English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vector field U میدان برداری
vector field U میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
courses U میدان تیر میدان
course U میدان تیر میدان
coursed U میدان تیر میدان
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
hasty breaching U نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors U برداری
vector U برداری
embodiment U در برداری
decerebration U مخ برداری
vector analysis U تحلیل برداری
vector diagram U نمودار برداری
vector display U نمایش برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
vectorical angle U زاویه برداری
listings U سیاهه برداری
listing U سیاهه برداری
weight lifting U وزنه برداری
duplicating U نسخه برداری
duplicates U نسخه برداری
vector pair U زوج برداری
vector power U توان برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector product U حاصلضرب برداری
topectomy U تکه برداری
vector quantity U کمیت برداری
duplicated U نسخه برداری
duplicate U نسخه برداری
gaud U کلاه برداری
decerebellation U مخچه برداری
gyrectomy U شکنج برداری
operation U بهره برداری
metal cutting U براده برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
duplication U نسخه برداری
stripping U قالب برداری
mapping U نقشه برداری
i know him by his step U از گام برداری
lobectomy U قطعه برداری
ingathering U خرمن برداری
land surveying U نقشه برداری
ovariectomy U تخمدان برداری
photogeny U عکس برداری
extirpation U اندام برداری
swindled U کلاه برداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
swindle U کلاه برداری
biopsy U بافت برداری
cannibalization U قطعه برداری
subordination U فرمان برداری
deafferentation U اوران برداری
samplery U نمونه برداری
resultant U جمع برداری
removal of chips U براده برداری
denervation U عصب برداری
surveying U نقشه برداری
enervation U عصب برداری
decoding U رمز برداری
insurability U بیمه برداری
utilisation [British] U بهره برداری
machining U براده برداری
treads U گام برداری
sampling U نمونه برداری
metal cutting work U براده برداری
march U قدم برداری
using U بهره برداری
usage U بهره برداری
fraudulence U کلاه برداری
marching U قدم برداری
marches U قدم برداری
marched U قدم برداری
tread U گام برداری
utilization U بهره برداری
footsteps U گام برداری
swindles U کلاه برداری
treading U گام برداری
footstep U گام برداری
copying U نسخه برداری
copies U کپی برداری
copy U نسخه برداری
exploitation [utilization] U بهره برداری
copy U کپی برداری
utilizations U بهره برداری ها
copying U کپی برداری
survey U نقشه برداری
surveyed U نقشه برداری
utilisations U بهره برداری ها
surveys U نقشه برداری
frauds U کلاه برداری
exploitation U بهره برداری
topography U نقشه برداری
fraud U کلاه برداری
gains U بهره برداری
rip-offs U کلاه برداری
gained U بهره برداری
gain U بهره برداری
usages U بهره برداری ها
copied U نسخه برداری
arrow diagram U نمودار برداری
copies U نسخه برداری
copied U کپی برداری
rip-off U کلاه برداری
royalty U حق بهره برداری از چیزی
ground survey U نقشه برداری زمینی
gross f. U کلاه برداری بزرگ
i know you by your walk U من شما را از گام برداری
tapping U بهره برداری کردن از
field survey U نقشه برداری زمینی
incline bench U تخته وزنه برداری
tap U بهره برداری کردن از
tapped U بهره برداری کردن از
flying levels U خط تراز نقشه برداری
utilize U بهره برداری کردن
royalties U حق بهره برداری از چیزی
emergency operation U بهره برداری اضطراری
biased sampling U نمونه برداری غیرتصادفی
defraud U کلاه برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
defrauding U کلاه برداری کردن
duplicators U ماشین نسخه برداری
defrauds U کلاه برداری کردن
excavation U گود برداری حفره
aerial survey U نقشه برداری هوایی
utilised U بهره برداری کردن
utilises U بهره برداری کردن
auger U مته نمونه برداری
utilising U بهره برداری کردن
utilizing U بهره برداری کردن
autopolling U خود نمونه برداری
utilizes U بهره برداری کردن
duplicator U ماشین نسخه برداری
bottle silt sampler U نمونه برداری با بطری
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
dynamic dump U نسخه برداری پویا
disk duplication U نسخه برداری از دیسک
disk copying U نسخه برداری از دیسک
obediently U از روی فرمان برداری
gangs U مشی گام برداری
gang U مشی گام برداری
crazing U ترک برداری سطحی
core drilling U نمونه برداری با مته
copying test U ازمون نسخه برداری
cinematograph U دوبین فیلم برداری
chain survey U نقشه برداری زنجیری
snatch U وزنه برداری یکضرب
snatched U وزنه برداری یکضرب
snatches U وزنه برداری یکضرب
snatching U وزنه برداری یکضرب
calking mallet U ابزار زفت برداری
base cover U عکس برداری اولیه
surveying error U خطای نقشه برداری
exploits U بهره برداری کردن از
exploiting U بهره برداری کردن از
exploit U بهره برداری کردن از
surveys U نقشه برداری زمینی
weight program U تمرین وزنه برداری
surveyed U نقشه برداری زمینی
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
survey U نقشه برداری زمینی
vector potential of a solenoidal vector U پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector graphics U نگاره سازی برداری
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
surveying instrument U الات نقشه برداری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
tacheometer U دوربین نقشه برداری
to pace off U باگام برداری شمردن
replicable <adj.> U قابل کپی برداری
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
sampled U نمونه برداری کردن
sample U نمونه برداری کردن
cross product U ضرب برداری [ریاضی]
vector product U ضرب برداری [ریاضی]
directed area product U ضرب برداری [ریاضی]
linear space U فضای برداری [ریاضی]
vector space U فضای برداری [ریاضی]
vector calculus U حساب برداری [ریاضی]
vector analysis [vector calculus] U حساب برداری [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com