Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
localities
U
موضع مکان
locality
U
موضع مکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
Other Matches
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift
U
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs
U
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
peeked
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement
U
اختلاف مکان تغییر مکان
move
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
migration
U
نقل مکان نقل مکان کردن
lodgment or lodge
U
موضع
positioned
U
موضع
spot
U
موضع
emplacement
U
موضع
locations
U
موضع
sites
U
موضع
localities
U
موضع
sited
U
موضع
attack position
U
موضع تک
locality
U
موضع
location
U
موضع
site
U
موضع
lodgment
U
موضع
spots
U
موضع
position
U
موضع
emplacement
U
موضع گرفتن
lodgement
U
موضع گیری
displacement
U
تغییر موضع
primary position
U
موضع اصلی
primary position
U
موضع ابتدایی
localization
U
موضع یابی
position
U
وضعیت موضع
spots
U
لکه موضع
spot
U
لکه موضع
inposition
U
مستقر در موضع
inposition
U
به موضع رفتن
positioned
U
وضعیت موضع
stand
U
مکث موضع
occupation of position
U
اشغال موضع
lodgment
U
موضع گیری
firing position
U
موضع تیر
alternate position
U
موضع فرعی
block house
U
موضع مستحکم
blocking position
U
موضع سد کننده
alternate position
U
موضع یدکی
the seat of pain
U
موضع درد
turnabouts
U
تغییر موضع
defense position
U
موضع دفاعی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
supplementary position
U
موضع یدکی
turnabout
U
تغییر موضع
covered position
U
موضع پوشیده
deployment
U
موضع صف ارایی
supplemental
U
موضع تکمیلی
assumed position
U
موضع فرضی
punch position
U
موضع منگنه
active site
U
موضع فعال
rendezvous area
U
موضع انتظار
secondary position
U
موضع یدکی
delay position
U
موضع تاخیری
selection of position
U
انتخاب موضع
battle position
U
موضع نبرد
secondary position
U
موضع فرعی
defense position
U
موضع پدافندی
posts
U
محل ماموریت موضع
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
switch position
U
موضع رابط دفاعی
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
post-
U
محل ماموریت موضع
posted
U
محل ماموریت موضع
key position
U
موضع حساس و مهم
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
confirmed location
U
موضع تایید شده
post
U
محل ماموریت موضع
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
stabilizer
U
مکان
place
U
مکان
spaces
U
مکان
place
U
جا مکان
space
U
مکان
stead
U
مکان
part
U
مکان
locations
U
مکان
stabilisers
U
مکان
locus
U
مکان
places
U
جا مکان
placing
U
مکان
spot
U
مکان
spots
U
مکان
purlieus
U
مکان جا
sites
U
مکان
sited
U
مکان
site
U
مکان
location
U
مکان
placing
U
جا مکان
illocal
U
بی مکان
there
U
ان مکان
places
U
مکان
left shift
U
تغییر مکان به چپ
change of place
U
تغییر مکان
shift
U
تغییر مکان
location counter
U
مکان شمار
locative
U
دال بر مکان
unit position
U
مکان واحد
topologist
U
مکان شناس
memory location
U
مکان حافظه
print position
U
مکان چاپ
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
displaciment
U
تغییر مکان
place learning
U
مکان اموزی
response position
U
مکان جواب
screen position
U
مکان صفحه
sign position
U
مکان علامت
storage location
U
مکان انباره
otherwhere
U
در مکان دیگر
displaciment
U
تفاوت مکان
storage location
U
مکان ذخیره
topographer
U
مکان نگار
nowheres
U
در هیچ مکان
public place
U
مکان عمومی
topology
U
مکان شناسی
ubiety
U
کیفیت مکان
place of honor
U
مکان پر افتخار
place
U
مکان موقع
moved
U
نقل مکان
move
U
نقل مکان
loci
U
مکان هندسی
locus
U
مکان هندسی
moves
U
نقل مکان
facility
U
مکان ساختمان
shifts
U
تغییر مکان
places
U
مکان موقع
displacement
U
تغییر مکان
placing
U
مکان موقع
cursors
U
مکان نما
cursor
U
مکان نما
nowhere
U
در هیچ مکان
topography
U
مکان نگاری
shifted
U
تغییر مکان
clearing
U
مکان مسطح
clearings
U
مکان مسطح
location
U
مکان یابی
locations
U
مکان یابی
adverb of place
U
فرف مکان
rudder
U
مکان عمودی متحرک
locate mode
U
باب مکان یابی
location of industry
U
تعیین مکان صنعت
rudders
U
مکان عمودی متحرک
locus of centres
U
مکان هندسی مرکزها
location theory
U
نظریه تعیین مکان
piston displacement
U
تغییر مکان پیستون
permanent change of station
U
تغییر مکان دایمی
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
mental topography
U
مکان نگاری ذهن
logical shift
U
تغییر مکان منطقی
mobility
U
قابلیت نقل مکان
protected location
U
مکان حفافت شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com