Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deployment
U
موضع صف ارایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
taxonomies
U
ره ارایی
taxonomy
U
ره ارایی
arrayal
U
صف ارایی
embattle
U
صف ارایی
eco design
U
بوم ارایی
battle array
U
جنگ ارایی
figs
U
ارایش صف ارایی
fig
U
ارایش صف ارایی
strategies
U
رزم ارایی
strategy
U
رزم ارایی
choreography
U
رقص ارایی
tactics
U
رزم ارایی
formation
U
صف ارایی تشکیل
lay out
U
صفحه ارایی
rally
U
صف ارایی کردن
rallies
U
صف ارایی کردن
to a troops
U
صف ارایی کردن
layout
U
صفحه ارایی
layouts
U
صفحه ارایی
rallied
U
صف ارایی کردن
phonotactics
U
واج ارایی
taxidermy
U
پوست ارایی
topiary
U
درخت ارایی
unaligned
U
بدون صف ارایی
strategic
U
وابسته به رزم ارایی
pitched battles
U
جنگ صف ارایی شده
page layout program
U
برنامه صفحه ارایی
lay out tool
U
ابزار صفحه ارایی
prink
U
خود ارایی کردن
to prank out oneself
U
خود ارایی کردن
pitched battle
U
جنگ صف ارایی شده
to preen oneself
U
خود ارایی کردن
to prink oneself up
U
خود ارایی کردن
rig
U
گول زدن دگل ارایی
rigs
U
گول زدن دگل ارایی
roughs
U
صفحه ارایی پیش نویس
rigged
U
گول زدن دگل ارایی
kahn's test of symbol arrangement
U
ازمون نماد ارایی کان
he lined up his men
U
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
tactic
U
ماهردرفنون جنگی تاکتیک یا رزم ارایی
lodgment or lodge
U
موضع
lodgment
U
موضع
emplacement
U
موضع
attack position
U
موضع تک
sites
U
موضع
localities
U
موضع
locality
U
موضع
position
U
موضع
spot
U
موضع
sited
U
موضع
site
U
موضع
spots
U
موضع
locations
U
موضع
location
U
موضع
positioned
U
موضع
inposition
U
مستقر در موضع
defense position
U
موضع پدافندی
defense position
U
موضع دفاعی
primary position
U
موضع ابتدایی
spots
U
لکه موضع
covered position
U
موضع پوشیده
blocking position
U
موضع سد کننده
punch position
U
موضع منگنه
primary position
U
موضع اصلی
delay position
U
موضع تاخیری
localization
U
موضع یابی
emplacement
U
موضع گرفتن
firing position
U
موضع تیر
occupation of position
U
اشغال موضع
inposition
U
به موضع رفتن
lodgement
U
موضع گیری
lodgment
U
موضع گیری
spot
U
لکه موضع
block house
U
موضع مستحکم
battle position
U
موضع نبرد
rendezvous area
U
موضع انتظار
stand
U
مکث موضع
position
U
وضعیت موضع
supplemental
U
موضع تکمیلی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
supplementary position
U
موضع یدکی
displacement
U
تغییر موضع
positioned
U
وضعیت موضع
the seat of pain
U
موضع درد
turnabout
U
تغییر موضع
turnabouts
U
تغییر موضع
locality
U
موضع مکان
assumed position
U
موضع فرضی
selection of position
U
انتخاب موضع
localities
U
موضع مکان
secondary position
U
موضع فرعی
active site
U
موضع فعال
alternate position
U
موضع یدکی
secondary position
U
موضع یدکی
alternate position
U
موضع فرعی
switch position
U
موضع رابط دفاعی
confirmed location
U
موضع تایید شده
key position
U
موضع حساس و مهم
post
U
محل ماموریت موضع
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
posts
U
محل ماموریت موضع
posted
U
محل ماموریت موضع
post-
U
محل ماموریت موضع
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back
U
تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
defilade
U
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
organization
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organisations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com