Perdic | میکروفن با قدرت خروجی کم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	low power microphone U	میکروفن با قدرت خروجی کم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	motor output U	قدرت خروجی موتور
	amplification U	نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
	out put U	حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
	queueing U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queues U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queued U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queue U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	empowered U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowers U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empower U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowering U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	built-in microphone U	میکروفن
	microphones U	میکروفن
	microphone U	میکروفن
	ribbon microphone U	میکروفن نواری
	hydrophone U	میکروفن زیرابی
	microphone cable U	کابل میکروفن
	microphone cable U	سیم میکروفن
	bugging U	میکروفن مخفی
	microphone connection U	اتصال میکروفن
	bug U	میکروفن مخفی
	bugs U	میکروفن مخفی
	microphone button U	تکمه میکروفن
	microphone battery U	باطری میکروفن
	microphone circuit U	مدار میکروفن
	laryngophone U	میکروفن حنجرهای
	microphone current U	جریان میکروفن
	microphone amplifier U	تقویت کننده میکروفن
	bugged U	مجهز به میکروفن مخفی
	microphone diagram U	ممبران یا دیاگرام میکروفن
	telephone transmitter U	میکروفن تلفن کپسول دهنی
	creativeness U	قدرت خلاقه قدرت ابداع
	acoustic screen	تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
	inequivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	NEQ U	تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
	non equivalence function U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
	equivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	near letter quality U	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
	dictatorship of proletariat U	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	microphonics U	انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	stereo U	صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
	stereos U	صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
	stereophonic U	صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
	squawk mike U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	flip-flop U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopped U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopping U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flops U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	input output processor U	پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
	input/output U	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
	strength U	قدرت
	powers U	قدرت
	strengths U	قدرت
	powering U	قدرت
	vis U	قدرت
	vim U	قدرت
	inauthoritative U	بی قدرت
	vigor U	قدرت
	abilities U	قدرت
	authority U	قدرت
	posse U	قدرت
	force U	قدرت
	forces U	قدرت
	power takeoff U	قدرت
	strenght U	قدرت
	posses U	قدرت
	ability U	قدرت
	forcing U	قدرت
	commanding U	با قدرت
	nerve U	قدرت
	potency U	قدرت
	godown U	قدرت
	might U	قدرت
	energies U	قدرت
	energy U	قدرت
	vigour U	قدرت
	nerves U	قدرت
	zing U	قدرت
	strong-arm U	قدرت
	strong arm U	قدرت
	capability U	قدرت
	sovereignty U	قدرت
	tensions U	قدرت
	powered U	قدرت
	tension U	قدرت
	will power <idiom> U	قدرت
	power U	قدرت
	prepotency U	قدرت کامل
	power dissipation U	اتلاف قدرت
	power distribution U	پخش قدرت
	fire power U	قدرت تیراندازی
	authoritarianism U	قدرت طلبی
	power cable U	کابل قدرت
	power source U	منبع قدرت
	heam yoei vooly U	تئوری قدرت
	prepotence U	قدرت کامل
	power consumption U	مصرف قدرت
	power factor U	ضریب قدرت
	power supplay U	منبع قدرت
	power structure U	ساخت قدرت
	power stroke U	مرحله قدرت
	absorption power U	قدرت جذب
	gripping power U	قدرت مهارکنندگی
	power outege U	قطع قدرت
	power loss U	گمگشتگی قدرت
	generator output U	قدرت مولد
	power loss U	تلف قدرت
	power test U	ازمون قدرت
	power transmission U	انتقال قدرت
	fluxing power U	قدرت سیلان
	power function U	تابع قدرت
	great power U	کشور با قدرت
	imperium U	قدرت مطلقه
	ionic strength U	قدرت یونی
	leverage U	قدرت نفوذ
	on U	در اوج قدرت
	acidity U	قدرت اسیدی
	input power U	قدرت ورودی
	stock-car U	قدرت و دوام
	stock car U	قدرت و دوام
	heavens U	قدرت پروردگار
	heaven U	قدرت پروردگار
	monopoly power U	قدرت انحصاری
	superpowers U	ابر قدرت
	low power transistor U	ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
	sights U	قدرت دید
	sight U	قدرت دید
	low power stage U	طبقه کم قدرت
	superpower U	ابر قدرت
	enterprise U	قدرت اقدام
	enterprises U	قدرت اقدام
	power failure U	قطع قدرت
	stock-cars U	قدرت و دوام
	high power transistor U	ترانزیستور قدرت
	high power transformer U	ترانسفورماتور قدرت
	high power microscope U	میکروسکوپ پر قدرت
	high power engine U	موتورپر قدرت
	dynamism U	قدرت تحرک
	palgwe U	فوق قدرت
	hiding power U	قدرت پوشش
	pi accepting U	قدرت پی پذیری
	power switch U	کلید قدرت
	high powerd money U	پول پر قدرت
	horse power U	قدرت اسب
	power failures U	قطع قدرت
	staying power U	طاقت قدرت
	discourses U	قدرت استقلال
	discourse U	قدرت استقلال
	posses U	قدرت قانونی
	posse U	قدرت قانونی
	hands U	قدرت توپگیری
	firepower U	قدرت شلیک
	increase of power U	افزایش قدرت
	heavy current circuit breaker U	کلید قدرت
	economic power U	قدرت اقتصادی
	omnipotence U	قدرت مطلق
	like a ton of bricks <idiom> U	به شدت یا با قدرت
	powers U	قدرت نیرو
	countervailing power U	قدرت همسنگ
	powering U	قدرت نیرو
	adhesive stress U	قدرت چسبندگی
	magnitude U	شدت قدرت
	powered U	قدرت نیرو
	almightiness U	قدرت کامل
	omnipotence U	قدرت تام
	accelerating power U	قدرت شتاب
	will-power U	قدرت اراده
	economic potential U	قدرت اقتصادی
	authoritarians U	قدرت طلب
	useful power U	قدرت مفید
	circuit breaking capacity U	قدرت قطع
	absorbency U	قدرت جذب
	voltage source U	منبع قدرت
	conveying capacity U	قدرت انتقال
	will to power U	قدرت خواهی
	world power U	قدرت دنیوی
	world power U	قدرت جهانی
	power U	قدرت نیرو
	driving power U	قدرت محرکه
	bearing capacity U	قدرت تحمل
	damping power U	قدرت میرایی
	detectability U	قدرت اشکارسازی
	benumb U	بی قدرت کردن
	destructivity U	قدرت تخریب
	detection range U	قدرت اکتشافی
	basicity U	قدرت بازی
	dielectric strength U	قدرت دی الکتریک
	dielectric power U	قدرت دی الکتریکی
	cutting capacity U	قدرت برش
	authority figure U	مظهر قدرت
	authority symbol U	نماد قدرت
	cutting power U	قدرت برش
	diagonal power U	قدرت قطری
	bond strength U	قدرت پیوند
	deglutition U	قدرت بلع