Perdic | ناحیه انحراف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	range of variation U	ناحیه انحراف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	deviations U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	deviation U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	drifting U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifted U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drift U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifts U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	blitter U	عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
	botany U	گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	preccession U	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	apparent wander U	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
	anti balance tab U	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
	apparent recession U	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	shires U	ناحیه
	reached U	ناحیه
	wards U	ناحیه
	reaches U	ناحیه
	subregion U	ناحیه
	partition U	ناحیه
	regional <adj.> U	ناحیه ای
	zones U	ناحیه
	realm U	ناحیه
	reach U	ناحیه
	partitions U	ناحیه
	area U	ناحیه
	realms U	ناحیه
	sympatric U	هم ناحیه
	zone U	ناحیه
	shire U	ناحیه
	situs U	ناحیه
	ward U	ناحیه
	ranged U	ناحیه
	reaching U	ناحیه
	output area U	ناحیه
	regions U	ناحیه
	region U	ناحیه
	districts U	ناحیه
	local <adj.> U	ناحیه ای
	range U	ناحیه
	ranges U	ناحیه
	demesne U	ناحیه
	sector U	ناحیه
	areas U	ناحیه
	sectors U	ناحیه
	proclimax U	ناحیه
	district U	ناحیه
	two phase region U	ناحیه دو فازی
	telephone area U	ناحیه اتصال
	Equator U	ناحیه استوایی
	erogenous zones U	ناحیه شهوتزا
	erogenous zone U	ناحیه شهوتزا
	the abdominal region U	ناحیه شکم
	lumbar U	ناحیه کمر
	terrain U	زمین ناحیه
	regionalism U	ناحیه گرایی
	suppressor area U	ناحیه بازدارنده
	touch spot U	ناحیه بساوشی
	zone of contact U	ناحیه تماس
	work area U	ناحیه کاری
	wernicke's area U	ناحیه ورنیکه
	territorialization U	ایجاد ناحیه
	active area U	ناحیه فعال
	magnetic domain U	ناحیه مغناطیسی
	overflow area U	ناحیه سرریز
	genital zone U	ناحیه تناسلی
	geiger muller region o. plateau U	ناحیه قطع
	frequency region U	ناحیه فرکانس
	forbidden zone U	ناحیه ممنوع
	fixed area U	ناحیه ثابت
	edge zone U	ناحیه لبه
	pyramidal area U	ناحیه هرمی
	depletion layer U	ناحیه تخلیه
	depletion zone U	ناحیه تخلیه
	depletion barrier U	ناحیه تخلیه
	gold field U	ناحیه زرخیز
	goldfield U	ناحیه زرخیز
	output area U	ناحیه خروجی
	littoral U	ناحیه ساحلی
	measuring range U	ناحیه ی سنجش
	motor area U	ناحیه حرکتی
	intermediate zone U	ناحیه ی میانی
	input area U	ناحیه ورودی
	naval district U	ناحیه دریایی
	indifference zone U	ناحیه خنثی
	hypnogenic zone U	ناحیه خواب زا
	oral zone U	ناحیه دهانی
	heat affected zone U	ناحیه پیوند
	depletion area U	ناحیه تخلیه
	radius of action U	ناحیه رانندگی
	baffle area U	ناحیه کور
	scan area U	ناحیه پیمایش
	audio range U	ناحیه صوتی
	sciatic U	ناحیه چاربند
	sector commander U	فرمانده ناحیه
	arid area U	ناحیه خشک
	area search U	جستجوی ناحیه
	climatic region U	ناحیه اقلیمی
	silva U	ناحیه جنگلی
	skid row U	ناحیه پست
	soft spot U	ناحیه نشست
	boom swing U	ناحیه لرزش
	broca's area U	ناحیه بروکا
	buffer area U	ناحیه میانگیر
	range of adjustment U	ناحیه تنظیم
	range of storke U	ناحیه ضربه
	dead space U	ناحیه کور
	critical region U	ناحیه شاخص
	critical region U	ناحیه بحرانی
	critical area U	ناحیه بحرانی
	range of variation U	ناحیه تغییر
	recording eara U	ناحیه ضبط
	residential area U	ناحیه مسکونی
	commutation zone U	ناحیه کموتاسیون
	common area U	ناحیه مشترک
	storage area U	ناحیه انبارش
	zones U	منطقه ناحیه
	region U	ناحیه فضا
	districts U	ناحیه نظامی
	part U	سهم ناحیه
	region U	ناحیه نظامی
	region U	ناحیه عملیات
	regions U	ناحیه فضا
	district U	ناحیه نظامی
	regions U	ناحیه نظامی
	sectors U	خط کش ریاضی ناحیه
	sector U	خط کش ریاضی ناحیه
	Sept U	ناحیه محصو
	zone U	منطقه ناحیه
	slum U	ناحیه فقیرنشین
	slums U	ناحیه فقیرنشین
	regions U	ناحیه عملیات
	deflect U	انحراف
	perversity U	انحراف
	deflecting U	انحراف
	deflects U	انحراف
	deflected U	انحراف
	deviations U	انحراف
	declination U	انحراف
	aberrance U	انحراف
	convergence U	انحراف
	deflections U	انحراف
	agonic U	بی انحراف
	aberration U	انحراف
	perversion U	انحراف
	deviance U	انحراف
	detour U	انحراف
	detours U	انحراف
	slopes U	انحراف
	sloped U	انحراف
	perversions U	انحراف
	slope U	انحراف
	distortions U	انحراف
	falloff U	انحراف
	diversion U	انحراف
	corruption U	انحراف
	diversions U	انحراف
	petty offence U	انحراف
	distortion U	انحراف
	deviation U	انحراف
	skewing U	انحراف
	offsetting U	انحراف
	offset U	انحراف
	inclination U	انحراف
	digression U	انحراف
	variance U	انحراف
	obliqueness U	انحراف
	skew U	انحراف
	metabasis U	انحراف
	lapse U	انحراف
	deflection U	انحراف
	lapses U	انحراف
	lapsing U	انحراف
	deviancy U	انحراف
	skews U	انحراف
	leeway U	انحراف
	winging U	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
	domain U	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
	shielding region U	ناحیه حفافت کننده
	local area network U	شبکه ناحیه محلی
	delinquency area U	ناحیه بزه خیز
	domains U	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
	long wave range U	ناحیه موج بلند
	interference area U	ناحیه ی تداخل امواج
	zonule U	منطقه یا ناحیه کوچک
	interference zone U	ناحیه ی تداخل امواج
	motor perceptual region U	ناحیه حرکتی- ادراکی
	wing U	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
	crygenic region U	ناحیه انجماد سنجی
	common storage area U	ناحیه اشتراکی انباره
	fingerprint region U	ناحیه اثر انگشتی
	reverse flow regin U	ناحیه جریان معکوس
	regionalistic U	منطقهای ناحیه گرای
	regionalist U	منطقهای ناحیه گرای
	popliteal U	مربوط به ناحیه رکبی