English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barreled shaft U میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ground plan U نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plans U نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
tandem U باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
tandems U باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
tenpin U میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood U ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
leveled U تراز کردن تراز
levelled U تراز کردن تراز
levels U تراز کردن تراز
level U تراز کردن تراز
shaft U میله ستون میله چاه
shafts U میله ستون میله چاه
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
molls U کلفت
squatty U کلفت
stockier U کلفت
stockiest U کلفت
stocky U کلفت
moll U کلفت
handmaid U کلفت
hand maid U کلفت
thicker U کلفت
thickest U کلفت
chamberer U کلفت
femme de chambre U کلفت
bonne U کلفت
blobber U کلفت
chamber maid U کلفت
biddy U کلفت
servant maid U کلفت
thick U کلفت
charwomen U کلفت
labrose U لب کلفت
handmaiden U کلفت
trull U کلفت
housemaids U کلفت
chambermaid U کلفت
swabber U کلفت
woman U کلفت
chambermaids U کلفت
ladys maid U کلفت
tirewoman U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
housemaid U کلفت
charwoman U کلفت
maidservant U کلفت
handmaidens U کلفت
burly U کلفت
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pachydermatous U پوست کلفت
thickened U کلفت ترشدن
box coat U پالتوی کلفت
thickens U کلفت کردن
poutingly U لب کلفت کنان
stiff necked U گردن کلفت
bondwoman U کلفت زرخرید
doubling U کلفت ریسی
parlour maid U کلفت سرمیز
thickened U کلفت کردن
plank U تخته کلفت
waitresses U ندیمه کلفت
thick skinned U پوست کلفت
blunt U کلفت کردن
thick-skinned U پوست کلفت
dumpy U گردن کلفت
blunted U کلفت کردن
blunter U کلفت کردن
bluntest U کلفت کردن
waitress U ندیمه کلفت
blunting U کلفت کردن
blunts U کلفت کردن
thicken U کلفت کردن
thicken U کلفت ترشدن
thick weft U نخ پود کلفت
thick warp U نخ تار کلفت
pachydrmatous U پوست کلفت
thickening U کلفت سازی
thickset U تنگ کلفت
moppy U کلفت بلند
yak U گاومیش دم کلفت
hawser U طناب کلفت
incrassate U کلفت شدن
ruffians U گردن کلفت
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
stodgy U گردن کلفت
muslinet U مشمش کلفت
inspissate U کلفت کردن
ruffian U گردن کلفت
girls U دوشیزه کلفت
heavyset U کلفت زمخت
hoodman blind U گردن کلفت
girl U دوشیزه کلفت
hawsers U طناب کلفت
baryphonia U کلفت صدایی
impassive U پوست کلفت
junk board U مقوای کلفت
gold foil U زرورق کلفت
roughneck U گردن کلفت
yaks U گاومیش دم کلفت
incrassate U کلفت کردن
odalisque U کلفت یا صیغه
thickens U کلفت ترشدن
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
pachyderms U جانور پوست کلفت
pachyderm U جانور پوست کلفت
snub U کلفت وکوتاه سرزنش
thug U قاتل گردن کلفت
marchioness U نوعی گلابی کلفت
thugs U قاتل گردن کلفت
marchionesses U نوعی گلابی کلفت
ruffianly U گردن کلفت وحشی
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
bullying U گردن کلفت گوشت
bully U گردن کلفت گوشت
bullies U گردن کلفت گوشت
bullied U گردن کلفت گوشت
snubs U کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing U کلفت وکوتاه سرزنش
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
snubbed U کلفت وکوتاه سرزنش
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
indurate U پوست کلفت کردن
moreen U پارچه کلفت پردهای
heavyset U چهارشانه کلفت وکوتاه
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
butch U مرد یا پسر گردن کلفت
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
nappies U کلفت و پرزدار خواب دار
nappy U کلفت و پرزدار خواب دار
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
pachydrmatous U ادم پوست کلفت و بیرگ
ancillary U مستخدم بومی مربوط به کلفت
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
chunks U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
chunk U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
meathead U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
muscleman U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
beefcake U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
sites U تراز
balance U تراز
leveled U تراز
bottom level U تراز کف
leveled U هم تراز
degenerated U هم تراز
level U تراز
level U هم تراز
degenerating U هم تراز
yokefellow U هم تراز
degenerate U هم تراز
site U تراز
degenerates U هم تراز
levelling straightedge U خط کش تراز
balancing U تراز
graphical site table U خط کش تراز
levels U هم تراز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com