Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
somnambulist
U
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm
<proverb>
U
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy
U
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoidal
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
U
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
somnific
U
خواب اور خواب الود
dreamier
U
خواب مانند خواب الود
dreamy
U
خواب مانند خواب الود
hypnogogic
U
خواب اور خواب کننده
hypnagogic
U
خواب اور خواب کننده
dreamiest
U
خواب مانند خواب الود
dogsleep
U
خواب زودبر خواب دروغی
morpheus
U
الهه خواب خواب پرور
night dress
U
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep.
U
خواب خواب است
realm
U
ناحیه
range
U
ناحیه
sympatric
U
هم ناحیه
district
U
ناحیه
reaching
U
ناحیه
demesne
U
ناحیه
reaches
U
ناحیه
output area
U
ناحیه
reach
U
ناحیه
shire
U
ناحیه
shires
U
ناحیه
realms
U
ناحیه
reached
U
ناحیه
zone
U
ناحیه
sector
U
ناحیه
zones
U
ناحیه
districts
U
ناحیه
areas
U
ناحیه
ranged
U
ناحیه
regions
U
ناحیه
proclimax
U
ناحیه
region
U
ناحیه
sectors
U
ناحیه
local
<adj.>
U
ناحیه ای
subregion
U
ناحیه
regional
<adj.>
U
ناحیه ای
situs
U
ناحیه
area
U
ناحیه
partition
U
ناحیه
ranges
U
ناحیه
partitions
U
ناحیه
wards
U
ناحیه
ward
U
ناحیه
district
U
ناحیه نظامی
recording eara
U
ناحیه ضبط
soft spot
U
ناحیه نشست
residential area
U
ناحیه مسکونی
range of variation
U
ناحیه تغییر
range of variation
U
ناحیه انحراف
skid row
U
ناحیه پست
wernicke's area
U
ناحیه ورنیکه
naval district
U
ناحیه دریایی
common area
U
ناحیه مشترک
sector commander
U
فرمانده ناحیه
zone of contact
U
ناحیه تماس
silva
U
ناحیه جنگلی
sciatic
U
ناحیه چاربند
scan area
U
ناحیه پیمایش
work area
U
ناحیه کاری
two phase region
U
ناحیه دو فازی
regionalism
U
ناحیه گرایی
oral zone
U
ناحیه دهانی
output area
U
ناحیه خروجی
suppressor area
U
ناحیه بازدارنده
overflow area
U
ناحیه سرریز
lumbar
U
ناحیه کمر
the abdominal region
U
ناحیه شکم
territorialization
U
ایجاد ناحیه
storage area
U
ناحیه انبارش
touch spot
U
ناحیه بساوشی
pyramidal area
U
ناحیه هرمی
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
erogenous zones
U
ناحیه شهوتزا
districts
U
ناحیه نظامی
Equator
U
ناحیه استوایی
range of storke
U
ناحیه ضربه
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
terrain
U
زمین ناحیه
radius of action
U
ناحیه رانندگی
telephone area
U
ناحیه اتصال
slum
U
ناحیه فقیرنشین
edge zone
U
ناحیه لبه
depletion barrier
U
ناحیه تخلیه
depletion layer
U
ناحیه تخلیه
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
depletion area
U
ناحیه تخلیه
part
U
سهم ناحیه
dead space
U
ناحیه کور
critical region
U
ناحیه شاخص
Sept
U
ناحیه محصو
critical region
U
ناحیه بحرانی
critical area
U
ناحیه بحرانی
indifference zone
U
ناحیه خنثی
input area
U
ناحیه ورودی
regions
U
ناحیه عملیات
regions
U
ناحیه نظامی
regions
U
ناحیه فضا
slums
U
ناحیه فقیرنشین
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
gold field
U
ناحیه زرخیز
genital zone
U
ناحیه تناسلی
geiger muller region o. plateau
U
ناحیه قطع
frequency region
U
ناحیه فرکانس
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
goldfield
U
ناحیه زرخیز
fixed area
U
ناحیه ثابت
region
U
ناحیه فضا
region
U
ناحیه نظامی
region
U
ناحیه عملیات
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
zone
U
منطقه ناحیه
zones
U
منطقه ناحیه
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
area search
U
جستجوی ناحیه
arid area
U
ناحیه خشک
boom swing
U
ناحیه لرزش
littoral
U
ناحیه ساحلی
audio range
U
ناحیه صوتی
sector
U
خط کش ریاضی ناحیه
sectors
U
خط کش ریاضی ناحیه
baffle area
U
ناحیه کور
magnetic domain
U
ناحیه مغناطیسی
broca's area
U
ناحیه بروکا
buffer area
U
ناحیه میانگیر
climatic region
U
ناحیه اقلیمی
motor area
U
ناحیه حرکتی
active area
U
ناحیه فعال
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
auditory projection area
U
ناحیه ادراک شنیداری
geiger muller region o. plateau
U
ناحیه گایگر مولر
hot temperature zone
U
ناحیه بسیار گرم
bailiwick
U
ناحیه قلمرو مامور
domain
U
ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
motor perceptual region
U
ناحیه حرکتی- ادراکی
reverse flow regin
U
ناحیه جریان معکوس
shielding region
U
ناحیه حفافت کننده
high frequency range
U
ناحیه ی فرکانس بالا
regionalist
U
منطقهای ناحیه گرای
regionalistic
U
منطقهای ناحیه گرای
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
rimland
U
حومه ناحیه مرکزی
forbidden energy zone
U
ناحیه انرژی ممنوع
fingerprint region
U
ناحیه اثر انگشتی
delinquency area
U
ناحیه بزه خیز
naval district
U
ناحیه عملیات دریایی
pierian
U
وابسته به ناحیه پیریا
crygenic region
U
ناحیه انجماد سنجی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
coal field
U
ناحیه زغال خیز
interference area
U
ناحیه ی تداخل امواج
papas
U
پاپ کشیش ناحیه
common storage area
U
ناحیه اشتراکی انباره
drilling range
U
ناحیه مته کاری
executive area
U
ناحیه هماهنگ ساز
long wave range
U
ناحیه موج بلند
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
primary sensory area
U
ناحیه حسی نخستین
poplitaeal
U
مربوط به ناحیه رکبی
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
breadbasket
U
معده ناحیه حاصلخیز
popliteal
U
مربوط به ناحیه رکبی
papa
U
پاپ کشیش ناحیه
sylva
U
درختان جنگلی یک ناحیه
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
zonule
U
منطقه یا ناحیه کوچک
pale
U
ناحیه محصور قلمروحدود
to level off
U
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
paler
U
ناحیه محصور قلمروحدود
palest
U
ناحیه محصور قلمروحدود
climates
U
ناحیه اوضاع جوی
climate
U
ناحیه اوضاع جوی
catchment areas
U
ناحیه تحت پوشش
tertiary projection area
U
ناحیه فرافکنی سوم
catchment area
U
ناحیه تحت پوشش
space charge
U
ناحیه بار فضا
coalfields
U
ناحیه ذغال خیز
coagulation
U
تجمع مواد در یک ناحیه
palatinate
U
ناحیه قلمرو کنت
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
coalfield
U
ناحیه ذغال خیز
domains
U
ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
zone
U
ناحیه دسته بندی
zones
U
ناحیه دسته بندی
weaker
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaknesses
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
zooms
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zoomed
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zoom
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
outbound
U
عازم ناحیه دور دست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com