English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infantile sexuality U میل جنسی دوره کودکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
childhood U کودکی
imfancy U کودکی
infancy U کودکی
infantile amnesia U یادزدودگی کودکی
man and boy U چه در کودکی چه در بزرگی
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
dementia infantilis U زوال عقل کودکی
infantile U مربوط بدوران کودکی
To adopt a child ( an infant ) . U کودکی را بفرزندی قبول کردن
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
nursling or nurse U کودکی به دست دایه یا پرستار سپرده شده است
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
handy dandy U بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. U عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
unisex U دو جنسی
homogeneity U هم جنسی
road sense U جنسی
bisexual U دو جنسی
gamic U جنسی
sexual U جنسی
sex U جنسی
generic U جنسی
diclinous U یک جنسی
bisexuals U دو جنسی
ambisexual U دو جنسی
kind U جنسی
kinds U جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
kindest U جنسی
sexes U جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
unisexual U یک جنسی
climax U اوج جنسی
rapist U متجاوز جنسی
asexual U غیر جنسی
sexuality U عطش جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
sexuality U تمایلات جنسی
Y chromosome U کروموزوم جنسی
Y chromosomes U کروموزوم جنسی
potency U توان جنسی
sex appeal U جاذبه جنسی
venery U مقاربت جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
unisexuality U حالت یک جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
sexism U تبعیض جنسی
rapists U متجاوز جنسی
sexual development U رشد جنسی
sex education U اموزش جنسی
petting U نوازش جنسی
voyeurism U تماشاگری جنسی
sexual perversion U انحراف جنسی
scopophilia U تماشاگری جنسی
sexual offences U جرائم جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
sexual relations U مقاربت جنسی
sexual relations U روابط جنسی
puberty U بلوغ جنسی
sexual symbolism U نمادگری جنسی
impotence U ضعف جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
sexual maturity U بلوغ جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
sexiness U جاذبه جنسی
sex glands U غدههای جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
sexual arousal U برانگیختگی جنسی
sexual delusion U هذیان جنسی
sexual disorder U اختلال جنسی
renifleur U بو پرست جنسی
psychosexual U روانی- جنسی
sodomy U انحراف جنسی
raping U تجاوز جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
excitement U برانگیختگی جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
paraphilia U نابهنجاری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
truckage U مبادله جنسی
rapes U تجاوز جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
coitus U مقاربت جنسی
rape U تجاوز جنسی
excitements U برانگیختگی جنسی
raped U تجاوز جنسی
climaxes U اوج جنسی
bisexuality U دو گانگی جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
psycholagny U خیالپردازی جنسی
eroticism U تمایلات جنسی
eroticism U تحریکات جنسی
commodity money U پول جنسی
modesty U شرم جنسی
inkind U کمک جنسی
libido U شور جنسی
libidos U شور جنسی
deviations U انحراف جنسی
deviation U انحراف جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
active algolagnia U ازارگری جنسی
idols of the tribe U اوهام جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
gonocyte U سلول جنسی
aphrodisiacs U برانگیزنده جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
sexual intercourse U امیزش جنسی
sexual intercourse U مقاربت جنسی
gender identity U هویت جنسی
Sexual assault U تجاوز جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
gametangium U سلول جنسی
benefit in kind U نفع جنسی
aphrodisiac U برانگیزنده جنسی
germ cell U یاخته جنسی
autosomal U غیر جنسی
multure U مزد جنسی
impotency U ضعف جنسی
erotomania U جنون جنسی
heterosexuality U دگرخواهی جنسی
gonad U غده جنسی
sexual orientation U گرایش جنسی
gamete U یاخته جنسی
erotogenic U محرک تحریکات جنسی
copulate U مقاربت جنسی کردن
gonadotropic U موثردر غده جنسی
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
eonism U مبدل پوشی جنسی
prestation U مالیات اجاره جنسی
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
sargassum U جنسی از خزههای دریایی
retifism U پا- کفش پرستی جنسی
gonadotrophic U موثر درغده جنسی
clitoral orgasm U اوج جنسی خروسهای
gamogenesis U زاد و ولد جنسی
gamic U دارای خاصیت جنسی
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
desexualization U غیر جنسی کردن
exospore U هاگ غیر جنسی
polymophous perversity U چندگانگی میل جنسی
platyhelminth U جنسی از کرمهای پهن
levy duties U گمرک بستن به جنسی
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
orgasm U اوج لذت جنسی
orgasms U اوج لذت جنسی
sexual intercourse U مواقعه نزدیکی جنسی
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
sexual intercourse U رابطه جنسی مجامعت
promiscuous U بیقید در امور جنسی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
asexual U بدون عمل جنسی
cohabits U رابطه جنسی داشتن
cohabited U رابطه جنسی داشتن
intimacy U رابطه نامشروع جنسی
cohabit U رابطه جنسی داشتن
mixoscopia U ارضاء جنسی تماشاگرانه
promiscuity U بی بند و باری جنسی
passivity U فعل پذیری جنسی
inkind U کمک هزینه جنسی
odontoglssum U جنسی از ثعلبهای امریکایی
pedication U عمل جنسی با حیوانات
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
autosome U کروموزوم غیر جنسی
autosome U رنگینتن غیر جنسی
anorgasmy U فقدان اوج جنسی
anorgasmia U فقدان اوج جنسی
algolagnia U درد دوستی جنسی
agamous U فاقد الت جنسی
agamogenesis U تکثیر غیر جنسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com