English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the butts U میدان تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
Other Matches
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
coursed U میدان تیر میدان
course U میدان تیر میدان
courses U میدان تیر میدان
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
gunning U تیراندازی
archery U تیراندازی
musketry U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
pop U تیراندازی
popped U تیراندازی
pops U تیراندازی
shootings U تیراندازی
shooting U تیراندازی
scheme of fire U طرح تیراندازی
ready position U حاضربه تیراندازی
automatic fire U تیراندازی خودکار
live U تیراندازی جنگی
combat firing U تیراندازی جنگی
offhand U تیراندازی ایستاده
riflery U تیراندازی تفنگداری
conduct of fire U هدایت تیراندازی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
field archery U تیراندازی صحرایی
conduct of fire U اجرای تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
lived U تیراندازی جنگی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
firing area U منطقه تیراندازی
methode of fire U روش تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
firing table U جدول تیراندازی
shoots U تیراندازی کردن
fire bay U دهلیز تیراندازی
fire power U قدرت تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
gunnery U قوانین تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
guns U تیراندازی کردن
gun U تیراندازی کردن
fires U تیراندازی کردن
horseback archery U تیراندازی سواره
handbow U کمان تیراندازی
gunning U تمرین تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
shoot U تیراندازی کردن
verification fire U تیراندازی ازمایشی
hasty breaching U نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
recoil U دفع ضربت تیراندازی
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
set up U اماده تیراندازی کردن
recoils U دفع ضربت تیراندازی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
archery U تیراندازی با تیر و کمان
passive U دفاع بدون تیراندازی
shot U گلوله تیراندازی شده
open fire U شروع به تیراندازی کردن
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
pit detail U کمک مربی تیراندازی
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
shot U تیراندازی شده تیرخورده
passives U دفاع بدون تیراندازی
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
range correction U تصحیح برد تیراندازی
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
shots U تیراندازی شده تیرخورده
shots U گلوله تیراندازی شده
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
howlers U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
freestyle U مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
captive firing U ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
subcaliber range U تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglect U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
shooting line U خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
neglects U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule U روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
plaza U میدان
arena U میدان
open space U میدان
field U میدان
line of force U خط میدان
agora U میدان
line bay U میدان خط
reached U میدان
field line U خط میدان
trone U میدان
reaching U میدان
forum U میدان
forums U میدان
reaches U میدان
piazza U میدان
reach U میدان
arenas U میدان
place U میدان
ROUNDABOUT U میدان
domains U میدان
frontage U میدان
frontages U میدان
ring U میدان
plainer U میدان
plainest U میدان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com