English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
shifted U تغییر مکان
change of place U تغییر مکان
displeacement of water U تغییر مکان اب
shifts U تغییر مکان
left shift U تغییر مکان به چپ
shift U تغییر مکان
displacement U تغییر مکان
displaciment U تغییر مکان
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
die shift U تغییر مکان حدیده
ring shift U تغییر مکان حلقهای
piston displacement U تغییر مکان پیستون
shift U تغییر مکان انتقال
shifted U تغییر مکان انتقال
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
sides way U تغییر مکان جانبی
logic shift U تغییر مکان منطقی
red shift U تغییر مکان سرخ
circular shift U تغییر مکان حلقوی
circular shift U تغییر مکان دایرهای
displacement U جابجاشدگی تغییر مکان
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
shift out U تغییر مکان به بیرون
logical shift U تغییر مکان منطقی
shift register U ثبات تغییر مکان
shifts U تغییر مکان انتقال
output per unit of displacement U توان در واحد تغییر مکان
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
move U پیشنهاد کردن تغییر مکان
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
statip shift register U ثبات تغییر مکان ایستا
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
echeloned displacement U تغییر مکان رده برده
moves U پیشنهاد کردن تغییر مکان
right shift U تغییر مکان به سمت راست
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
left justification U تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
intransit U در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
overlaps U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
microcomputer components U مولفههای ریزکامپیوتر
discrete component U با مولفههای گسسته
principal components method U روش مولفههای اصلی
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over U تغییر روش تغییر رویه
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
space U مکان
place U مکان
placing U جا مکان
places U جا مکان
illocal U بی مکان
locus U مکان
places U مکان
spaces U مکان
place U جا مکان
placing U مکان
site U مکان
sited U مکان
location U مکان
stead U مکان
part U مکان
sites U مکان
there U ان مکان
stabilizer U مکان
spots U مکان
stabilisers U مکان
spot U مکان
purlieus U مکان جا
locations U مکان
place learning U مکان اموزی
ubiety U کیفیت مکان
screen position U مکان صفحه
cursors U مکان نما
localities U موضع مکان
place U مکان موقع
loci U مکان هندسی
nowhere U در هیچ مکان
response position U مکان جواب
facility U مکان ساختمان
sign position U مکان علامت
topographer U مکان نگار
cursor U مکان نما
unit position U مکان واحد
topology U مکان شناسی
topologist U مکان شناس
storage location U مکان انباره
locus U مکان هندسی
otherwhere U در مکان دیگر
clearing U مکان مسطح
clearings U مکان مسطح
move U نقل مکان
places U مکان موقع
locality U موضع مکان
location U مکان یابی
place of honor U مکان پر افتخار
location counter U مکان شمار
print position U مکان چاپ
placing U مکان موقع
topography U مکان نگاری
locative U دال بر مکان
locations U مکان یابی
public place U مکان عمومی
moved U نقل مکان
displaciment U تفاوت مکان
adverb of place U فرف مکان
moves U نقل مکان
storage location U مکان ذخیره
memory location U مکان حافظه
nowheres U در هیچ مکان
transmigrator U نقل مکان کننده
location theory U نظریه تعیین مکان
location vector U بردار مکان [ریاضی]
location of industry U تعیین مکان صنعت
mental topography U مکان نگاری ذهن
mobility U قابلیت نقل مکان
position vector U بردار مکان [ریاضی]
toponymic U وابسته به مکان نامی
locate mode U باب مکان یابی
whereabout U حدود تقریبی مکان
position U بردار مکان [ریاضی]
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
locus of centres U مکان هندسی مرکزها
flitted U نقل مکان کردن
locus U مکان هندسی مرکزها
fleche U نقل مکان شمشیرباز
flits U نقل مکان کردن
drilling position U مکان مته کاری
universe U کون و مکان دهر
protected location U مکان حفافت شده
flit U نقل مکان کردن
topography U مکان نگاری مساحی
flitting U نقل مکان کردن
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
rudders U مکان عمودی متحرک
rudder U مکان عمودی متحرک
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
crusor arrows U پیکانهای مکان نما
current location counter U شمارنده مکان فعلی
cursor control U کنترل مکان نما
elevators U مکان افقی متحرک
elevator U مکان افقی متحرک
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
removal U برطرف سازی نقل مکان
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
on the move <idiom> U حرکت از مکانی به مکان دیگر
colocate U دریک مکان قرار دادن
accomodation وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
dp U بی مکان ومنزل تبعید شده
cursor movement keys U کلیدهای حرکت مکان نما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com