English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fitch U موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rag paper U کاغذی که ازپارچه بسازند
gourd bottle U قمقمهای که ازکدوی قلیانی بسازند
herb beer U ابجوی که ازگیاه وعلف بسازند
mews U طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
nonce word U واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
piliform U مویی
ciliary U مویی
capillaries U مویی
capillary U مویی
crinite U مویی
capillaceous U مویی
hairlike U مویی
hirsute U مویی
tussocky U مویی
trichoid U مویی
hair line U طناب مویی
cilice U پارچه مویی
cilice U جامه مویی
coping saw U اره مویی
haircloth U پارچه مویی
hair worm U کرم مویی
hair sieve U الک مویی
hoariness U سفید مویی
hair crack U ترک مویی
hair cells U یاختههای مویی
grain side U سمت مویی
hairline crack U ترک مویی
capillary blood vessels U رگهای مویی
pyrrhotism U سرخ مویی
shatter crack U ترک مویی
maidenhair U پر سیاوشان مویی
villus U برامدگی مویی
hair esthesiometer U بساوایی سنج مویی
comose U کلاله دار مویی
to have something made [by somebody] U بدهند [به کسی] چیزی را برای کسی بسازند
combings U مویی که درشانه کردن میریزد
swab U کف شوی وسیله نظافت سمبه مویی
shag U پارچه مویی زبر اویزان بودن
shagging U پارچه مویی زبر اویزان بودن
swabs U کف شوی وسیله نظافت سمبه مویی
hair shirt U پیراهن مویی که برای ریاضت میپوشند
shags U پارچه مویی زبر اویزان بودن
jigsaw puzzle U نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
therefter U پس ازان
thereof=of that U ازان
therefter U ازان پس
away U پس ازان
afterwards U پس ازان
thence U پس ازان
Our life is hanging by a thread . U زندگی مابه تار مویی بند است
long a U مدتهاپس ازان
subsequent to that event U پس ازان رویداد
this is inferior to that U این ازان
eftsoon U اندکی پس ازان
it is all greek to me U ازان سودرنمیاورم
therein U ازان حیث
thereafter U بعد ازان
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
next U نزدیک ترین پس ازان
he is not of that stamp U ازان جنس نیست
this is better than that U این ازان بهتراست
crevice corrosion U خوردگی ناشی از وجود ترک مویی یا درز در ساختمان یک قطعه
he is not of that type U ازان قبیل اشخاص نیست
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
dice box U پیالهای که طاس را ازان میریزند
i am impatient for it U ازان بابت بیطاقت هستم
dye wood U چوبی که ازان رنگ میگیرند
wellŠwhat of it? U چه نتیجهای ازان بدست می اید
mofette U دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
it is not d. U نمیتوان ازان صرف نظر کرد
i gave up the idea U ازان خیال صرف نظر کردم
secernent U اندامی که چیزی ازان تراوش کند
feed door U دری که ازان سوخت درکوره میریزند
it came to my knowledge U من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
to slit hide into thongs U پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
one's pet aversion U چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
fly amanita U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fustic U یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
it savours of revenge U بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
fly bane U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
redan U استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
to say grace U دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
pete cock U شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
special vertict U رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
ballast U وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
dead line U خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
mulch U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
grey matter U بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
mulches U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
pliantly polonica U یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
edge detection U اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
logograph U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logogram U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
jigsaw U اره منبت کاری اره مویی
jigsaws U اره منبت کاری اره مویی
reentrant subroutine U زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is not t. U برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com