English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rendezvous area U موضع انتظار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
attending U انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend U انتظار کشیدن انتظار داشتن
attends U انتظار کشیدن انتظار داشتن
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
assumed position U موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
positioned U موضع
site U موضع
spots U موضع
sited U موضع
sites U موضع
position U موضع
lodgment or lodge U موضع
attack position U موضع تک
lodgment U موضع
locality U موضع
localities U موضع
locations U موضع
spot U موضع
location U موضع
emplacement U موضع
supplementary position U موضع تکمیلی
locality U موضع مکان
primary position U موضع ابتدایی
selection of position U انتخاب موضع
localities U موضع مکان
turnabouts U تغییر موضع
turnabout U تغییر موضع
displacement U تغییر موضع
stand U مکث موضع
alternate position U موضع فرعی
alternate position U موضع یدکی
active site U موضع فعال
positioned U وضعیت موضع
deployment U موضع صف ارایی
supplemental U موضع تکمیلی
primary position U موضع اصلی
supplementary position U موضع یدکی
position U وضعیت موضع
secondary position U موضع یدکی
secondary position U موضع فرعی
blocking position U موضع سد کننده
localization U موضع یابی
lodgement U موضع گیری
spots U لکه موضع
spot U لکه موضع
emplacement U موضع گرفتن
covered position U موضع پوشیده
delay position U موضع تاخیری
punch position U موضع منگنه
defense position U موضع پدافندی
inposition U به موضع رفتن
lodgment U موضع گیری
the seat of pain U موضع درد
defense position U موضع دفاعی
firing position U موضع تیر
assumed position U موضع فرضی
battle position U موضع نبرد
occupation of position U اشغال موضع
block house U موضع مستحکم
inposition U مستقر در موضع
post U محل ماموریت موضع
post- U محل ماموریت موضع
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
switch position U موضع دفاعی بینابین
switch position U موضع رابط دفاعی
key position U موضع حساس و مهم
posted U محل ماموریت موضع
localization of function U موضع یابی کارکرد
confirmed location U موضع تایید شده
occupation of position U اشغال موضع کردن
posts U محل ماموریت موضع
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
dummy U دروغی تقلبی موضع فریبنده
preselect U پیش بینی موضع کردن
dummies U دروغی تقلبی موضع فریبنده
permanent emplacement U موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
displaced U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacing U جابجا شدن تغییر موضع دادن
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
displace U جابجا شدن تغییر موضع دادن
foreland U زمین جلوی موضع دماغه سنگر
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheated U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
anticipation U انتظار
expectancy U انتظار
prospecting U انتظار
prospects U انتظار
prospected U انتظار
expectance U انتظار
expectantly U با انتظار
ready line U خط انتظار
prospect U انتظار
expectation U انتظار
expectations U انتظار
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
emplace U جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
waiting-room U اتاق انتظار
to my great surprise U برخلاف انتظار من
anticipated <adj.> U انتظار می رود
estimated <adj.> U انتظار می رود
inopinate U انتظار نداشته
in prospective U انتظار داشته
in prospect U انتظار داشته
presumable <adj.> U انتظار می رود
redezvous U محل انتظار
probable <adj.> U انتظار می رود
half pay U حق انتظار خدمت
to look forward to U انتظار داشتن
ante-chamber U اتاق انتظار
wait state U حالت انتظار
in the cards <idiom> U انتظار داشتن
beyond the pale <idiom> U دوراز انتظار
reception rooms U اتاق انتظار
reception room U اتاق انتظار
wait time U زمان انتظار
waiting time U زمان انتظار
waiting room U اطاق انتظار
wait state U وضعیت انتظار
expected <adj.> U انتظار می رود
cooling period U زمان انتظار
waiting list U لیست انتظار
anticipatory U در حال انتظار
waiting-room U اطاق انتظار
waiting-rooms U اطاق انتظار
aspiration level U سطح انتظار
lobbied U سالن انتظار
bide U در انتظار ماندن
anticipative U درحالت انتظار
ante-rooms U اطاق انتظار
anteroom U اطاق انتظار
anterooms U اطاق انتظار
error of expectation U خطای انتظار
expectancy table U جدول انتظار
waiting lists U لیست انتظار
expectative U مورد انتظار
standbys U حالت انتظار
expectancy chart U نمودار انتظار
standby U حالت انتظار
lobby U سالن انتظار
lobbies U سالن انتظار
pass shooting U شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot U موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
sales expectations U فروش مورد انتظار
to look forward to something U انتظار چیزی را داشتن
suit up U ذخیره در انتظار بازی
tempo stroll variation U واریاسیون صبر و انتظار
one anxious week of waiting U یک هفته انتظار با نگرانی
in prospect U مورد انتظار [در برنامه ]
point spread U امتیاز قابل انتظار
anticipated inflation U تورم مورد انتظار
look forward U انتظار چیزی را داشتن
expected value U ارزش مورد انتظار
means end expectation U انتظار وسیله- هدف
expected price U قیمت مورد انتظار
beyond one's expectation U مافوق انتظار کسی
expected frequency U فراوانی مورد انتظار
intended saving U پس انداز مورد انتظار
nonpay status U حالت انتظار خدمتی
anticipated price U قیمت مورد انتظار
on deck U در انتظار نوبت شنا
likly U انتظار داشتنی مناسب
anticipated profit U سود مورد انتظار
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
awaited U منتظر شدن انتظار داشتن
awaits U منتظر شدن انتظار داشتن
promises U نوید انتظار وعده دادن
promise U نوید انتظار وعده دادن
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
intended investment U سرمایه گذاری مورد انتظار
profiteers U فردیکه انتظار سودزیاد دارد
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
profiteer U فردیکه انتظار سودزیاد دارد
expect U انتظار داشتن منتظر بودن
expected U انتظار داشتن منتظر بودن
speculated U انتظار سودو زیاد داشتن
speculates U انتظار سودو زیاد داشتن
speculating U انتظار سودو زیاد داشتن
wait U انتظار کشیدن معطل شدن
waited U انتظار کشیدن معطل شدن
waits U انتظار کشیدن معطل شدن
product life expectancy U عمر مورد انتظار محصول
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com