English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graphical user interface U میانجی نگارهای کاربر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
presentation manager U تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
Internet U سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
graphic U نگارهای
graphesthesia U حس نگارهای
graphics scanner U پویشگر نگارهای
graphic panel U تابلو نگارهای
graphic analysis U تحلیل نگارهای
graphic language U زبان نگارهای
graphic character U دخشه نگارهای
graphic method U روش نگارهای
graphic score U نمره نگارهای
graphics spreadsheet U صفحه گسترده نگارهای
graphics file format U فرمت فایل نگارهای
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
users U نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
user U نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
BCC U گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT U نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
black U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blackest U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blacker U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blacks U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blacked U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
log U کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
logs U کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
interactive U سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
site U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
interface U میانجی
intermedium U میانجی
intermediator U میانجی
intercessor U میانجی
interagent U میانجی
intermediate U میانجی
mediators U میانجی
mediator U میانجی
intermediaries U میانجی
intermediary U میانجی
moderator U میانجی
moderators U میانجی
arbitress U میانجی
catalyzer U میانجی
conciliation officer U میانجی
conciliator U میانجی
placater U میانجی
go between U میانجی
interfaces U میانجی
paraclete U میانجی
arbitrators U میانجی
arbitrator U میانجی
go-between U میانجی
go-betweens U میانجی
referees U میانجی
refereeing U میانجی
refereed U میانجی
referee U میانجی
booster U خرج میانجی
boosters U خرج میانجی
midway U متوسط میانجی
detonators U خرج میانجی
user interface U میانجی کمکی
communication interface U میانجی ارتباطی
intermediary bank U بانک میانجی
intercession U میانجی گری
intercessions U میانجی گری
buster U خرج میانجی
medium U میانجی واسطه
mediums U میانجی واسطه
intermediation U میانجی گری
to stand or go between U میانجی شدن
to stand between U میانجی شدن
buffer U حافظه میانجی
lingua franca U زبان میانجی
interagency U میانجی گری
detonator U خرج میانجی
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
system v interface definition U تعریف میانجی سیستم 5
intermedial U میانجی گری کننده
scsi U میانجی سیستم کامپیوترکوچک
mediatory U وابسته به میانجی گری
interceded U میانجی گری کردن
network interface card U کارت میانجی شبکه
mediate U میانجی گری کردن
mediating U میانجی گری کردن
detonator U خرج میانجی جنگی
mediacy U شفاعت میانجی گری
intercedes U میانجی گری کردن
mediates U میانجی گری کردن
intercede U میانجی گری کردن
interceding U میانجی گری کردن
detonators U خرج میانجی جنگی
mediative U وابسته به میانجی گری
intermediacy U میانجی گری مداخله
mediated U میانجی گری کردن
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
interposing U در میان امدن میانجی شدن
interposes U در میان امدن میانجی شدن
interpose U در میان امدن میانجی شدن
application program interface U میانجی یا رابط برنامه کاربردی
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
enhanced system device interface U میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
interposed U در میان امدن میانجی شدن
intercedes U میانجی شدن میانه گیری کردن
To meciate . To intervene . U پا درمیانی کردن ( واسطه یا میانجی شدن )
intercede U میانجی شدن میانه گیری کردن
interceding U میانجی شدن میانه گیری کردن
interceded U میانجی شدن میانه گیری کردن
to join in [on] a conversation U واسطه شدن [میانجی شدن] در مذاکره ای
operators U کاربر ها
user U کاربر
labor using U کاربر
labor intensive U کاربر
users U کاربر ها
user U کاربر
users U کاربر
operator U کاربر
labour intensive industry U صنعت کاربر
make work activities U فعالیتهای کاربر
user program U برنامه کاربر
power user U کاربر پیشرفته
labor intensive production U تولید کاربر
labor intensive goods U کالاهای کاربر
user terminal U پایانه کاربر
end user U کاربر نهایی
user default U پیش فرض کاربر
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
account U رکورد نام کاربر
users U استعمال کننده کاربر
user U استعمال کننده کاربر
navigation U دگمه ها و واسط کاربر
contacted U فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
flames U ارسال پیام نامناسب به کاربر
contacting U فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact U فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
user defined U تعریف شده توسط کاربر
contacts U فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
user supplied U تامین شده توسط کاربر
flame U ارسال پیام نامناسب به کاربر
interactive U که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
MIDI sequencer U 1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
run duration U مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
action U شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
response U 1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
responses U 1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
authorisations U مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
bindery U یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
action U عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید
actions U عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید
actions U شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
authorization U مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
advisory system U سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
user U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
interpreters U نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
interpreter U نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
script U که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
users U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
output U عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
personalize U تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
authoring U فایلهای صوتی وتصویری و نمایش کاربر... است
foreground U که نتایج آن برای کاربر قابل دید است
outputs U عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
selectable U آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
account U نام یکتای کاربر در شبکه یا سیستم Online
dialog U پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر
menu U لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
commenting U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commented U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
databases U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
remoter U یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
advanced U برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
broadcasts U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
comment U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
remotest U یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
database U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
remote U یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
broadcast U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
dialogue U پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر
menus U لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
dialogues U پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر
user U کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com