
stain removed U لکه گیری
calk U درز گیری
stake-out U زیرنظر گیری
nitpicking U بهانه گیری
scorification U تفاله گیری
sedimentation U لای گیری
separatism U کناره گیری
silting up U لای گیری
sound absorbing U صدا گیری
spile U سوراخ گیری
standardization U معیار گیری
subsumption U نتیجه گیری
threctia U کناره گیری
timming U زمان گیری
to hug oneŠs chains U بغل گیری
toothing plane U رنده خط گیری
venality U رشوه گیری
river capture U رود گیری
declipping U لکه گیری
gaging U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
garth U سد یا بندماهی گیری
halieutics U ماهی گیری
i am in a bad f. U بد گیری امدم
i. and evdevolution U ریشه گیری
implantation U لانه گیری
impressmeat U باز گیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com