Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circular
U
موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circulars
U
موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dualism
U
وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
false
U
اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
blade tracking
U
مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
fault
U
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faults
U
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faulted
U
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
cartesian coordinates
U
سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
if
[when]
it comes to the crunch
<idiom>
U
وقتی که موقعیت وخیم می شود
[اصطلاح]
dma
U
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
sensor
U
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
customs union
U
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
Internet
U
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
yoke
U
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
read
U
خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
reads
U
خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
interrupts
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupting
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupt
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
cycled
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
Mamihlapinatapai
U
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
bookmark
U
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
bookmarks
U
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
buffering
U
دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
intermittent error
U
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
bar automatic
U
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
server
U
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
case
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
cases
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
microspacing
U
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
access control
U
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
search
U
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searched
U
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searches
U
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searchingly
U
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
printed
U
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print
U
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints
U
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
TDS
U
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
graphics
U
در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
cortes
U
نام دوخانه که مجلسهای قانون گزاراسپانیاوپرتقال راتشکیل میده
departmental LAN
U
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
buffer
U
وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
ip
U
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
transaction
U
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
early token release
U
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
logical
U
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
inerrancy
U
بی خطایی
bloodstone
U
یشم خطایی
angelica
U
سنبل خطایی
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
sporadic fault
U
خطایی که تصادفاگ رخ دهد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
bias error
U
خطایی با علامت و بزرگی ثابت
narrow escape
<idiom>
U
بدون هیچ خطایی فرارکردن
I haven't done anything wrong.
U
من هیچ خطایی
[جرمی]
نکردم.
inherited error
U
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
to be up to no good
U
کار بدی
[خطایی]
کردن
to make r. for a wrong
U
بی عدالتی یا خطایی را جبران کردن
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
corrective maintenance
U
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
to take the fall
[American English]
U
مسئولیت چیزی
[کاری یا خطایی]
را پذیرفتن
to take the fall for somebody
U
مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
from one another
<adv.>
U
از یکدیگر
interwork
U
بر یکدیگر
from each other
<adv.>
U
از یکدیگر
each other
U
یکدیگر
one another
U
یکدیگر
of each other
<adv.>
U
از یکدیگر
of one another
<adv.>
U
از یکدیگر
one a
U
یکدیگر
frailty
U
نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
What has he done wrong?
U
[مگر]
او
[مرد]
چه خطایی
[جرمی]
کرده است؟
frailties
U
نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
permanent
U
خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
referral
U
مراجعه
referrals
U
مراجعه
look up
U
مراجعه
briefless
U
بی مراجعه
recourse
U
مراجعه
concrescence
U
رشد با یکدیگر
internecine
U
کشتار یکدیگر
cheek by jowl
U
پهلوی یکدیگر
arm in arm
U
در دست یکدیگر
interconnects
U
اتصال به یکدیگر
interconnecting
U
اتصال به یکدیگر
to look at each other
U
به یکدیگر نگریستن
intersecting
U
از یکدیگر گذرنده
couples
U
ترکیب با یکدیگر
coupled
U
ترکیب با یکدیگر
combines
U
ترکیب با یکدیگر
combine
U
ترکیب با یکدیگر
simultaneous with each other
U
مقارن یکدیگر
combining
U
ترکیب با یکدیگر
peer to each other
U
قرین یکدیگر
peer to each other
U
برابر با یکدیگر
couple
U
ترکیب با یکدیگر
interconnect
U
اتصال به یکدیگر
interconnected
U
اتصال به یکدیگر
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics
U
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
solids
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
bugs
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
bugging
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
solid
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
bug
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
checked
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
fatal error
U
خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
references
U
مراجعه رجوع
lookup table
U
جدول مراجعه
appellable
U
قابل مراجعه
sick call
U
مراجعه به بهداری
without recourse
U
بدون حق مراجعه
lookup function
U
عمل مراجعه
respects
U
مراجعه احترام
respect
U
مراجعه احترام
refers
U
مراجعه کردن
referred
U
مراجعه کردن
conferring
U
مراجعه کردن
confer
U
مراجعه کردن
refer
U
مراجعه کردن
confers
U
مراجعه کردن
table look up
U
مراجعه به جدول
recourse
U
مراجعه کردن به
cross-reference
U
مراجعه متقابل
cross reference
U
مراجعه متقابل
conferred
U
مراجعه کردن
cross-references
U
مراجعه متقابل
reference
U
مراجعه رجوع
referable
U
مراجعه کردنی
one-to-one
U
عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
in tune
<idiom>
U
با یکدیگر موافق بودن
incompossible
U
منافی یکدیگر ناسازگار
one to one
U
عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
interconnects
U
با یکدیگر اتصال دادن
hand in hand
U
دست دردست یکدیگر
intersplere
U
در حوزه یکدیگر امدن
interconnecting
U
با یکدیگر اتصال دادن
interconnect
U
با یکدیگر اتصال دادن
complementary
U
تکمیل کننده یکدیگر
interconnected
U
با یکدیگر اتصال دادن
abut
U
به یکدیگر ضربه زدن
abuts
U
به یکدیگر ضربه زدن
abutted
U
به یکدیگر ضربه زدن
correlative with each other
U
لازم و ملزوم یکدیگر
telepathy
U
ارتباط افکار با یکدیگر
grappling
U
گرفتن لباس یکدیگر
of a piece with each other
U
ازسر هم همجنس یکدیگر
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
they are well matched
U
حریف یکدیگر هستند
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
propagates
U
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
checking
U
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
propagating
U
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
referential
U
مورد مراجعه ارجاعی
supra
U
بفوق مراجعه شود
turn to
U
عطف توجه مراجعه
vide infra
U
مراجعه شود به زیر
vide supra
U
مراجعه شود به بالا
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com