English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
line of impact U خط اصابت گلوله
hit U اصابت گلوله
hitting U اصابت گلوله
impacts U اصابت گلوله
impact U اصابت گلوله
hits U اصابت گلوله
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
bursts U محل اصابت گلوله
burst U محل اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
impact point U محل اصابت گلوله
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
range deviation U خطای بردی توپ یا گلوله
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
to go wrong U موفق نشدن
to fall through U موفق نشدن
fall short (of one's expectations) <idiom> U موفق نشدن
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
to collapse U موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
to f. in the pan U باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
throw up one's hands <idiom> U توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
fails U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
gunshot U گلوله
glomerule U گلوله رگ
gunshots U گلوله
bullets U گلوله
shot U گلوله
shell proof U ضد گلوله
shots U گلوله
fire ball U گلوله
pellet U گلوله
cannon proof U ضد گلوله
bullet گلوله
ball U گلوله
clues U گلوله نخ
roundest U گلوله
round U گلوله
cartridges U گلوله
projectile U گلوله
bullet-proof U ضد گلوله
globe U گلوله
cartridge U گلوله
globes U گلوله
rounds U گلوله ها
clue U گلوله نخ
line shot U گلوله در خط
shelling U گلوله توپ
cannonball U گلوله توپ
canon ball U گلوله توپ
trajectories U مسیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
gunshot U زخم گلوله
trajectories U خط سیر گلوله
cannon shot U گلوله توپ
bombard U گلوله باران
gunshots U زخم گلوله
bombarded U گلوله باران
bombarding U گلوله باران
trajectory U خط سیر گلوله
bombards U گلوله باران
cartouch U گلوله توپ
shell U گلوله توپ
fireball U گلوله انفجاری
conglobate U گلوله شدن
snowballs U گلوله برف
star shell U گلوله منور
shafts U خدنگ گلوله
star shell U گلوله نورافشان
shaft U خدنگ گلوله
blobs U گلوله حباب
blob U گلوله حباب
clew U گلوله نخ گره
snowballing U گلوله برف
snowballed U گلوله برف
cartouche U گلوله توپ
cease loading U گلوله را پرنکنید
center of burst U مرکزاصابت گلوله
bombardments U گلوله باران
sugarplum U گلوله نبات
clew U گلوله کردن
bombardment U گلوله باران
snowball U گلوله برف
bullet-proof U پاد گلوله
ballistic trajectory U خط سیربالیستیکی گلوله
slugs U گلوله بی شکل
cannon ball U گلوله توپ
cannon balls U گلوله توپ
shrapnel U گلوله افشان
shrapnel U گلوله انفجاری
to toll up U گلوله شدن
tracer shell U گلوله رسام
slugged U گلوله بی شکل
slug U گلوله بی شکل
shrapnel U گلوله نارنجکی
ditto U گلوله در راه
beehive U گلوله ضد نفر
missiles U گلوله موشک
missile U گلوله موشک
beehives U گلوله ضد نفر
to round up U گلوله کردن
incendiary U گلوله اتش زا
shrapnel U گلوله ضد نفر
plumb U گلوله سربی
plummet U گلوله سربی
fragmenting U بسک گلوله
fragment U بسک گلوله
shells U گلوله توپ
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
burst center U مرکز گلوله
fireballs U گلوله انفجاری
can , not observe U گلوله ناپیدا
lost U گلوله ناپیدا
fragments U بسک گلوله
blank catridge U گلوله سلام
buckshot U گلوله سربی
base fuze U ماسوره ته گلوله
plummeted U گلوله سربی
plummeting U گلوله سربی
plummets U گلوله سربی
base spray U بسکهای ته گلوله
trial shot U گلوله ازمایشی
bullet-proof U ضد گلوله کردن
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
cannon proof U ضد گلوله توپ
shell fragments U بسک گلوله
live round U گلوله جنگی
loading tray U سینی پر کن گلوله
shilleilagh U گلوله شلیلاق
equivalent service rounds U گلوله معادل
plumb bob U گلوله شاقول
snow ball U گلوله برف
leads U شاقول گلوله
shoot down U با گلوله کشتن
bullet گلوله تفنگ
illumination round U گلوله منور
bullet گلوله فشنگ
bullets U گلوله تفنگ
bullets U گلوله فشنگ
lead U شاقول گلوله
shell room U انبار گلوله
projectile flat U سکوی گلوله
shell fragments U قطعات گلوله
fixed shell U گلوله متصل
ball U گلوله کردن
ball U گلوله توپ
rotund U گلوله وار
shoots U برد گلوله
potshot U گلوله هوایی
shoots U گلوله زدن
shell proof U ضد نفوذ گلوله
shoot U برد گلوله
gilding metal U روکش گلوله
globus hystericus U گلوله هیستریایی
gas shell U گلوله دودانگیز
shrapnel shell U گلوله انفجاری
deliveries U پرتاب گلوله
deliveries U فروریختن گلوله
delivery U پرتاب گلوله
rotating band U کمربند گلوله
delivery U فروریختن گلوله
gun shot U گلوله توپ
smoke round U گلوله دودانگیز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com