English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
self naughting U نابود سازی خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
self annihilation U کشتن نفس خود نابود سازی
Other Matches
non-existent U نابود
to go to pot U نابود شدن
perishability U نابود شدنی
annihilating U نابود کردن
extermination U نابود شدن
to fall away U نابود شدن
perishable U نابود شدنی
goes U نابود شدن
annihilator U نابود کننده
annihilates U نابود کردن
annihilated U نابود کردن
annihilate U نابود کردن
go U نابود شدن
destroyers U نابود کننده
destroyer U نابود کننده
annihilable U نابود شدنی
give out <idiom> U نابود شده
bactericidal U نابود کنندهء باکتری
to get somebody out of the way U کسی را نابود کردن
self destroyer U نابود کننده خود
t omelted away U کم کم نابود یا کوچک شدن
extirpate U بکلی نابود کردن
to pass a way U مردن نابود شدن
nuked U با جنگ افزارهستهای نابود کردن
nuke U با جنگ افزارهستهای نابود کردن
nukes U با جنگ افزارهستهای نابود کردن
nuking U با جنگ افزارهستهای نابود کردن
perish U تلف شدن نابود کردن
indestructible U از میان نرفتنی نابود نشدنی
perished U تلف شدن نابود کردن
perishes U تلف شدن نابود کردن
destroy U ویران کردن نابود ساختن
destroying U ویران کردن نابود ساختن
destroys U ویران کردن نابود ساختن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
Remove something root and branch. U چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
disposal U کشف شدن هدف نابود کردن
subversion U نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
uncreate U نابود کردن نیست شدن معدوم کردن از میان بردن
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
total loss U نابود شدن یا مسلوب المنفعه شدن کلی مال بیمه شده خسارت کلی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
flooring U کف سازی
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
truncation U بی سر سازی
flection U خم سازی
bridgework U پل سازی
idolization U بت سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
local anasthesia U سر سازی
compaction U تو پر سازی
padding U له سازی
stylization U مد سازی
bridge building U پل سازی
individualization U تک سازی
repk lection U پر سازی
pavement U کف سازی
individualizes U تک سازی
individualized U تک سازی
individualised U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualize U تک سازی
individuation U تک سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
exclusion U محروم سازی
calico printing U چیت سازی
pacification U ارام سازی
calcination U اهک سازی
bellfounding U زنگ سازی
fading U محو سازی
cabinetwork U مبل سازی
cabinetwork U قفسه سازی
bonification U به سازی محیط
brick works U اجر سازی
channelization U مجرا سازی
canalization U مجرا سازی
enrichment U غنی سازی
channelization U ترعه سازی
ceiling construction U سقف سازی
cavitation U حفره سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
carnification U گوشت سازی
carcassing U اسکلت سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
capital building U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
belittlement U کم ارزش سازی
bedevilment U شیطان سازی
anonymization U گمنام سازی
neutralization U بی اثر سازی
seduction U گمراه سازی
anabiosis U زنده سازی
afforestment U جنگل سازی
activation barrier U سد فعال سازی
refreshment U تازه سازی
refreshments U تازه سازی
formulation U قاعده سازی
aromatization U معطر سازی
aromatization U عطر سازی
arrefication U رقیق سازی
beadwork U تسبیح سازی
insulate U عایق سازی
balladry U تصنیف سازی
insulates U عایق سازی
atomization U ریز سازی
road construction U جاده سازی
insulating U عایق سازی
road building U جاده سازی
asphalt paving U جاده سازی
neutralization U خنثی سازی
arrefication U لطیف سازی
fitting U جفت سازی
coking period U زمان کک سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
deprival U بی بهره سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
assimilation U درون سازی
decryption U اشکار سازی
discolourment U بدرنگ سازی
divestiture U بی بهره سازی
equality gate U برابر سازی
enthralment U بنده سازی
emulsification U امولسیون سازی
emulation U نمونه سازی
elution U پاکیزه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
duplexing U مضاعف سازی
domestication U اهلی سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
coordination U هماهنگ سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
computer simulation U شبیه سازی
nationalization U ملی سازی
humanization U مردمی سازی
compactions U فشرده سازی
compaction U فشرده سازی
coking time U زمان کک سازی
curriery U چرم سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
christianization U عیسوی سازی
cooperage U چلیک سازی
cooperage U پیت سازی
countersink U خزینه سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
assimilation U همگون سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
milling U ارد سازی
strangling U خفه سازی
dazzlement U خیره سازی
dactyliography U نگین سازی
industrialization U صنعتی سازی
crystallization U بلور سازی
channelization U تنگه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com