English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feminization U مونث سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
female U مونث
feminine U مونث
feminine gender U مونث
idoator U مونث
woman U ماده مونث
phoebe U اسم مونث
fem U مخفف مونث
competitress U مونث همکار
mort U جنس مونث
feminize U مونث کردن
shepherdress U مونث shepherd
patroness U حامی مونث
femininely U بطور مونث
feminine gender U جنس مونث
spectatress U تماشاچی مونث
spectatess U مونث spectator
ruth U اسم خاص مونث
stewardesses U نافر خرج مونث
stewardess U نافر خرج مونث
magdalen U اسم خاص مونث
niece U خویش و قوم مونث
nieces U خویش و قوم مونث
femalize U بصورت مونث دراوردن
rebekah U اسم خاص مونث
rebecca U اسم خاص مونث
Victoria U اسم خاص مونث
mary U اسم خاص مونث
maudlin U اسم خاص مونث
maids U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
maid U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
neutered U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuter U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neutering U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuters U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
padding U له سازی
compaction U تو پر سازی
individualised U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individualized U تک سازی
deflexion U خم سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualises U تک سازی
stylization U مد سازی
repk lection U پر سازی
flection U خم سازی
bridgework U پل سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
retortion U کج سازی
pavement U کف سازی
bridge building U پل سازی
individuation U تک سازی
simulations U همانند سازی
simulations U فاهر سازی
popularization U محبوب سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
unification U یکی سازی
plasticization U نرم سازی
ordering U مرتب سازی
urbanization U شهری سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
relocation U جابجا سازی
glasswork U شیشه سازی
simulation U شبیه سازی
saccharification U قند سازی
simulation U فاهر سازی
sacrfing U جفت سازی
anabiosis U زنده سازی
sanguification U خون سازی
saponification U صابون سازی
scenography U مجلس سازی
notification U اگاه سازی
rustication U دهاتی سازی
pimpling U حباب سازی
inebriation U مست سازی
individuation U جدا سازی
aromatization U معطر سازی
aromatization U عطر سازی
arrefication U رقیق سازی
arrefication U لطیف سازی
sensitization U حساس سازی
pedogenesis U جلگه سازی
inversions U وارون سازی
inversion U وارون سازی
wording U عبارت سازی
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
separatism U جدا سازی
series production U سری سازی
peneplanation U دشت سازی
perpetuation U جاودان سازی
scorification U تفاله سازی
anonymization U گمنام سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
sedimentation U رسوب سازی
accommodations U برون سازی
accommodation U برون سازی
resolving U برطرف سازی
oscillation U نوسان سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
weaponry U اسلحه سازی
lamponery U هجونامه سازی
oscillations U نوسان سازی
lancination U مجروح سازی
lancination U پاره سازی
segmentation U قطعه سازی
packing U فشرده سازی
russification U روسی سازی
replacement U جانشین سازی
activation barrier U سد فعال سازی
rarafaction U لطیف سازی
restoration to life U زنده سازی
rarafaction U رقیق سازی
manifestation U اشکار سازی
quadrature U مربع سازی
retardment U کند سازی
purification U خالص سازی
stripping U برهنه سازی
puppyhood U خود سازی
vaporization U بخار سازی
solution U چاره سازی
curtailment U کوتاه سازی
manifestations U اشکار سازی
re construction U دوباره سازی
replacements U جانشین سازی
abbreviation U کوته سازی
abbreviations U کوته سازی
separating U جدا سازی
acidification U اسید سازی
extinction U خاموش سازی
rectification U دائم سازی
mutilation U معیوب سازی
activation U فعال سازی
rearrngement U پس وپیش سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
refrigerating technique U فن سرما سازی
solutions U چاره سازی
puppydom U خود سازی
afforestment U جنگل سازی
road making U راه سازی
reduction U ساده سازی
reductions U ساده سازی
procurance U فراهم سازی
preformation U پیش سازی
prefabrication U پیش سازی
infuriation U خشمگین سازی
invalidation U باطل سازی
precipitousness work U خلاصه سازی
rubefaction U قرمز سازی
irksomeness U کسل سازی
storage U ذخیره سازی
wearisomeness U کسل سازی
irreticence U فاش سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
road bed U زیر سازی
punctation U نقطه سازی
suppression U موقوف سازی
forgeries U سند سازی
forgeries U صورت سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com