Perdic | میکده ورقاصخانه ارزان قیمت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	barrelhouse U	میکده ورقاصخانه ارزان قیمت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	flophouse U	اطاق ارزان قیمت
	flophouses U	اطاق ارزان قیمت
	barfly U	کسی که از این میکده به ان میکده میرود
	cheap labor U	نیروی کار ارزان قیمت
	good deal <idiom> U	قیمت ارزان باکیفیتی بالا
	calico U	پارچههای پنبهای ارزان قیمت
	five and ten U	مغازه اجناس ارزان قیمت
	bargain hunter U	کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
	honky tonk U	محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
	datacom U	امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
	flea market U	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
	flea markets U	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
	aniline U	رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
	kinked demand curve U	و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
	cabaret U	میکده
	cabarets U	میکده
	reserve price U	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
	bar stool U	کرسی میکده
	bar U	میکده بارمشروب فروشی
	bars U	میکده بارمشروب فروشی
	barkeep U	باده فروش صاحب میکده
	barkeeper U	باده فروش صاحب میکده
	current standard cost U	مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
	cost plus pricing U	تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
	unbundled software U	نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
	underprice U	قیمت پایین تراز قیمت بازار
	value added U	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
	stock watering U	سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
	paasche price index U	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
	list price U	فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
	shadow price U	شبه قیمت قیمت ضمنی
	normal price U	قیمت عادی قیمت معمولی
	last price U	اخرین قیمت حداقل قیمت
	quantum valebat U	در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
	spiral of wages and prices U	حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
	cut rate U	ارزان
	inexpensive U	ارزان
	inexpensively U	ارزان
	cheapest U	ارزان
	microcomputer U	ارزان
	low priced U	ارزان
	cheap U	ارزان
	jitney U	ارزان
	penny a line U	ارزان
	hand me down U	ارزان
	hand-me-down U	ارزان
	cheaper U	ارزان
	hand-me-downs U	ارزان
	micros U	ارزان
	micro U	ارزان
	bargain U	خرید ارزان
	penny gaff U	نمایشگاه ارزان
	jerry built U	ارزان بناشده
	to pull down U	ارزان کردن
	to sell off U	ارزان فروختن
	undersell U	ارزان تر فروختن
	cheap money U	پول ارزان
	cheap labor U	کار ارزان
	jerry-built U	ارزان بناشده
	doss-houses U	مسافرخانهی ارزان
	doss-house U	مسافرخانهی ارزان
	to look down U	ارزان شدن
	dirt cheap U	بسیار ارزان
	red eye U	ویسکی ارزان
	look down U	ارزان شدن
	cheapskate U	ادم ارزان خر
	gasper U	سیگارت ارزان
	off season U	ارزان تر از معمول
	grotty U	ارزان و کثیف
	flivver U	اتومبیل ارزان
	brummagem U	پست ارزان
	easy money U	پول ارزان
	gimcrack U	بازیچه ارزان
	hand-me-down U	لباس ارزان ودوخته
	gaff U	تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
	gladstone U	نوعی شراب ارزان
	penny a line U	ارزان نویس بی مایه
	hand-me-downs U	لباس ارزان ودوخته
	hand me down U	لباس ارزان ودوخته
	woodbind U	سیگار برگ ارزان
	woodbine U	سیگار برگ ارزان
	penny barber U	دلاک ارزان یا دینار گیر
	gallery U	جای ارزان اطاق نقاشی
	galleries U	جای ارزان اطاق نقاشی
	skid row U	محله مشروب فروشهای ارزان
	bargained U	قرارداد معامله خرید ارزان
	bargains U	قرارداد معامله خرید ارزان
	bargaining U	قرارداد معامله خرید ارزان
	It is dirt cheap . It is a give - away . U	مفت است ( بی نهایت ارزان )
	That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U	ارزان یافته خوار است .
	profit cannibalism U	افراط در تخفیف و ارزان فروشی
	ten cent store U	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
	jerry build U	با مصالح ارزان ساختمان کردن
	bargain U	قرارداد معامله خرید ارزان
	cheapen U	ارزان شدن تحقیر کردن
	cheapened U	ارزان شدن تحقیر کردن
	cheapens U	ارزان شدن تحقیر کردن
	cheapening U	ارزان شدن تحقیر کردن
	tacit collusion U	حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
	wood bine U	ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
	sell off U	ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
	leading article U	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
	leading articles U	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
	gutter man U	دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
	koalapad U	صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
	trover U	دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
	jumble shop U	دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
	blue chip personal computer U	IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
	dump U	بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
	penny a liner U	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
	juke joint U	رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	pc file iii U	یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
	to give way U	خراب شدن ارزان شدن
	fall U	ارزان شدن مرتد شدن
	values U	قیمت
	value U	قیمت
	above rubies U	بی قیمت
	PR U	قیمت
	bourse U	قیمت
	invalued U	بی قیمت
	quotation U	قیمت
	equivalent U	هم قیمت
	equivalents U	هم قیمت
	valuing U	قیمت
	cost,insurance,freight and exchange(cif& U	قیمت
	valueless U	بی قیمت
	priceless U	بی قیمت
	high priced U	پر قیمت
	treasure U	ذی قیمت
	wage price spiral U	قیمت
	wage price guideline U	قیمت
	prices U	قیمت
	set (one) back <idiom> U	قیمت
	price U	قیمت
	all in price U	قیمت کل
	price limit U	حد قیمت
	quotations U	قیمت
	price line U	خط قیمت
	cif U	قیمت
	nominal U	کم قیمت
	worth U	قیمت
	cost U	قیمت
	At the price of. At the cost of . U	به قیمت
	incentive price U	قیمت تشویقی
	fixed price U	قیمت ثابت
	historical cost U	قیمت بازار
	historical cost U	قیمت متعادل
	half fare U	نصف قیمت
	high dollar value U	سنگین قیمت
	freightage U	قیمت حمل
	highest price U	بیشترین قیمت
	high value U	گران قیمت
	highest price U	بالاترین قیمت
	ruling price U	قیمت روز
	sopt price U	قیمت نقد
	diseconomy U	ترقی قیمت ها
	spot price U	قیمت نقدی
	standard price U	قیمت استاندارد
	standard price U	قیمت پایه
	decrease in value U	نقص قیمت
	price U	قیمت گذاشتن
	buying price U	قیمت خرید
	cut rate U	تنزل قیمت
	current price U	قیمت جاری
	supply price U	قیمت تولیدکننده
	support price U	قیمت حمایتی
	cost unit U	قیمت واحد
	target price U	قیمت موردنظر
	sopt price U	قیمت روز
	equilibrium price U	قیمت تعادل
	excess price U	قیمت اضافی
	final price U	اخرین قیمت
	final price U	قیمت نهائی
	sale price U	قیمت فروش
	peasonable price U	قیمت عادله
	sale price U	قیمت حراج
	fair price U	قیمت بیطرفانه
	fair price U	قیمت مناسب
	fair price U	قیمت عادلانه
	fair price U	قیمت منصفانه
	factor price U	قیمت عوامل
	supply price U	قیمت عرضه
	selling price U	قیمت فروش
	shadow price U	قیمت سایهای
	excess price U	اضافه قیمت
	proper price U	قیمت عادله
	incentive price U	قیمت محرک
	normal price U	قیمت عادی
	price chiseling U	تقلب در قیمت
	price control U	کنترل قیمت
	price determination U	تعیین قیمت
	price differential U	تفاوت قیمت
	price discrimination U	تبعیض قیمت
	price effect U	اثر قیمت
	price elasticity U	کشش قیمت
	price elasticity U	حساسیت قیمت