Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trigonal planar molcule
U
مولکول مسطح مثلثی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tringular planar molecule
U
مولکول سه گوش مسطح
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
triangular
U
مثلثی
triangular matrix
U
ماتریس مثلثی
triangular pass
U
پاس مثلثی
triangle pass
U
پاس مثلثی
skew backs
U
گوه مثلثی
triquetrous
U
مثلثی شکل
triangularity
U
مثلثی شکل
trigonal prism
U
منشور مثلثی
triangular matrix
U
ماتریس مثلثی
[ریاضی]
gravity dam of triangular section
U
سد وزنی با نیمرخ مثلثی
base of a triangle
U
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
lower triangular matrix
U
ماتریس پایین مثلثی
[ریاضی]
upper triangular matrix
U
ماتریس بالا مثلثی
[ریاضی]
molecules
U
مولکول
molecule
U
مولکول
pennon
U
پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
balloon jib
U
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
ballooner
U
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
gram molecule
U
مولکول گرم
replicating molecule
U
مولکول همتاساز
monoatomic molecule
U
مولکول تک اتمی
atomicity
U
تعداداتمهای یک مولکول
asymmetric molecule
U
مولکول بی تقارن
quasi molecule
U
شبه مولکول
polar molecule
U
مولکول قطبی
nonpolar molacule
U
مولکول ناقطبی
linear molecule
U
مولکول خطی
gramme molecule
U
مولکول گرم
homomolecule
U
جور مولکول
gaint molecule
U
درشت مولکول
macromolecule
U
درشت مولکول
diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی
moles
U
مولکول گرم
mole
U
مولکول گرم
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
paries
U
قسمت مثلثی شکل بندبدن کشتی چسب
semipolar molecule
U
مولکول نیم قطبی
polyatomic molecule
U
مولکول چند اتمی
gram moleculare weight
U
وزن مولکول گرم
heteroatomic molecule
U
مولکول ناجور اتم
gram molecular volume
U
حجم مولکول- گرم
homoatomic molecule
U
مولکول جور اتم
macromolecular chemistry
U
شیمی درشت مولکول
acroterium
U
یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
diatomic
U
دواتمی دارای دو اتم در هر مولکول
square pyramidal molecule
U
مولکول هرمی مربع القاعده
dicarbopylic
U
دارای دو اتم کاربوکسیل در هر مولکول
homonuclear diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی جور هسته
trigonal bipyramidal molecule
U
مولکول دو هرمی مثلث القاعده
tabulate
U
مسطح
tabulated
U
مسطح
tabulates
U
مسطح
planar
U
مسطح
flat
U
مسطح
levels
U
مسطح
levelled
U
مسطح
plain
U
مسطح
plane
U
مسطح
even
U
مسطح
planed
U
مسطح
plainer
U
مسطح
plainest
U
مسطح
level
U
مسطح
plains
U
مسطح
planes
U
مسطح
flattest
U
مسطح
leveled
U
مسطح
flattened
U
مسطح
planing
U
مسطح
plateaus
U
زمین مسطح
map chart
U
نقشه مسطح
plateau
U
زمین مسطح
clearings
U
مکان مسطح
level point
U
نقطه مسطح
level land
U
زمین مسطح
flat arch
U
قوس مسطح
levelled
U
مسطح شدن
flat pass
U
رخده مسطح
square planar
U
مسطح مربعی
piggybacks
U
واگن مسطح
planar configuration
U
پیکربندی مسطح
campaign
U
زمین مسطح
campaigned
U
زمین مسطح
rase
U
مسطح کردن
campaigning
U
زمین مسطح
plateaux
U
زمین مسطح
plane figure
شکل مسطح
campaigns
U
زمین مسطح
piggyback
U
واگن مسطح
plane wave
U
موج مسطح
planar complex
U
کمپلکس مسطح
portfolio
U
کانتینر مسطح
portfolios
U
کانتینر مسطح
planes
U
صاف مسطح
flat pack
U
بسته مسطح
flat ground
U
زمین مسطح
planing
U
صاف مسطح
level
U
مسطح کردن
level
U
مسطح شدن
tabulates
U
مسطح کردن
leveled
U
مسطح کردن
leveled
U
مسطح شدن
area weight balance
U
ترازوی مسطح
arch flat
U
طاق مسطح
tabulated
U
مسطح کردن
tabulate
U
مسطح کردن
levelled
U
مسطح کردن
flat roof
U
بام مسطح
levels
U
مسطح کردن
clearing
U
مکان مسطح
flatly
U
بطور مسطح
flatware
U
فروف مسطح
flatfoot
U
مسطح شدن کف پا
flatbed scanner
U
پویشگر مسطح
levels
U
مسطح شدن
plane
U
صاف مسطح
planed
U
صاف مسطح
flatbed plotter
U
رسام مسطح
flat weld
U
جوش مسطح
plain gypsum lath
[توفان سنگ و گچ مسطح]
tableland
U
زمین هموار و مسطح
plano convex lens
U
عدسی مسطح- محدب
terraced roof
U
پشت بام مسطح
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
plane
U
سطح تراز مسطح
planes
U
سطح تراز مسطح
planing
U
سطح تراز مسطح
planed
U
سطح تراز مسطح
linear polarized light
U
نور قطبیده مسطح
plane polarized light
U
نور قطبیده مسطح
flat panel display
U
صفحه نمایش مسطح
door panel
U
بخش مسطح درب
plano concave lens
U
عدسی مسطح- مقعر
planisphere
U
جهان نمای مسطح
rafts
U
دگل قایق مسطح الواری
raft
U
دگل قایق مسطح الواری
flat bed plotter
U
رسام با بستر تخت مسطح
boarded
U
تخته یا مقوا ویاهرچیز مسطح
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
board
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
planation
U
مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
holm
U
زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
platelet
U
جسم مسطح و کوچک بویژه پلاکتهای خونی
plasma panel display
U
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
diaper
U
[نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
chimney-bar
U
[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
mortarboards
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
gas plasma display
U
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
salachak
U
فرش محرابی یموتی
[این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
latch hooks
U
طرح قفل قلاب شکل
[این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
plano concave
U
از یک طرف مسطح و از طرف دیگر مقعر
ranges
U
عبور کردن مسطح کردن
flatten
U
مسطح کردن بیمزه کردن
ranged
U
عبور کردن مسطح کردن
range
U
عبور کردن مسطح کردن
flattens
U
مسطح کردن بیمزه کردن
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com