Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high frequency region of a spectrum
U
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frequency region
U
ناحیه فرکانس
high frequency range
U
ناحیه ی فرکانس بالا
infrasonic frequency range
U
ناحیه فرکانس مادون صوت
vhf range
U
ناحیه فرکانس خیلی بالا
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
over
U
بالای
over
U
بالای سر
outreach
U
بالای سر
over-
U
بالای سر
above
U
بالای سر
up
U
بالای
oer
U
بالای
upped
U
بالای
above
U
بالای
upping
U
بالای
at the top of
U
در بالای
atop of
U
بالای
overhead
U
در بالای سر
over-
U
بالای
into the bargain
U
بالای ان
atop of
U
در بالای
overhead
U
بالای سر
mantel board
U
در بالای بخاری
over the horizon
U
از بالای افق
mean high water
U
اب بالای میانگین
in
U
بالای روی
in-
U
بالای روی
oer
U
بالای سر روی سر
up the street
U
بالای خیابان
rooftops
U
بالای بام
run over
<idiom>
U
حرکت از بالای
upstream
U
بالای رودخانه
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
rooftop
U
بالای بام
crow's nest
U
بالای بلندی
over the horizon
U
بالای افق
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
uptown
U
بالای شهر
on
U
بالای در باره
aloft
U
در بالای زمین
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
knap
U
بالای تپه
above the earth
U
بالای زمین
roof tree
U
کش بالای شیروانی
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
crowns
U
بالای هرچیزی
crown
U
بالای هرچیزی
plunging fire
U
اتش بالای سر
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
overhead forehand
U
فورهند از بالای سر
fanlight
U
پنجره بالای در
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
fanlights
U
پنجره بالای در
fan light
U
پنجره بالای در
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
sectors
U
ناحیه
sector
U
ناحیه
reached
U
ناحیه
zones
U
ناحیه
reaches
U
ناحیه
proclimax
U
ناحیه
reaching
U
ناحیه
districts
U
ناحیه
sympatric
U
هم ناحیه
situs
U
ناحیه
range
U
ناحیه
ranged
U
ناحیه
ranges
U
ناحیه
district
U
ناحیه
reach
U
ناحیه
output area
U
ناحیه
demesne
U
ناحیه
subregion
U
ناحیه
local
<adj.>
U
ناحیه ای
areas
U
ناحیه
regional
<adj.>
U
ناحیه ای
realms
U
ناحیه
wards
U
ناحیه
ward
U
ناحیه
realm
U
ناحیه
region
U
ناحیه
shires
U
ناحیه
shire
U
ناحیه
regions
U
ناحیه
zone
U
ناحیه
partitions
U
ناحیه
area
U
ناحیه
partition
U
ناحیه
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
headline
U
در بالای صفحه ریسمان
pulpit
U
بالای منبر رفتن
head water
U
بالای رودخانه بالارود
pulpits
U
بالای منبر رفتن
refereed
U
داور بالای والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
superlunary
U
واقع بر بالای ماه
bed moulding
U
گچبری بالای کتیبه
referee
U
داور بالای والیبال
chimney-head
U
[بالای دودکش کوره ای]
aloft
U
سطوح بالا در بالای
referees
U
داور بالای والیبال
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
bartizan
U
کنگره بالای برج
overwrite
U
بالای محلی نوشتن
overhead pass
U
پاس با دو دست از بالای سر
headlines
U
در بالای صفحه ریسمان
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
intercepting ditch
U
ابرو بالای خاکبرداری
trucking
U
کلاهک بالای دکل
penthouse
U
اطاقک بالای بام
truck
U
کلاهک بالای دکل
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
penthouses
U
اطاقک بالای بام
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
trucked
U
کلاهک بالای دکل
rain water head
U
طشتک بالای ناودان
tree house
U
خانه بالای درخت
aboveground
U
در بالای سطح زمین
trucks
U
کلاهک بالای دکل
flews
U
قسمت اویخته لب بالای سگ
high rate of interest
U
نرخ بالای بهره
boom swing
U
ناحیه لرزش
area search
U
جستجوی ناحیه
sciatic
U
ناحیه چاربند
terrain
U
زمین ناحیه
sector commander
U
فرمانده ناحیه
silva
U
ناحیه جنگلی
indifference zone
U
ناحیه خنثی
pyramidal area
U
ناحیه هرمی
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
slum
U
ناحیه فقیرنشین
skid row
U
ناحیه پست
active area
U
ناحیه فعال
broca's area
U
ناحیه بروکا
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
slums
U
ناحیه فقیرنشین
arid area
U
ناحیه خشک
input area
U
ناحیه ورودی
range of variation
U
ناحیه تغییر
range of storke
U
ناحیه ضربه
radius of action
U
ناحیه رانندگی
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
regions
U
ناحیه نظامی
regionalism
U
ناحیه گرایی
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
erogenous zones
U
ناحیه شهوتزا
region
U
ناحیه عملیات
regions
U
ناحیه فضا
range of variation
U
ناحیه انحراف
region
U
ناحیه نظامی
lumbar
U
ناحیه کمر
residential area
U
ناحیه مسکونی
littoral
U
ناحیه ساحلی
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
part
U
سهم ناحیه
regions
U
ناحیه عملیات
region
U
ناحیه فضا
baffle area
U
ناحیه کور
audio range
U
ناحیه صوتی
recording eara
U
ناحیه ضبط
Equator
U
ناحیه استوایی
fixed area
U
ناحیه ثابت
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
district
U
ناحیه نظامی
critical region
U
ناحیه شاخص
naval district
U
ناحیه دریایی
motor area
U
ناحیه حرکتی
districts
U
ناحیه نظامی
critical region
U
ناحیه بحرانی
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
critical area
U
ناحیه بحرانی
the abdominal region
U
ناحیه شکم
magnetic domain
U
ناحیه مغناطیسی
output area
U
ناحیه خروجی
geiger muller region o. plateau
U
ناحیه قطع
zone of contact
U
ناحیه تماس
work area
U
ناحیه کاری
zone
U
منطقه ناحیه
sector
U
خط کش ریاضی ناحیه
sectors
U
خط کش ریاضی ناحیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com