English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weighted average U میانگین وزنی
weighted mean U میانگین وزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
Other Matches
gravity dam U سد وزنی
hexametric U شش وزنی
equiponderance U هم وزنی
arrhythmic U بی وزنی
weighted U وزنی
weightlessness U بی وزنی
gravimetric factor U ضریب وزنی
gravity battery U باتری وزنی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
gravity abutment U گرانپایه وزنی
gravimetrical analysis U تجزیه وزنی
gravimetric analysis U تجزیه وزنی
division U گروه وزنی
divisions U گروه وزنی
daedman U مهار وزنی
weighted average U متوسط وزنی
weighted score U نمره وزنی
weight percent U درصد وزنی
weight function U تابع وزنی
tetrameter U چهار وزنی
monometer U شعر یک وزنی
weighting coefficient U ضریب وزنی
massive arch dam U سد قوسی وزنی
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
gravity wall U دیوار وزنی
hollow gravity dam U سد تهیده وزنی
hexameter U شعر شش وتدی یا شش وزنی
h does not w.much U چندان وزنی ندارد
weigh batcher U اندازه گیر وزنی
gravity drop U زنگ احضار وزنی
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
tandem roller U غلطک وزنی پشت سر هم
imponderability U بی وزنی غیر محسوسی
masonry weir U بند بنایی وزنی
tons U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
ton U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
available payload U فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
ounces U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
bantamweight U مقیاس وزنی درحدود 811پوند
ounce U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
scaleweight U وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
bushels U مقیاس وزنی است معادل 4پک
quintal U واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
To bear heavy expenses. U سرب فلز سنگین وزنی است
bushel U مقیاس وزنی است معادل 4پک
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
pottle U پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
mean U میانگین
arithmetic mean U میانگین
median U میانگین
mean value U میانگین
meanest U میانگین
average U میانگین
mean high water U مد میانگین
meaner U میانگین
average value U میانگین
averaged U در میانگین
averages U میانگین
on average [on av.] U در میانگین
averaged U میانگین
averaging U میانگین
mean deviation U انحراف میانگین
harmonic mean U میانگین همساز
simple average U میانگین ساده
meaner U مقدار میانگین
simple mean U میانگین ساده
average life U عمر میانگین
mean life U عمر میانگین
simple mean U میانگین حسابی
meanest U مقدار میانگین
logarithmic mean U میانگین لگاریتمی
mean U مقدار میانگین
moving average U میانگین غلتان
mean velocity U تندی میانگین
mean value U مقدار میانگین
mean time between failures U میانگین عمر
mean squares U میانگین مجذورات
mean low water U اب پایین میانگین
mean low water U جزر میانگین
true mean U میانگین حقیقی
mean high water U اب بالای میانگین
mean depth U ژرفای میانگین
mean absolute deviation U انحراف میانگین
weighted average U میانگین موزون
moving average U میانگین متحرک
working mean U میانگین مفروض
mean error U خطای میانگین
averaging U ایجاد میانگین
average price U میانگین قیمت
average deviation U انحراف میانگین
average flow U بده میانگین
averages U میانگین موفقیت
arithmetic mean U میانگین حسابی
average error U خطای میانگین
average discharge U بده میانگین
averaging U معدل میانگین
average cost U میانگین هزینه
average U معدل میانگین
average U ایجاد میانگین
assumed mean U میانگین فرضی
averages U معدل میانگین
averages U ایجاد میانگین
averaging U میانگین موفقیت
average value U ارزش میانگین
averaged U ایجاد میانگین
geometric mean U میانگین هندسی
mediums U وسط یا میانگین
density mean U میانگین چگالی
averaged U میانگین موفقیت
averaged U معدل میانگین
batting average U میانگین توپزنی
average value U مقدار میانگین
average U میانگین موفقیت
medium U وسط یا میانگین
mean U معنی دادن میانگین
mean value of periodic quantity U میانگین کمیت دورهای
mean time to failure U زمان میانگین تاخرابی
averaged U درجه عادی میانگین
sm U خطای معیار میانگین
standard error of mean U خطای معیار میانگین
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
effective U خروجی میانگین پردازنده
averaging U درجه عادی میانگین
electrode current averaging time U زمان میانگین شدن
meanest U معنی دادن میانگین
averages U درجه عادی میانگین
meaner U معنی دادن میانگین
mean free path U مسافت ازاد میانگین
mean sea level U میانگین سطح دریا
mean time to repair U زمان میانگین تعمیر
mean repair time U زمان میانگین تعمیر
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
average out U میانگین در نظر گرفتن
average U درجه عادی میانگین
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
number average molecular weight U میانگین عددی وزن مولکولی
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
number average degree of polymerization U میانگین عددی درجه بسپارش
mean time between failures U زمان میانگین بین دو خرابی
bowling average U میانگین امتیازهای توپ انداز
earned run average U میانگین امتیاز کسب شده
root mean square error U جذر میانگین مجذور خطا
root mean square velocity U جذر میانگین مجذور سرعت
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
averages U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
pass completion average U میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
exponential smoothing U روش میانگین گیری متغیروزن دار
averaging U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
averaged U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
MEP U مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
MEPs U مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
averaging U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averages U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
variance U میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
mtbf U زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
root mean square U ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
arithmetic mean U میانگین حسابی متوسط حسابی
averages U میانگین حسابی متوسط حسابی
average U میانگین حسابی متوسط حسابی
averaged U میانگین حسابی متوسط حسابی
averaging U میانگین حسابی متوسط حسابی
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com